به گزارش کودک پرس ، هنگامی که صحبت از آسیب شناسی جریان ادبیات در تمام شاخههای آن میشود یکی از اصلیترین مواردی که از زبان بسیاری از کارشناسان اهل فن به آن اشاره شده خلاء وجود ماهیت ادبیات داستانی برای گروه سنی نوجوان است. این مساله زمانی روی تلخ به خود میگیرد که پیشینه ادبی در فرهنگ ایرانی را چه در قامت ادبیات منظوم و چه در ساحت ادبیات منثور میتوان از هزارههای دور تا امروز رصد کرد.
ادبیات نوجوان، قلتی که به حسرت بدل نشد
این روزها که در حال سپری کردن دهه نخست ماه محرم هستیم و از هر زمان بیشتر عطر و بوی حسینی فضای کشور را به شمیم مفهومِ پایداری، ایثار، شهادت و از جان گذشتگی به خود آغشته کرده است؛ ردیابی فضای ادبیات نوجوان در میان ادبیات عاشورایی کشور یکی از آن مسائلی است که آوردگاه این حوزه را برای اهل نظر تنگ میکند. اگر معدود تلاشهای نویسندگان خصوصاً در دو دهه نخست انقلاب اسلامی برای بازتاب مفهوم حماسه عاشورا و نهضت حسینی در روایت ادبیات داستانی برای گروه سنی نوجوان نبود، شاید امروز باید حسرت و دریغی تلختر می پذیرفتیم و هضم میکردیم.
نکته امیدوار کننده در این میان آن است که در همان دو دهه نخست؛ نویسندگانی که قلم خود را در بازتاب مفاهیم مختلف ادبی از جمله ادبیات آیینی و مذهبی برای نوجوانان اختصاص دادند؛ نویسندگان متعهد و به معنای واقعی کلمه نویسندگان جریانساز در این حوزه ادبی بودند.
در حقیقت وجود چنین نویسندگانی است که امروز ما را بر آن وا میدارد که در مواجهه با جایگاه و ساحت ادبیات نوجوانان به خصوص در قامت ادبیات آیینی و مذهبی بتوانیم باز هم با تمام کاستیها؛ آثاری را برای معرفی انتخاب کنیم که در رده جریان سازی و فرهنگ سازی ادبیات مذهبی این گروه سنی پیشتاز، یگانه و نمونهاند.
قیصر امین پور و میراث ماندگارش برای نسل نوجوانان انقلاب
قیصر همیشه آفتابی ادبیات ایران، زنده یاد قیصر امین پور از آن دست نویسندگانی است که بخش مهمی از ماهیت قلم خود را در مواجهه با بازتاب مفاهیم انقلاب، دفاع مقدس و مبانی دینی و مذهبی برای نوجوانان استوار کرد. گواه این مدعا سالها فعالیت او در حوزه ادبیات کودک و نوجوان است و مهمتر از همه راهاندازی هفته نامه سروش کودک و در ادامه سروش نوجوان بود. شاید امروز در بسیاری از بحثهای ادبیات به ویژه ادبیات انقلاب نام قیصر امین پور با ماهیت شعر در حوزه دفاع مقدس و شعر آیینی برای مخاطب بزرگسال گره خورده است اما سهم او را در روایت بازتاب مفاهیم دینی با محوریت مفهوم کلانی به نام مقاومت و معرفی آن به نسل کودک و نوجوان انقلاب را نمیتوان نادیده گرفت.
از جمله مهمترین آثار زنده یاد امینپور در حوزه شعر کودک و نوجوان می توان به مجموعههای درخشانی چون مثل چشمه؛ مثل رود، بیبال پریدن، به قول پرستو و منظومه عاشورایی ظهر روز دهم اشاره کرد. هر چند شاید این تعداد از آثار، کفاف انگشتان یک دست را ندهد؛ در قامتِ کیفیت و اثرگذاری به ویژه بر کودکان و نوجوانان اواخر دهه ۶۰ و دهه ۷۰ که امروز آن نسل خود مادران و پدرانی هستند که فرزندانشان نسل سوم انقلاب را نمایندگی میکنند خاطرهای از قلم نویسندگانی چون زنده یاد قیصر امین پور با خود به همراه دارند.
