سینمای کودک به انیمیشن‌هایی نظیر «فیلشاه» نیاز دارد

به گزارش کودک پرس ، درباره سینمای کودک و این‌که سال‌هاست این گونه در کشورمان به فراموشی سپرده شده‌، حرف‌های زیادی تا به امروز از زبان اهالی هنر هفتم و جامعه منتقدین مطرح شده است. البته این سخنان عموماً به نتیجه نمی‌رسد، چون سیاست‌های کلی که در سینما حاکم است بیشتر به سمت گیشه معطوف است. این رویکرد (توجه به گیشه) در جای خود امری پسندیده  است، زیرا چرخ‌های اقتصاد سینما را می‌گرداند، اما به شرطی که این نگرش تمامی ژانرها را در برگیرد نه این‌که بخواهد تنها با توجه به یک یا دو ژانر به سود‌آوری مقطعی توجه کند.

مقدمه فوق بهانه‌ای است که به فیلمی بپردازیم که برای اکران نوروزی در نظر گرفته شده و از روی پرده رفتن آن نیز بیش از ۴ روز نمی‌گذرد. این اثر «فیلشاه» نام دارد. این فیلم را هادی محمدیان کارگردانی کرده و در آن به زبان انیمیشن قصه‌ای قرآنی روایت می‌شود. نکته جالب اینجاست نگاه به قصه قرآنی در این فیلم به زبانی است که کودک با آن ارتباط برقرار می‌کند. فیلشاه روایت‌گر زندگی بچه فیلی است که توسط شکارچیان اسیر شده و از سرزمین مادریش دور می‌شود. وی تحت تاثیر یک پادشاه ظالم برای رهبری فیل‌ها انتخاب شده تا همراه با سپاه ابرهه (پادشاه حبشه) به مکه حمله کند. در ادامه اتفاقاتی رخ می‌دهد که داستان ما شکلی دراماتیک به خود می‌گیرد.

نکته جالب در این فیلم به سکانس پایانی فیلم مربوط می‌شود. در این بخش بچه فیل که هم‌اکنون عنوان فیلشاه را دارد به خانه بر می‌گردد و ریاست قبیله خود را بر عهده می‌گیرد. این پایان‌بندی به این خاطر بوده تا دوباره مخاطب با فضای کودکانه فیلم همراه شود، زیرا در بخش‌های پایانی شکل قصه به سمتی می‌رود که از دنیای کودک فاصله گرفته می‌شود، برای همین کارگردان با تصویرسازی صحیح تا انتها مخاطبش را مجذوب کار نگه می‌دارد.

بحث دیگری که درباره فیلشاه می‌توان مطرح کرد گرافیک بالا و خوب این فیلم سینمایی است. این فیلم به همراه آثاری چون «شاهزاده روم» یا «فهرست مقدس» به ما نشان می‌دهد که ظرفیت ما در حوزه انیمیشن چیزی از سینمای روز دنیا کم ندارد، تنها باید آن را جدی بگیریم و به آن توجه لازم را مبذول داریم. این خواسته نیز یک امر هزینه‌بر نیست، بلکه سودآوری نیز به همراه دارد؛ برای مثال اگر نگاهی به فیلم‌های پرمخاطب سینمای جهان نظری داشته باشیم به‌خوبی ‌می‌بینیم که بسیاری از پرفروش‌های سینمای جهان فیلم‌های انیمیشن هستند. این اتفاق در کشور ما نیز رخ داده، اما جای تعجب است با این امتیازات باز هم سینمای کودک تا به این حد در دو دهه اخیر مهجور مانده است. هرچند موفقیت فیلم شاهزاده روم در گیشه این امیدواری را پیش آورده تا در آینده نزدیک شاهد اتفاقات خوبی در سینمای کودک باشیم.

مطلب دیگری که پیرامون این فیلم می‌توان مطرح کرد به صداپیشگی خوب این کار بر‌می‌گردد. در فلیشاه گروهی که برای صداپیشگی انتخاب شده‌اند اکثراً صداهای آشنا برای کودکان هستند. در کلامی دیگر از وجود عوامل حرفه‌ای دوبله در این فیلم سود برده شده است؛ اتفاقی که باعث می‌شود تا ذهن کودک با شخصیت‌ها ارتباط بهتری برقرار کند. در ضمن شکل گرافیکی فیلم از رنگ‌های بسیار شاد سود برده است. این اتفاق درست برخلاف برخی کارهای کودک است که به شکلی غلط تصویری تیره دارند.

بحث بعدی که درباره فیلشاه می‌توان مطرح کرد به برخوردهایی نامناسبی مربوط می‌شود که با این فیلم از طرف جامعه منتقدین صورت می‌گیرد! درصورتی‌که این گونه نیازمند حمایت است. در حقیقت فیلم کودک به‌ویژه کارهایی که در آنها آموزهای قرآنی لحاظ شده، آثاری هستند که قادرند مخاطبان آینده سینمای ما را پرورش دهند، همانگونه که ما نیز با آثار زمان کودکی خود به سینما علاقه‌مند شدیم. در همین رابطه توصیه این است که این کار را در حد و ظرفیت سینمای ایران قضاوت کنند، چون در برخی نقدها با قیاس این فیلم با کارهای مطرح انیمیشن جهان، آن را کاری متوسط یا حتی ضعیف توصیف می‌کنند، درصورتی‌که مقایسه‌ای باید واقع‌بینانه باشد، زیرا وقتی میزان هزینه‌ای که کمپانی دیزنی برای کارهای خود می‌کند را با کارهای نظیر فیلشاه مقایسه می‌کنیم، می‌بنیم که ‌این مقایسه‌ها درست نیست.

درباره فیلشاه باید نکته‌ای دیگر را بیان کرد. آن‌هم اینکه نمایش این فیلم در ایام نوروز زمان خوبیست، چون خانواده‌ها بیشتر وقت فراغت برای سینما رفتن، دارند، اما محصولی که قرار است دیده شود باید تبلیغات خوبی نیز داشته باشد، اتفاقی که برای فیلشاه رخ نداده است، زیرا ما در امر تبلیغ چندان خوب عمل نمی‌کنیم. دلیل این مسئله نیز این است که هنوز ذهنیت ما از تبلغات فرهنگی به دو دهه قبل بر می‌گردد؛ سال‌هایی که فیلم‌ها تنها از طریق سیما تبلیغ می‌شدند، اما امروز دیگر آن‌گونه نیست و ما فرصت‌های بسیاریی در فضای مجازی داریم تا بتوانیم از آن برای بهتر دیده شدن کارمان بهره بریم.

در انتهای باید آرزو کرد فیلم‌هایی نظیر فیلشاه بیشتر در سینمای ما تولید شوند، چون در فضایی که کودکان ما قهرمانان خود را در میان شخصیت‌های غربی (باب اسفنجی، بت من و…) جستجو می‌کنند، محصولاتی چون فیلشاه، شاهزاده روم و… قادرند اتفاقاتی خوب را برای سینمای ما در آینده نزدیک، رقم زند.