سینمای کودک و نوجوان در احاطه روشهای کهنه و بیبازده
پای صحبت بسیاری از مدیران که مینشینیم شعار جوانگرایی و استفاده از نیروی جوان در بخشهای مختلف را به زبان میآوردند اما در عمل چیزی از آن شعارها دیده نمیشود با نگاهی به جشنوارههای کودک و نوجوان در سالهای اخیر میتوان این موضوع را مشاهده کرد.
به گزارش کودک پرس ، بار دیگر چراغ برپایی جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان روشن شد و یکبار دیگر شاهد برپایی رویدادی هستیم که سال ها است بر سینمای کودک اثر موثر ندارد.
براساس تفاهم نامه منعقد شده، میزبانی اصفهان در جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان دائمی شد و این امیدواری وجود دارد شهرداری اصفهان متولی برپایی جشنواره فیلم کودک در دوره سی و یکم باشد و مشکلات مالی پیش روی این جشنواره با پای کار آمدن شهرداری تا حدودی از پیش رو بر داشته و این رویداد با سهولت بیشتری برای برگزارکنندگان بر پا شود.
برخلاف بسیاری از جشنواره ها، جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان نسبتی نزدیک با شکوفایی سینمای کودک و نوجوان داشته و هرگاه این رویداد با شکوه بیشتری استعدادهای نوین را به سینمای ایران معرفی کرده شاهد اتفاقاتی ماندگار بوده ایم. اتفاقاتی که نزدیک به 17 سال است از آن درسینمای کودک خبری نیست و سهم کودکان و نوجوانان ایرانی آثاری خارجی است که در رسانه های تصویری دست به دست می شود.
حال این پرسش مطرح می شود دلیل افت سینمای کودکان و نوجوانان در دو دهه اخیر چیست؟ چرا امروز نیاز کودکان در سینمای کشورمان برآورده نمی شود؟ چرا این اتفاق در دهه 60 و 70 رخ می داد اما در ادامه به دست فراموشی سپرده شد؟
جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان ادوار مختلفی را پشت سر گذاشته و سینمای کودک همراه با این رویداد فراز و نشیب های بسیاری را طی کرده است.
این سینما از سال 61 با برگزاری جشنواره فیلم های کودکان و نوجوانان حیات خود را آغاز کرد و به اوج رسید اما در ادامه و با حضور سیاستگذاران مختلف، سینمای کودک با ایجاد بحث هایی چون سینمایی با کودکان و یا سینمایی برای کودکان و ساخت فیلم با نگاه بزرگسالان برای کودکان کم کم از دست رفت و جشنواره فیلم کودک و نوجوان از رویدادی اثرگذار در اکران سالانه، به جشنواره ای تشریفاتی تبدیل شد.
«شهر موش ها» ساخته محمد علی طالبی، «زنگ انشاء» به کارگردانی شاپور قریب و «ماجراهای علی کوچولو، پروانه»، «خانه دوست کجاست؟»، «کاراگاه»، داریوش مهرجویی با «مدرسه ای که می رفتیم»، کامبوزیا پرتوی با «گلنار» و «ماهی»، «دزد عروسک ها» ساخته محمدرضا هنرمند، «کاکلی» به کارگردانی فریال بهزاد و «پاتال و آرزوهای کوچک» به کارگردانی مسعود کرامتی، «دونده» به کارگردانی امیر نادری، «باشو، غریبه کوچک» به کارگردانی بهرام بیضایی و «رابطه» به کارگردانی پوران درخشنده، «علی و غول جنگل» ساخته مسعود رسام، «سکوت» به کارگردانی علی سجادی حسینی و «سفر جادویی» ساخته ابوالحسن داودی از جمله فیلم هایی است که در ادوار مختلف جشنواره فیلم های کودکان و نوجوانان در دهه 60 به نمایش درآمده و امروز به خاطراتی ماندگار برای کودکان دیروز تبدیل شدند.
از ویژگی های آثار یاد شده رویا پردازانه بودن آنها است و درعین حال نیروی جوانی حاضر در جشنواره فیلم کودک در این دهه نیز در بر پایی هر چه قدرتمند این جشنواره بی تاثیر نبوده است. محمد بهشتی از دبیران جشنواره کودک در دهه 60 کمتر از 40 سال سن داشته و علیرضا شجاع نوری از دیگر دبیران این رویداد نیز که چهار سال جوان تر از بهشتی است در همین سال ها عهده دار جشنواره فیلم کودک می شود.
حاصل حضور این مدیران جوان که درک درستی از نیازهای کودکان داشته و درعین حال از مدیران زبده سینمایی هستند بروز و ظهور فیلمسازانی است که آثاری ماندگار را برای کودکان خلق می کنند. همچنین شکوفایی جشنواره کودک در این سال ها فیلمسازان جوان را به این عرصه کشانده و حاصل این نیروی جوانی آثاری ماندگار می شود.
اما از اواخر دهه 70 افت سینمای کودک با تغییر نگاه فیلمسازان به این سینما و تغییر سیاست های برگزاری این جشنواره آغاز می شود و در عین حال فیلم های ماندگاری در این جشنواره خلق می شوند که هنوز از آثار ماندگار سینمای کودک بوده و برخی از آنها از جمله کلاه قرمزی و پسرخاله که در دوره دهم جشنواره به نمایش در آمد همچنان عنوان پرمخاطب ترین فیلم سینمای ایران را یدک می کشند.
