قصه پرتیراژترین نویسنده کودک و نوجوان که به مدرسه نرفت

به گزارش کودک پرس ، شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال 1392 بنابر پیشنهاد شورای فرهنگ عمومی، ۱۸ تیر مصادف با درگذشت مهدی آذریزدی را به عنوان روز ادبیات کودک و نوجوان در کشور اعلام کرد. آذریزدی را پرتيراژترين نويسنده‌ تاريخ ادبيات كودك و نوجوان ايران مي‌دانند.

 

آذر یزدی چگونه پدر ادبیات کودک شد

مهدی آذر یزدی در ۲۷ اسفند ۱۳۰۰ در محله خرمشاه یزد متولد شد و الفبا را از پدر آموخت و هیچ گاه به مدرسه نرفت. وی مصداق بارز شعر” نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت/ به غمزه مساله ساز صد مدرس شد” است. آذر یزدی پس از بنایی و کار در جوراب بافی دومین کتابفروشی یزد را تاسیس کرد و سپس به تهران آمد. آذر یزدی در چاپخانه های مختلف مشغول شد و در سال 1335 با نوشتن “قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب” کار نویسندگی را آغاز کرد، یعنی زمانی که 35 سال داشت. آذریزدی در سال 1343 به دلیل نگارش کتاب “قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب” از سوی سازمان جهانی یونسکو به دریافت جایزه نایل آمد. وی در سال 1379 به دلیل نگارش داستان‌های قرآنی و دینی ،خادم قرآن شناخته شد. آذر یزدی در سال 1345 برای نگارش کتاب‌های ” قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب” و “قصه‌های تازه از کتاب‌های کهن” جایزه کتاب سال را از بنیاد پهلوی دریافت کرد.

 

این نویسنده و دوستدار کودک که هرگز ازدواج نکرد و بچه ای نداشت اما عاشق بچه ها بود در بازآفرینی آثار کهن پیش گام بود و تا آنجا پیش رفت که به وی لقب پدر، پایه‌گذار و پیشکسوت ادبیات کودکان ایران را دادند. آذريزدي سال‌هاي ‌1327، ‌1328 در یک عکاسی کار می کرد. روزی پسربچه‌ هفت، هشت‌ساله ای براي كار آن‌جا مي‌رود. وقتي به‌خاطر سواد نداشتن، نااميد از گرفتن كار روي پله‌ها گريه مي‌كرده، آذريزدي با پيشنهاد همكارش، او را پسر خود مي‌داند. خودش در این باره اینگونه گفته” بهش گفتم پسر من و حالا بچه‌هايش به من مي‌گويند پدربزرگ”. و اینگونه پدر ادبیات کودکان و نوجوانان، پدر خوانده شد.

 

 

مجموعه ” قصه های تازه از کتاب های کهن”، ” گربه ناقلا “، ” شعر قند و عسل ” ، “خود آموز عکاسی برای همه “، “خود آموز مقدماتی شطرنج “، ” قصه‌های پیامبران “، ” تذکره شعرای معاصر ایران “، ” لبخند” ، ” خاله گوهر ” ،” چهل کلمه قصار حضرت امیر(علیه‌السلام)” و ” دستور طباخی و تدبیر منزل ” از جمله آثار این نویسنده پیشکسوت ادبیات کودک و نوجوان است.

 

مردی که کودکان را از سرمایه های معنوی ایران سیراب کرد

مهدی آذر یزدی علاوه بر اینکه نهال ادبیات کودک را تاسیس کرد نقش مهمی در استمرار فرهنگی نسلها داشت. وی قصه های قرآن، قصه های کلیله و دمنه،گلستان، سند باد نامه، قابوس نامه، مثنوی مولوی، شیخ عطار و مرزبان نامه را به زبان ساده و روان می نوشت . هدف این معلم فرزانه این بود که کودکان ایرانی از سرمایه های فرهنگی و معنوی سرزمین خود سیراب شوند و بهره ببرند.

