سالانه ۱۰۰ هزار نفر در مراکز سازمان فرهنگی هنری به تماشای تئاتر می‌نشینند

شهرام کرمی در نشست «تحلیل محتوای نمایش‌نامه‌های سازمان فرهنگی هنری» از سری نشست‌های چهارمین همایش و جشنواره ملی دوسالانه ارتقای کیفیت محصولات و فعالیت‌های فرهنگی گفت: تئاترهای مراکز فرهنگی هنری سالانه بیش از ۱۰۰ هزار مخاطب دارد که نزدیک ۹۰ درصد اجراها تئاتر کودک و نوجوان است.

به گزارش کودک پرس ، نشست «تحلیل محتوای نمایش‌نامه‌های سازمان فرهنگی هنری» از سری نشست‌های چهارمین همایش و جشنواره ملی دوسالانه ارتقای کیفیت محصولات و فعالیت‌های فرهنگی روز سه‌شنبه ۱۹ دی ماه با حضور شهرام کرمی، محمود فرهادی و معصومه نصیری در مرکز مطالعات فرهنگی شهر تهران برگزار شد.

شهرام کرمی مدیر امور هنرهای نمایشی سازمان فرهنگی هنری نخستین سخنران این نشست بود که در اشاره به هنرهای نمایشی در سازمان فرهنگی هنری گفت: سازمان فرهنگی هنری سرمایه‌های کلان بسیار خوبی دارد که یکی از آن‌ها نیروی انسانی است که البته گاهی استفاده خوبی از آن نمی‌کند. ضعف ساختاری از مسائل دیگر سازمان فرهنگی هنری است که البته نهادهای فرهنگی هنری دیگر نیز دچار این آسیب هستند. البته سازمان فرهنگی هنری در خیلی از بخش‌ها نمونه موفقی در ارزیابی نهادهای فرهنگی و هنری است.

 

کرمی به تاریخچه شکل‌گیری هنر تئاتر اشاره کرد و گفت: تئاتر را به عنوان یک علم می‌شناسند که از تنوع بسیار خوبی برخوردار است. هنری بسیار فراگیر است که در تمام بخش‌های زندگی رسوخ کرده و کاملا گسترده شده است به نحوی که در جنبه‌های آموزشی و درمانی به عنوان یک روش به کار برده می‌شود. تئاتر از آغاز زندگی عمومی بشر به شکل چیزی به نام نمایش هم شکل گرفت و در ابتدا با جنبه‌های اندیشه محوری شروع شد. در زمان یونان باستان با ازدحام مخاطبان خاص و عمومی شروع شد و یک معنای زبانی و کلامی داشت. در دوره‌ای ساختار تئاتر تغییر کرد و با نوع‌های جدیدی از تئاتر روبه‌رو شدیم که با جنبه خردورزی و عقل گرایی همراه بود که ارسطو هم به آن اشاره می‌کند.

وی افزود: بعد از دوران یونان باستان جنبه‌های دیگری به تئاتر افزوده شد. در یک قرن بعد در روم باستان شکل‌های تئاتر گسترده‌تر شد و جنبه‌های دیگری به آن اضافه شد. تئاتر هنری برای خردورزی و اندیشه است و یک جنبه دیگری که بعدها به آن اضافه شد، تئاتر هنری برای سرگرمی است. امروزه بیش از دو هزار گونه نمایشی می‌شناسیم. تئاتر خیابانی، کودک و نوجوان، شورایی، ملودرام و… که هر کدام تنوع و گستردگی خاص و پیچیده دارند و تئاتر هیچ گاه در دیدگاهی محدود قرار نمی‌گیرد. این گستردگی باعث شده که امروزه تئاتر به عنوان یکی از نیازهای انسان شناخته می‌شود و به یک شکل با زندگی شهری عجین شده و شکل‌های مختلفی ایجاد شده است. دوره‌ای اعتقاد بر این بود که تئاتر هنری اشرافی است که گروه خاصی از آن بهره می‌برند که البته این دیدگاه همچنان وجود دارد.

مدیر هنرهای نمایشی در ادامه به جایگاه تئاتر در سازمان فرهنگی هنری اشاره کرد و گفت: اگر وضعیت هنرهای نمایشی در سازمان فرهنگی هنری بررسی شود من به واسطه مدت زمان زیادی که در این سازمان مشغول به کار بودم یکی از محکومینی خواهم بود که مورد خطاب قرار خواهم گرفت. ۵-۶سال طول کشید تا مجموعه‌ای به عنوان تئاتر شروع شد. با این همه ۳۳مرکز در سازمان فرهنگی هنری هستند که امکان اجرای تئاتر در آن وجود دارد که متاسفانه حدود ۱۷-۱۸ سالن در اجرای تئاتر فعال هستند. سالانه بیش از ۱۰۰ هزار مخاطب دارد که عمده آن‌ها کودک و نوجوان هستند و نزدیک ۹۰درصد اجراها تئاتر کودک و نوجوان است. فقدان سالن‌های مخصوص در مراکز از نقاط ضعف است.