«راز چشمه سرخ» و «مدرسه پیرمردها» به کارگردانی سیدعلی سجادی حسینی، «بدوک» ساخته مجید مجیدی، «حسنک» به کارگردانی مهستی بدیعی، «خمره» ساخته ابراهیم فروزش، «دره شاپرک ها» به کارگردانی فریال بهزاد، «شرم» و «به خاطر هانیه» به کارگردانی کیومرث پوراحمد و «شهر در دست بچه ها» ساخته اسماعیل براری، چکمه، «سمفونی تهران» ساخته رسول صدرعاملی، «نان و شعر» به کارگردانی کیومرث پور احمد و و «مریم و میتیل» ساخته فتحعلی اویسی، «کاکادو» ساخته تهمینه میلانی، «شاخ گاو» به کارگردانی کیانوش عیاری و «بچه های آسمان» از مجید مجیدی که جز 5 فیلم نامزد اسکار شد از جمله این آثار است.
در ادامه و در اواخر دهه 70 نگاه اجتماعی به آثار جشنواره کودک سیطره یافت و اهدای جوایز به آثاری همچون «پدر» و «رنگ خدا» ساخته مجید مجیدی، «دختری با کفش های کتانی» به کارگردانی رسول صدرعاملی و «کودک و سرباز» ساخته سیدرضا میرکریمی حاصل این نگاه بودند و با این آثار تقریبا پرونده سینمای کودک در کشورمان بسته شد.
تقدیر جشنواره کودک از آثاری که بیشتر رویکرد اجتماعی داشتند و دوری سینمای کودک از آثار رویا پردازانه که کودکان را به عالم خیال ببرند مقدمه ای بر مرگ سینمای کودکان و نوجوانان بود.
در ادامه و از دهه 80 تاکنون جشنواره بین المللی فیلم کودکان و نوجوانان به رویدادی تشریفاتی تبدیل شده که خروجی آن به سینماها راه نمی یابد و فروش این آثار و نحوه نمایش عمومی آنها به هیچ عنوان توجیه اقتصادی نداشته است.
همچنین در این سال ها دبیری جشنواره عموما دستخوش نگاهی کهنه و قدیمی شده و این نگاه کهنه که در شورای سیاستگذاری دمیده شده موجب عقب افتادن سینمای کودک و نوجوان ایران شده و کودکان ایرانی در این نگاه سینمای کشورشان را به دست فراموشی سپردند.
در همه این سال ها افرادی برای سینمای کودک و نوجوان تصمیم گرفتند که نسبتی با رویکرد جدید این سینما در دنیا ندارند و نیازهای کودکان امروزی را کمتر می شناسند.
عدم بروز و ظهور فیلم های قابل اعتنا که راهی به اکران داشته باشند طی نزدیک به 17 سال اخیر نشان می دهد مسیر جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان ایران به بیراهه رفته و در کنار کوچ هر چند سال یکبار جشنواره از همدان به اصفهان و بلعکس حضور مدیرانی که سن و سالی از آنان گذشته در کنار شورایی متشکل از فیلمسازانی که اغلب تفکری کهنه دارند نتیجه ای برای سینمای کودک و نوجوان در بر نداشته و این مسیر همچنان با همین روند ادامه دارد.
از این نکته غافل نشویم که عدم میدان دادن به مدیران جوان و مستعد و اطمینان نکردن به جوانان در این حوزه ، یکی از دلایل مهم حاکمیت اندیشه های فرتوت در سینمای کودک و نوجوان است و تدبیری برای تربیت مدیران جوان اندیشیده نشده است.
برای شکوفایی دوباره جشنواره فیلم کودکان و نوجوانان تنها علاقه مندی به این سینما و کودکان کافی نیست بلکه باید نیازسنجی درستی ازعلایق این قشر مهم از جامعه وجود داشته باشد. بروز و ظهور فیلمسازان جوان که البته گاه آثارشان در سینمای کودک و نوجوان اگر چه چنگی به دل نمی زند اما می تواند موجب امیدواری باشد و چه بهتر انکه بجای نگاه های فرسوده، از نگاه جوانان در شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم کودک استفاده شود.
سال ها است جشنواره بین المللی فیلم کودکان و نوجوانان رنگ جوانی در بخش های مختلف به خود ندیده و تغییر در رویکرد کلی این رویداد در سیاستگذاری و برپایی بسیار ضروری است.
در این میان نباید از نقش مهم انیمیشن (پویا نمایی) غافل شویم چرا که امروز بخش بزرگی از سینمای کودکان و نوجوانان به آثار انیمیشن با کاراکترهای جذاب و رنگارنگ اختصاص دارد و کودکان امروز ترجیح می دهند یک انیمیشن با کاراکترهای جذاب را تماشا کنند تا اثری جدی که نگاهی اجتماعی را درباره معضلات کودکان و نوجوانان دنبال می کند.
این امیدواری وجود دارد با توجه به تدابیر اولیه برای برپایی سی و یکمین جشنواره بین المللی فیلم کودکان و نوجوانان تزریق نیروهای جوان این رویداد را به جشنواره ای بالنده تبدیل کند.
همچنین در بخش بین الملل این رویداد از برپایی بخشی بدون تفکر خود داری شده و نمونه های خوب سینمای دنیا که به فرهنگ و ارزش های جامعه ما نزدیک است برای حضور در این رویداد انتخاب و فضای تعامل فیلمسازان ایرانی و خارجی به صورت حقیقی و نه از سر رفع تکلیف و یدک کشیدن عنوان بین المللی فراهم شود.
ارسال دیدگاه