به گزارش کودک پرس ، تیم ملی والیبال کشورمان در حالی در لیگ ملتها به کارش پایان داد که با ۷ برد و ۸ باخت در رده دهم جدول ۱۶ تیمی این رقابتها قرار گرفت. در گفتوگو با بهروز عطایی سرمربی تیم ملی جوانان کشورمان، عملکرد والیبال را در لیگ ملتها بررسی کردهایم، رقابتهایی که مهمترین شاخصه آن رو شدن چهرههای جوان و نوجوان بود.
در ابتدا میخواهیم درباره ارزیابیتان از عملکرد والیبال در لیگ ملتها صحبت کنید.
تیم ملی در لیگ ملتها با فراز و نشیب ظاهر شد و روند نتایج تیم سینوسی بود. پس از نتایج نه چندان خوب در هفتههای اول، دوم و سوم، در هفته چهارم با پیروزی مقابل لهستان که البته چند بازیکن اصلیاش را نداشت و بازیهایی که در تهران داشتیم، توانستیم عملکرد بهتری داشته باشیم، اما در مجموع روند تیم ملی پایین و بالا زیاد داشت.
با وجود فراز و نشیب زیاد، اما نکته شاخص لیگ ملتهای امسال درخشش چهرههای جوان در ترکیب تیم ملی بود که خیلیها را به آینده والیبال امیدوار کرد.
قطعاً، کادرفنی تیم ملی هر چند پیش از شروع رقابتهای لیگ ملتها اعلام کرد در این مسابقات قرار است جوانگرایی صورت بگیرد و فرصت بیشتری به بازیکنان جوان برای تجربهاندوزی برابر تیمهای بزرگ دنیا در لیگ ملتها داده شود، اما با شروع رقابتها این استراتژی و هدف اجرایی نشد و تغییری در ترکیبی که تیم ملی در سالهای اخیر داشته، مشاهده نشد. نکتهای که در مسابقات اول شاهد بودیم عدم جوانگرایی در ترکیب ایران بود و کولاکوویچ تیم ملی را با همان ملیپوشان باتجربه که سالهاست در تیم ملی حضور دارند به میدان فرستاد. البته در ادامه رقابتها با توجه به مصدومیت و استراحت دادن به بازیکنان باتجربه، چهرههای جوان به ترکیب تیم ملی اضافه شدند و در ترکیب قرار گرفتند که به نظر من یک توفیق اجباری بود.
یعنی به نظر شما همچنان در والیبال ایران مقابل جوانگرایی مقاومت وجود دارد؟
معتقدم برخلاف صحبتهایی که میشود در کادر فنی تیم ملی والیبال برای جوانگرایی شجاعت لازم دیده نمیشود و کولاکوویچ با احتیاط سعی میکند کارش را پیش ببرد. به همین خاطر هم ترکیب تیم ملی در بازیهای هفته اول لیگ ملتها همان ترکیب ثابتی بود که در شش سال اخیر استفاده نشده و در ابتدای شروع کار ایران در لیگ ملتها فرصتی برای بازی جوانها فراهم نبود.
اما همان توفیق اجباری سبب شد بازیکنان جوانی که زیر نظر شما در تیم ملی جوانان و آقای وکیلی در تیم ملی نوجوانان رشد کردهاند، توانستند در ادامه مسابقات به ترکیب راه پیدا کنند و عملکرد تحسینبرانگیزی داشته باشند.
صددرصد، بازیکنانی مانند توخته، یلی، کاظمی، شریفی و حضرتپور از فرصتی که به آنها داده شد توانستند به خوبی استفاده کنند و این نشان میدهد که والیبال ایران همواره استعدادهای زیادی برای رو کردن دارد و دارای یک پشتوانه قوی برای ادامه راهش در والیبال دنیاست. با این حال همچنان معتقدم که بازی رسیدن به این بچهها تنها یک توفیق اجباری بود و بر خلاف هدفی که کولاکوویچ اعلام کرده بود، او انتخاب اولش برای ترکیب اصلی، اعتماد به همان ملیپوشان چند سال اخیر بود. به عنوان نمونه اگر واقعاً هدف جوانگرایی بود، پس از مصدومیت امیر غفور که شرایط بازی را نداشت، کولاکوویچ میتوانست از میثم صالحی در پست سرعتیزن استفاده کند، اما دیدید که اصرار به حضور بازیکنان باتجربه سبب شده بود تا غفور بهرغم اینکه نمیتوانست بازی کند، روی نیمکت بماند.