حضرت قاسم (علیهالسلام)؛ الگویی برای نوجوان امروز
روح جاری در واقعه عاشورا و آنچه ما به عنوان حماسه نهضت حسینی در ماه محرم و صفر بیشترین بازخورد و تعامل فرهنگی را با آن داریم از مهمترین جریانات شعری تاریخ انقلاب به شمار میرود. البته آبشخور آنرا میتوان در سده های دور در آثار بزرگان ادبیات منظوم و منثور به وضوح رصد کرد. در حقیقت قیصر امینپورمیراثدار شاعران و نویسندگان پارسیگوی از گذشتههای دور تا امروز است که خود گنجینهای ارزشمند را برای کودکان و نوجوانان نسل انقلاب رقم میزند. گنجینه ای که بخش مهمی از داشتههای فرهنگی خود را در قالب دستنوشتهها، خاطرات، داستانها و رمان های نویسندگانی بازتاب میدهد که سلاله ادبیات انقلاب به شمار میروند.
قیصر امین پور قهرمان منظومه نوجوانانه ظهر روز دهم خود را بر محور یکی از نوجوانان ماندگار حماسه عاشورای حسینی استوار کرده است. منظومه ظهر روز دهم روایت کننده قلم قیصر امین پور در حوزه شعر نیمایی با ماجرای قهرمانی های حضرت قاسم (علیهالسلام) است. فرزند دوازدهساله امام حسن مجتبی(علیهالسلام) که دوشادوش عمویش در صحرای کربلا مبارزه میکند. مطابق اسناد تاریخی در واقعه کربلا ۹ یا ۱۰ کودک و نوجوان شهید شدند که یکی از آنها حضرت قاسم (علیهالسلام) است. بزرگواری که در کنار دو عموی شهیدش یعنی حضرت امام حسین (علیهالسلام) و حضرت ابوالفضل العباس (علیهالسلام) تجربه ایستادگی در برابر لشکر یزید و یزیدیان را در صحرای کربلا با خود به همراه دارد. رشادتهای او به گواه تاریخ و با قلم قیصر امینپور به یکی از مهمترین الگوهای همیشه جاوید نوجوانان در راستای حق طلبی و مبارزه و ایستادگی در برابر ظلم و ستم بدل شده است.
ویژگی ظهر روز دهم؛ سخن گفتن برای نوجوان با زبان و جهان او
قیصر امین پور در مواجهه با جهان نوجوانان؛ جایگاه، دیدگاه و معیار آنها را به ویژه در سنی که بیشترین بحث استقلالطلبی را این نسل تجربه میکند به خوبی میشناسد. به همین سبب در روایت منظومه ظهر روز دهم به هیچ وجه به سمت ادبیات شعاری پیش نمیرود و البته قلمش را با وجود درایت و اشرافی که بر جهان واژگان دارد به متنی مطنطن و زبانی ثقیل نمیآراید و با زبانی نرم، حالی شاعرانه و دوست داشتنی در کنار بهره بردن از شعر نو نیمایی بیشتر از آنکه برای خلق اثری منظوم تلاش کند به تصویرگری در قامت شعر برای همراهی و همذات پنداری هر چه بیشتر نوجوانان با این اثر پرداخته است.
مفهومی؛ مانند وطندوستی، آنچه به عنوان یکی از مهمترین ارزش های هر زاده سرزمینی شناخته می شود و در قامت میراث هر نسل به فرزندانش منتقل می شود و نوجوانان یکی از مهمترین میراث داران این مفهوم هستند. در کنار پایداری، استقامت و تلاش برای افراشته نگه داشتن پرچم حق ولو به قیمت از دست دادن جان برای ماندگاری آرمان و هدفی الهی؛ مفاهیمی است که قیصر امین پور در منظومه ماندگار ظهر روز دهم برای نوجوانان کشورش قلمی کرده است.
