به گزارش کودک پرس ، در جوامع پیشرفته بحث تولید آثار مناسب برای این قشر از جامعه از اهمیت بسیار ویژهای برخوردار است که نمونه آن را میتوان در تولیدات کمپانیهایی همچون والتدیزنی، برادران وارنر و… مشاهده کرد؛ اما در ایران باوجود اینکه تمام مسئولان در گفتار به اهمیت این قشر- که آینده جامعه ما را میسازند- آگاه هستند و درباره لزوم رسیدگی به کودکان و نوجوانان شعارهایی بسیار زیبا میدهند، در عمل شاهد اتفاقهای درست و اصولی نیستیم. یکی از مهمترین شاخههای هنری که میتواند بهصورتی بنیادی به امور مربوط به آموزش کودکان بهدور از شعارزدگی یا استفاده از پند و نصیحتهای گلدرشت بپردازد، تئاتر است.
از آنجا که شعار این دوره از جشنواره بینالمللی کودکونوجوان، «کودک و حقوق اجتماعی» است و بنیادیترین حق کودک برای نمایشگران این است که کودک حق دیدن تئاتر داشته باشد، در این یادداشت به شرایط امروز تئاتر کودکونوجوان و جایگاه این هنر در کشور خودمان میپردازیم. با نگاهی به سالنهای تئاتر درمییابیم تئاتر کودکونوجوان در ایران بشدت مظلوم واقع شده است؛ بهعنوانمثال در شهر تهران که پایتخت کشور ما است، در کنار سالنهای رنگارنگ دولتی و خصوصی که به تئاتر بزرگسال اختصاص دارند، تنها شاهد سه مکان تئاتری دولتی تالار هنر و سالنهای بوستان و گلستان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان هستیم.
مسئولان سالنهای خصوصی هم یا اصلاً تمایلی به اینکه سالنهای خود را در اختیار هنرمندان تئاتر کودک قرار دهند ندارند یا زمانها نامناسبی همچون ساعت 16 الی 18 را برای اجرای تئاتر کودک در نظر میگیرند درحالیکه این ساعتها برای مخاطبان تئاتر کودک بسیار نامناسب است و بسیاری از خانوادهها نمیتوانند فرزندان خود را در این زمان برای دیدن تئاتر به سالنها بیاورند.
زمانیکه صحبت از کمبود سالن تئاتر کودکونوجوان میشود، بسیاری از دوستان میگویند که گروهها میتوانند تئاترهای خود را به فرهنگسراها ببرند درحالیکه این سالنها بههیچعنوان عمق مناسبی برای اجرای تئاتر ندارند و اصولاً امکانات نوری و… مناسبی هم در اختیار گروهها قرار نمیدهند چراکه برای برگزاری همایش تولید شدهاند و نه اجرای تئاتر. سالنهایی هم که امکانات بیشتری دارند اغلب کففروش از گروهها طلب میکنند و ترجیح میدهند سالنهای خود را در اختیار گروههای موسیقی قراردهند تا هم درآمد بیشتری داشته باشند و هم برنامه نهایتاً یک شب برگزار شود و درگیر پروسه سی شب اجرای نمایش نشوند.
از سویی دیگر چون کودک همواره باید بههمراه خانواده خود به تماشای تئاتر بنشیند، بهای بلیت نمایشهای کودکونوجوان را بسیار اندک در نظر میگیرند تا به خانوادهها از بعد مالی فشار زیادی وارد نشود و در نتیجه گروهی که میخواهد نمایشی مناسب و جذاب برای کودکونوجوان آماده کند، بشدت با مشکلات مالی دستبهگریبان میشود چراکه برخلاف تصور عمومی مبنی بر اینکه تولید تئاتر کودک بسیار کمهزینه است، برای باورپذیری و جذابیت بصری نمایش، گروه باید برای دکور، لباس، گریم و… نمایش متحمل هزینههای بسیار زیادی شوند. از سویی دیگر موسیقی یکی از اجزای بسیار مهم تئاتر است اما در تئاتر کودک این حضور این عنصر حیاتی است درنتیجه گروه باید هزینههای گزافی را برای سرودن شعر، آهنگسازی و… در نظر بگیرد.
درنتیجه با توجه به بهای بلیت تئاتر کودک که حداکثر بیستهزار تومان در نظر گرفته میشود، نمیتوان هم هزینههای تئاتر کودک را برآورده کرد و هم برای اعضای گروه دستمزدی در نظر گرفت و گروه باید به کمکهزینههایی که از سوی دولت به نمایشها اختصاص پیدا میکنند امیدوار باشد درحالیکه در اختصاص کمکهزینهها هم شاهد نوعی بیتوجهی نسبت به تئاتر کودک هستیم و معمولاً کمترین مبلغها را به گروههای تئاتر کودکونوجوان اختصاص میدهند.
درواقع بهقول بسیاری از هنرمندانی که تنها درزمینه تئاتر کودک کار میکنند؛ «عشق است که تئاتر کودکونوجوان را زنده و سرپا نگاه داشته است.»
منبع: ایران آنلاین
ارسال دیدگاه