 

 

وقتی رهبر انقلاب از کتاب هاب اذریزدی می گوید

مهدی آذریزدی عاشق کتاب بود به گونه ای که وقتی به تهران آمد بیش پنچاه کارتن کتاب با خود داشت. وی سخت کوش، دارای مناعت طبع، ساده زیست،مهربان، صمیمی، محجوب و نسبت به مسایل اجتماعی حساس بود و روحیه لطیفی داشت.وی تنها لذت زندگي‌ اش را كتاب خواندن عنوان مي‌كرد و می گفت: سرم را كه توي كتاب مي‌كنم، مثل يك آدم مست، دنيا روي سرم خراب مي‌شود. اين تنها لذتي است كه مي‌شناسم. ترسم از اين است كه عمرم تمام شود و حسرت كتاب‌هاي نخوانده را با خود به ‌همراه داشته باشم.

مقام معظم رهبری در سال 86 از تلاش های مهدی آذریزدی برای احیا فرهنگ کتابخوانی در بین کودکان تشکر کردند و فرمودند” من خودم را از جهت رسیدگی به فرزندانم، بخشی مدیون این مرد و کتاب این مرد می دانم. آنوقتی که کتاب ایشان درآمد اول هم به نظرم دو جلد، سه جلد، تا آنوقتی که من اطلاع پیدا کردم، از این کتاب درآمده بود؛ «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» من رفتم تورق کردم”.

 

نویسنده ای که قلب کودکان بود

قاسمعلی فراست از نویسندگان کشورمان معتقد است، نباید آذریزدی را با روزگار امروز ادبیات مقایسه کنیم. او را باید با ۵۰ سال پیش ادبیات کشورمان مقایسه کنیم که دسترسی به کتاب‌های مرجع وجود نداشت اما این نویسنده توانست با وجود همه محدودیت‌ها معلم خودش باشد و رشد کند. مصطفی رحماندوست که آذر یزدی را جزو اولین کسانی می داند که به بازنویسی قصه های کهن پرداخت، اعتقاد دارد، حداقل کمک آذریزدی به بچه ها این بود که در دوره ای که همه فکر می کردند متون کهن غیرقابل دستیابی است، آنها را عمومی کرد. غلامرضا امامی، مترجم نام آشنای ادبیات کودک و نوجوان، سرای مهدی آذر یزدی را قلب کودکان می داند و اذعان می دارد که در آثار آذر یزدی نوعی سادگی است که باعث می شود ، مخاطبان ارتباط خوبی پیدا کنند.امامی اظهار داشته است: از آذریزدی بسیار کتاب ها به جا مانده اما به گمانم زیباترین کتاب، کتاب زندگی او بود که تا ابد رو به روی دل و دیده جویندگان جوان گشوده است. از او بیاموزیم. بسیار بیاموزیم.

 

 

مزار پیرمرد در انتظار ساماندهی

آذر یزدی در سالهای آخر عمر خود در سختی زیادی به سر می برد و می گفت “همش خدمت كردم، هميشه صرفه‌جويي كردم و سوختم. اگر به جای نویسنده شدن ، سبزی فروش می شدم الان آرامش و آسایش داشتم”. آذر یزدی بعد از 50 سال زندگي در تهران به يزد برگشت تا در محيط ساكت و آرام، كارهاي نيمه‌تمامش را تمام مي‌كند. وی سپس به کرج آمد تا دو کارش را تمام کند و به انتشارات بسپرد که اجل مهلت نداد و در 18 تیر سال 88 در سن 87 سالگی در بیمارستان آتیه تهران درگذشت و 21 تيرماه پس از تشييع از مسجد حظيره، در حسينيه‌ خرمشاه يزد در نزديكي محل زندگي‌اش به خاك سپرده شد. مزار آذریزدی ساده و بی‌آلایش با یک سنگ قبر فیروزه‌ای اما ترک خورده در گوشه‌ای از قبرستان خرمشاه است. متاسفانه با گذشت 9 سال از وفات مهدی آذریزدی، پدر ادبیات کودک و نوجوان همچنان شاهد عدم تحقق وعده‌های هر ساله مسئولان استان یزد برای ساماندهی مزار این نویسنده بزرگ هستیم.

 

 

 

 

منبع: شبستان