زمین از خستگی در زیر پای او نفس می زد
محبوبه وحیدیان منتقد ادبی شناخته شده حوزه ادبیات کودک و نوجوان درباره منظومه ظهر روز دهم و مفهوم قهرمان پروری در ارتباط گیری با مخاطبان نوجوان در بخشی از مقالهای آورده است: شاعر در این منظومه تلاش کرده با بهره گیری از عناصر داستان نویسی ماجرای چگونگی شهادت یک کودک با ابیاتی شاعرانه را به تصویر بکشد. شاعر با فضاسازی مناسب و با استفاده از زبان و بیان کودکان در سرودن این منظومه به توفیق فراوانی دست یافته است. به منظور ارتباط بهتر کودکان با این اثر، شاعر کوشیده است از عنصر گفت وگو به خوبی استفاده کند و انصافا که در این زمینه موفق بوده است. علاوه بر گفت وگو از جاندار پنداری به خوبی بهره برده است. در این منظومه همه چیز سخن میگویند: آسمان، دشت، زمین و… مثل انسان زبان به سخن میگشایند:
و زمین و آسمان دیدند
کودکی تنها به میدان رفت
آسمان غرق تماشا بود…
و زمین از خستگی در زیر پای او نفس می زد
آسمان بر طبل می کوبید…
در میدان جنگ از این کودک پرسیده میشود:
آی کودک! مادرت آیا خبر دارد؟
کودک اما گرم پاسخ داد: مادرم با دستهای خود
بر کمر شمشیر پیکار مرا بسته است…
قیصر امین پور در این منظومه سعی میکند نقش کودک را پررنگ تر و حماسیتر کند. تصاویر به گونه ای جای خود را در شعر پیدا کرده که گویی مخاطب به جای خواندن شعر مشغول تماشا کردن این صحنه است؛ به ویژه بخش پایانی این منظومه که شاعر پس از شهادت کودک بسیار زیبا آن را به پایان می برد:
من نمیدانم چه شد دیگر
بس که میدان خاک بر سر زد
بعد از آن چیزی نمیدیدم
در میان گرد و خاک و دشت
مرغی از میدان به سوی آسمان پر زد
پرده هفت آسمان افتاد…».
کلیدواژه عشق؛ فصل همدلی نوجوانان با قافلهسالار کربلا
جلیل صفربیگی، شاعر، مترجم و منتقد ادبی درباره زنده یاد قیصر امین پور در بازتاب مفاهیم عاشورایی و ویژگی اشعار او در حوزه شعر نوجوانان در گفتوگو با ایرنا یادآور شد: شاعران بزرگ ایرانی در طول تاریخ در مواجهه با بازتاب مفاهیم دینی و مذهبی و به ویژه شاعرانی که نگاه خود را بر جریان شعر شیعی قرار دادند و مفهوم عاشورا را به عنوان یکی از اصلی ترین محورهای نگاه شاعرانه شان قلمداد کردهاند؛ در روایت حماسه کربلا و قافله سالار آن حضرت امام حسین (علیهالسلام) بیشتر یا بر مدح و منقبت آن بزرگوار کوشش کرده اند یا در قلمشان به مرثیه سرایی توجه شده است.
وی ادامه داد: شاعرانی مانند قیصر امین پور و هم نسلان او چون سلمان هراتی و سیدحسن حسینی در بازتاب شعر عاشورایی به ویژه برای مخاطب نوجوان و جوان ایرانی که در مکتب انقلاب اسلامی ایران با محوریت مفاهیم دینی بخش مهمی از تربیت فرهنگی خود را پشت سر میگذاشت تلاش کردند به مفهوم نهضت کربلا از روی حماسه بنگرند.
سراینده مجموعه شعر چرا پرنده نباشم با تاکید بر آنکه شاعرانی چون قیصر امینپور مهمترین رویکردشان تحول شعر عاشورایی برای مخاطبان نوجوان بود، خاطرنشان کرد: در این میان نگاه و بازتاب مفاهیم عمیق و جریان ساز نهضت حسینی با نگرش، جهان بینی و دیدگاه نوجوانان است که تجلی آنرا در قلم امین پور می بینیم. این مهم به واسطه شناخت صحیح از مخاطبان نوجوان توسط شاعری مانند او نه تنها باعث شد فصل مهمی از کودکان و نوجوانان در مواجهه با شعر عاشورایی خود را با مفاهیمی از این دست بیگانه نبینند که بیشترین آشنایی، همراهی و همذات پنداری را با ادبیات آیینی و شعر مذهبی تجربه کنند.