نکته دیگری که درباره حضور بازیکنان جوان قابل تأمل بود، جریمه و برخورد با سه بازیکن جوان و نوجوان بود که به خاطر تأخیر در آمدن به تمرین توسط کولاکوویچ کنار گذاشته شدند، در این باره هم معتقدم که میتوانست برخورد بهتری با این بازیکنان شود تا هم بازیکن جوان با چنین برخورد سختگیرانهای در ابتدای حضورش روبهرو نشود و هم پس از اصلاح رفتارش بتوانیم از ظرفیت این بچهها که پشتوانه آینده تیم ملی بزرگسالان هستند، استفاده کنیم.
با این حال به نظر میرسد حضور این بچههای جوان که مقابل بزرگان والیبال دنیا کم نگذاشتند، میتواند ما را به آینده والیبال امیدوار کند.
قطعاً، به رغم شعارهایی که درباره جوانگرایی داده میشود و در عمل عکس آن انجام میشود، معتقدم چرخه بازیکنسازی در والیبال کشورمان با توجه به استعدادهای زیادی که کشورمان دارد، همواره جریان داشته و این متعلق به کولاکوویچ یا مربی خاصی نیست و در دورههای گذشته هم شاهد اضافه شدن بازیکنان جوان به ترکیب تیم ملی بودهایم. با این حال باید جوانگرایی در والیبال به عنوان یک اصل پیاده شود، نه اینکه زمانی که دستمان خالی بود و بازیکنان باتجربه مصدوم شدند یا به استراحت احتیاج داشتند، چهرههای جوان و نوجوان را به ترکیب اضافه کنیم. در همین لیگ ملتها مشاهده کردید که پس از اینکه تیم ملی در هفته سوم با ترکیب جوانشده توانست نتیجه بگیرد، در ادامه بازیها سعی شد تیم ملی با همان ترکیب اصلی و بازیکنان باتجربه بازی کند و ملیپوشان جوان حضور کمرنگتری داشتند. سؤالی که پیش میآید این است که اگر هدف فرصت دادن به جوانان است، چرا پس از عملکرد خوبشان این فرصت ادامه پیدا نمیکند؟
از صحبتهایتان میشود برداشت کرد که شجاعت کافی برای اعتماد به جوانان وجود ندارد، یعنی اگر کولاکوویچ در یک موقعیت برابر دو ملیپوش باتجربه و جوان، اولی را انتخاب میکند، ریشه این احتیاط را در چه میبینید؟
به صورت کلی این احتیاط در والیبال ایران به این برمیگردد که برنامهریزی و تاکتیکهایمان به جای اینکه بر مبنای هدف و استراتژی باشد، بر اساس افراد تنظیم میشود. برای رسیدن به نتیجه مطلوب باید ابتدا استراتژی را نوشت و بر اساس آن نفرات را انتخاب کرد، موضوعی که در والیبال کشورمان دیده نمیشود و این مسئله باعث میشود تا احتیاط و فقدان شجاعت لازم در عملکرد مربیان دیده شود.
به نظر شما به عنوان مربیای که سالهاست در ردههای پایه و باشگاهی فعالیت دارید، برای تغییر نسل والیبال و استفاده از ظرفیت خوبی که والیبال ایران دارد، باید چگونه عمل کرد؟
در چنین چشماندازی به استفاده از بازیکنان باتجربه و جوان در کنار هم معتقدم و با این استراتژی میتوان به هدفمان که جایگزینی بازیکنان پا به سن گذاشته با ملیپوشان جوان و در نهایت تغییر نسل است، دست پیدا کرد. جوانگرایی صددرصد و در نقطه مقابل استفاده از یک ترکیب ثابت به صورت چند سال متوالی، مسائلی است که میتواند به جوانگرایی در والیبال ایران ضربه بزند.
با توجه به نتایج ایران در لیگ ملتها، پیشبینیتان از رقابتهای قهرمانی جهان که اواخر تابستان برگزار میشود، چیست؟ آیا تجربه لیگ ملتها کمکی به بهتر شدن روند تیم کشورمان در این مسابقات خواهد کرد؟
معتقدم یکی از مشکلات ایران در قهرمانی جهان، به جمعبندی نرسیدن کولاکوویچ برای انتخاب ترکیب اصلی است، مسئلهای که میتواند یک دغدغه در رقابتهایی در این سطح باشد، رقابتهایی که جای آزمون و خطا نیست و نمیتوان با شک و تردید پا به رقابت با بهترینهای دنیا گذاشت و برای موفقیت در این مسابقات ابتدا باید به یک ترکیب ثابت رسید.
منبع: روزنامه جوان
ارسال دیدگاه