 

وی ضمن انتقاد از نبود سرمایه کافی در این زمینه گفت: در حوزه نیروی انسانی سازمان فرهنگی هنری نقطه قوت خوبی دارد. طبق آمار سال گذشته ۴۸ نفر فارغ التحصیل هنری داریم که بدنه حرفه‌ای تئاتر هستند. همچنین اعتماد خوبی به مراکزمان از سوی مردم وجود دارد. اما متاسفانه هیچ‌وقت سیاست‌گذاری مشخصی در حوزه هنری نداشته‌ایم. همیشه براساس سلیقه شخصی بوده و هیچ‌وقت سلیقه یکسانی وجود نداشته است.

شهرام کرمی ادامه داد: در مدیریت هنرهای نمایشی بیشتر مسئولیت نظارتی داریم و پرهیز داشته‌ایم از اینکه تئاترمان به سمتی برود که صرفا جنبه سرگرمی داشته باشد. چون در راستای محتوای آثار ما نیست و مخاطب با اعتماد خاصی به ما مراجعه‌ می‌کند. بیش‌ترین رویکرد هم به سمت تئاتر کودک و نوجوان بوده و تلاش کردیم نگاهمان به آثاری باشد که از جنبه فکری کمک به رشد مخاطبان کند.

 

محمود فرهادی کارشناس دیگر این نشست به ارائه پژوهشی از تحلیل محتوای نمایش‌نامه‌های اجرا شده در نیمه اول سال ۹۵ پرداخت و گفت: هدف اصلی در این پژوهش این بوده است که اساسا نمایشنامه‌های این دوره دربردارنده چه محتواهایی بوده و کدام مولفه‌هایی سازمان فرهنگی هنری مورد تاکید قرار گرفتند. مولفه‌هایی که دارد چقدر تاکید شده و به کدام مولفه‌ها اهمیت داده نشده است.

وی ادامه داد: روش بررسی در این تحلیل کمی و کیفی بوده است. در این پژوهش از مجموع نمایش‌های اجرا شده ۱۹ نمایشنامه انتخاب شد و مضمون‌های آن‌ها مشخص شد. موضوع دیگر تحلیل اساسنامه و اهداف ۱۸گانه بوده است که سه راهبرد اصلی داشته است: سبک زندگی، هویت و مدیریت تغییرات فرهنگی که هرکدام چند رویکرد و چند هدف داشته است. سرانجام اهداف موکد در نمایشنامه‌ها و اهداف مغفول مانده و اینکه از بین سه راهبرد اصلی به کدام مورد بیشتر اهمیت داده شده بررسی شد.

فرهادی گفت: در یک جمع‌بندی کلی در مرحله اول تامل بر زیست شهری شهروندان از مهم‌ترین مواردی بوده‌اند که در این نمایشنامه‌ها نظر را به خود جلب می‌کند. رفتارهای نکوهیده، رفتارهای غیر مناسب شهروندی از یک‌سو و تایید رفتارهای‌ پسندیده از دل این نمایشنامه‌ها استخراج شده است. پیشنهاد می‌شود مدیریت دانش در این فرایند به کار گرفته شود. در واقع اگر کسی بخواهد نبض جامعه را بگیرد یکی از راه‌ها همین نمایشنامه‌هاست. حداقل انتظار این است که وقتی نمایشنامه‌هایی تایید می‌شود نسخه‌ای از آن به صورت محدود منتشر شود تا دسترسی به آن فراهم باشد.

وی افزود: در اثر خواندن نمایشنامه‌ها متوجه شدیم مثل بسیاری از جاهای دیگر مشکل متن داریم. متن خوب در زمینه‌های مختلف کم است. به نظر می‌رسد یکی از بحث‌های تغییرات فرهنگی یا هویت در آن شش ماه نتوانستند کاری انجام دهند و متن خوب به‌دست نیامده است اما می‌شود با راهکارهایی آموزش‌های مناسب داده شود تا متن‌های مناسبی تولید شود. همچنین آیا نیازسنجی در اجرای نمایش‌نامه‌ها براساس مخاطبان مناطق مختلف تهران صورت گرفته‌است؟ اینکه ذائقه مصرف مخاطبان چیست و کدام گونه‌ها را می‌پسندد؟

در پایان این نشست پرسش و پاسخ میان حاضران صورت گرفت.

 

 

منبع: فرهنگ و هنر