به گفته این مدرس دانشگاه و منتقد ادبی یکی از مهمترین نکات قلم قیصر امین پور برای مخاطبان کودک و نوجوان در بیان ادبیات عاشورایی نگاه عاشقانه و بازتاب روایت عاطفی از عظیمترین اتفاقیست که تاریخ به خود دیده است. روایت تلخ و بیان مسائلی که بر امام حسین (علیهالسلام) و یاران باوفایش در صحرای کربلا و حادثه عاشورا رفت اگر بنا باشد با همان سترگی به نوجوانان ارائه شود به سبب تلخی فضا و حادثه آن کمترین بازتاب را میان نوجوانان دارد.
وی افزود: اما شاعرانی چون قیصر امینپور که بیشترین محور و نگاه قلم و تاثیرگذاری آثارشان بر مفهوم عشق الهی و بهرهگیری از ثمرات عشق زمینی برای رسیدن به کمالِ مهر و عاطفه الهی گره خورده بود با همین زبان و روایت و با نگاهی عاطفی اما در عین حال مستقل با نگاه نوجوانان و در نظر گرفتن هر یک از آن ها به عنوان یکی از قهرمانانی که میتوانند نه تنها سرنوشت خود که سرنوشت کشورشان را در دست گیرند باعث شد تا بیشترین اقبال در جریان ادبیات عاشورایی در حوزه کودکان و نوجوانان به واسطه آثار این بزرگان در تاریخ ادبیات انقلاب ماندگار شود.
صفربیگی همچنین تصریح کرد: یکی دیگر از مهمترین مفاهیم دهه شصت با توجه به گره خوردن تاریخ آن دوران با حماسه هشت سال دفاع مقدس به بازتاب و تلفیق حماسه عاشورا با حماسه نوجوانان و جوانانی بود که در جبهه های حق علیه باطل برای دفاع از خاک ایران شربت شهادت را می نوشیدند.
وی با تاکید بر آنکه در حقیقت امینپور یکی از مهمترین قافله سالاران تلفیق شعر دفاع مقدس با روایت عاشورا بود یادآور شد: درست به همین سبب محوریت نگاه او در تلفیق ادبیات عاشورایی در قرابتی تنگاتنگ با مفهوم دفاع مقدس به ویژه حضور نوجوانان و جوانانی داشت که دوشادوش مردان و رزمندگان اسلام در این جبهه ها، فارغ از سن و عدد شناسنامه خود ایثار، از جان گذشتگی و مقاومت در برابر ظلم را همچون آیینه دار این مکتب حضرت امام حسین (علیهالسلاممنظومه عاشورایی ظهر روز دهم سروده زندهیاد قیصر امینپور هر چند جزء معدود آثار ادبیات مذهبی در حوزه نهضت حسینی برای مخاطب نوجوان است که به سبب ویژگیهای قلم سرایندهاش یکی از مهمترین الگوهای تولید آثار ادبی برای این مخاطبان در تاریخ ادبیات انقلاب به شمار میآید.) و یاران باوفایش در جبهه ها هجی میکردند.
در پایان این نوشتار بخش کوتاهی از منظومه بلند ظهر روز دهم سروده زنده یاد قیصر امین پور را با هم مرور می کنیم:
هست آیا یاوری ما را!؟
کودکی از خیمه بیرون جست
کودکی شور خدا در سر
با صدایی گرم و روشن
گفت: اینک من،
یاوری دیگر
آسمان، مات و زمین، حیران
چشم ها از یک دگر پرسان
کودک و میدان!؟
کار کودک خنده و بازی ست!
در دل این کودک اما شوق جانبازی است!
پچ پچی در آسمان پیچید:
کیست آن مادر، که فرزندی چنین دارد!؟
منبع: ایرنا
ارسال دیدگاه