عوامل بی توجهی به نماز از سوی نوجونان

به گزارش کودک پرس ،کودک دیروز که با یافتن نشاط معنوی و تکرار رفتار نماز می‌توانست نمازخوان شود حالا نوجوان می‌شود و در دروازه بزرگسالی اگر تفریح، داشتن حمایت دوستانش، آرایش کردن، لاک زدن و… را در تداخل با نماز بداند و قرار باشد یکی را انتخاب کند نماز خواندنش سخت می‌شود. نوجوانی که در محیط ناسالمی قرار دارد و افراد بی‌نماز او را تمسخر می‌کنند و … نماز خواندن متفاوت و سختی خواهد داشت.

نوجوان دنیای خود را در اغلب زمینه‌ها متفاوت از بزرگ‌ترها می‌داند تا جایی که مثلا اگر مسابقه فوتبال ادامه داشته باشد و برای نوجوان دست‌ کشیدن از تلویزیون سخت باشد اما شما نماز بخوانید او دلیل انجام رفتار شما را راحت بودن این کار برایتان می‌داند.

نقش والدین در ترغیب به نماز نوجوانان علاوه بر آموزش، نظارت و مراقبت بر رفتار او نیز هست. این اقتضای نوجوانی است. باید برایش با احترام توضیح بدهید، دلیل بیاورید، بحث کنید و کمک کنید تا به وسیله نمازخواندن احساس بزرگی، قدرت و آرامش کند.

باید به نوجوان پیشنهاد بدهید که برای نماز خواندن وقت خود را مدیریت کند؛ مثلا نماز اول وقت بخواند تا دیگر حواسش به تلویزیون پرت نشود. آرایش و لاک را بعد از وضو انجام دهد، از مواد آرایش پاک‌کن کمک بگیرد، میان مهمانی با وجود علاقه‌ای که به مهمان‌ها دارد چند لحظه به‌خاطر نماز آنجا را ترک کند و… . نوجوان‌ها برای باورشان باید دلیل داشته باشند تا به آن پایبند بمانند و در برابر فشارهای اجتماعی بتوانند از باورشان دفاع کنند.

نوجوانتان را در جمع‌های خوب و همسو با باورش شرکت دهید و او را به همراهی با دوستان همفکر تشویق کنید تا حمایت گروه دوستان و همسالان به ریشه‌دارشدن باورش مثلا به نماز کمک‌ کننده باشد. هر چه نوجوان خود را در داشتن باوری مثل نماز در جامعه تنها ببیند، تحکیم اعتقادات او سخت‌تر می‌شود.

تمام نکته‌هایی که در جذابیت‌سازی‌ نماز دوران کودکی مطرح شد برای نوجوانانی که این مراحل را قبلا طی نکرده‌اند کاربرد دارد.
برای آموزش از روحانی مسجد و مراکز فرهنگی کمک بگیرید. گاهی تنوع افراد راهنما در اثرگذاری اثر می‌گذارد. همیشه این شما نباشید که فرزندتان را برای نماز صبح بیدار می‌کنید؛ می‌توانید مسئولیت بیدارکردن اعضای خانواده را برای یک هفته به او دهید. وقتی نگران نماز شما باشد، حتما نگران نماز خودش هم خواهد شد. دائم او را باز خواست نکنید تا جایی که خود کنترلی‌ اش ضعیف شود. گاهی به او یادآور شوید که از نمازهایت و حیله شیطان مراقبت کن.

گاهی والدینی که دختر دارند از آموزش تدریجی و پلکانی غافل می‌شوند و بار مسئولیت واجبات انجام نشده‌ای را به دوش دخترانشان می‌گذارند. از طرف دیگر وقتی خداوند بزرگ شدن دختر آن ها را پذیرفته است و او را به سن تشرف رسانده و خود توان انجام اعمال عبادی را به او داده است اما والدین غافل می‌شوند و می‌گویند تو ضعیفی روزه نگیر، برای نماز صبح نمی‌خواد بلند شوی و… این رفتارها مصداق بارز ظلم‌کردن به بچه‌ها ست.

گاهی والدینی که فرزند پسر هم دارند دلخوش به این که تا زمان نوجوانی او وقت بسیاری دارند، آموزش و زمینه‌چینی برای نماز خواندن را تا نوجوانی به تأخیر می‌اندازند و نوجوان بدون آمادگی هم، سخت‌تر به قبول یک تکلیف جدید تن می‌دهد.

این هم یک اشتباه بزرگ رایج است که به پسران ظلم می‌کند؛ سن تکلیف پسران ۱۵سالگی است. پسری که به نشانه‌های جسمی بلوغ زودتر برسد آن زمان مکلف می‌شود و باید واجباتی مثل نماز را انجام دهد و ۱۵سالگی حداکثر سن تکلیف است (به‌ نظر مراجع خود دقت کنید). اغلب هم پسران چون در نوجوانی مکلف می‌شوند از لذت برگزاری جشن تکلیف محروم می‌مانند.

بسیاری از اوقات هم در خانواده مشخص نیست که چه‌کسی مسئول تذکر بچه‌ها به نماز خواندن، بیدار کردن برای نماز صبح و… است و این موجب رها شدن این بخش مهم از تربیت می‌شود. از نظر اسلام در خانواده پدر مسئول این تربیت است و این تذکر‌ها یا امر به معروف و نهی از منکرها وقتی واجب است که فرزند نه برای یک نماز بلکه بی‌توجهی به نماز برای او در حال عادت شدن باشد.

 

 

منبع:فرزند پرتال