خلاقیت، تنوع و جذابیت راز جذب مخاطب کودک و نوجوان

به گزارش کودک پرس ، از جمله راه‌های مقابله با آسیب‌های اجتماعی گسترش فرهنگ کتاب و کتابخوانی است. توسعه و ترویج کتابخوانی از دغدغه‌های بزرگ کشورهای در حال توسعه است. این موضوع را از چند جنبه می‌توان مورد ارزیابی قرار داد. از یک جنبه این حوزه نیازمند برنامه ریزی در همه سطوح تألیف، نشر، تجهیز کتابخانه‌ها، و برگزاری نمایشگاه‌ها و … است که عهده‌دار این بخش متولیان و مسئولین فرهنگی‌اند. از جنبه دیگر باید کتابخوانی را از خانواده شروع کرد، زیرا پایه مطالعه در کودکی شکل می‌گیرد. لذا نمی‌توان این موضوع را یک وجهی قلمداد کرد و لازم است همه وجوه آن با هم دیده شود.

این روزها مهمترین رویداد فرهنگی استان قم در تالار مرکزی شهر در حال برگزاری است. دومین نمایشگاه کتاب کودک و نوجوان به روزهای میانی خود رسیده و استقبال مخاطبین از نمایشگاه قابل تحسین بوده است. به همین منظور از مخاطبین اصلی این نمایشگاه دعوت کردیم تا در میزگردی به ارزیابی نمایشگاه و اهمیت کتاب و کتابخوانی بپردازیم.

لطفا ارزیابی خودتان را از نمایشگاه امسال بیان کنید و بفرمایید که نسبت به نمایشگاه سال‌های قبل چه تفاوتی کرده است.

محمد خرمی: این نمایشگاه تقریبا انتظارتم را برآورده کرد اما متاسفانه برای گروه سنی نوجوان کتاب‌ها کم بود و چند غرفه بیشتر به کتاب نوجوان نپرداخته بودند. اکثر کتاب‌ها برای کودکان بود و مناسب ما نبود.‌ اگر کتاب نوجوان بیشتری ارائه می شد و غرفه‌های بیشتری وجود داشت می‌توانستیم استفاده بهتری از نمایشگاه ببریم. در مورد نمایشگاه قبلی به نظرم نمایشگاه سال قبل از نظر فضای فیزیکی شرایط بهتری داشت اما چون امسال به صورت تخصصی نمایشگاه برگزار شد نسبت به سال قبل پیشرفت کرده است.

امیر مهدی شفائی: استقبال خوبی از نمایشگاه شده اما روزهای تعطیل مثل پنج شنبه و جمعه استقبال بیشتری می‌شود. باید تبلیغات بیشتری انجام می‌گرفت ولی به نسبت تبلیغات انجام شده باز می‌بینیم که نمایشگاه شلوغ است. در مورد نمایشگاه امسال باید بگویم تخصصی برگزار کردن آن کار مناسبی بود. پارسال در نمایشگاه دین بخشی را به کتاب کودک و نوجوان اختصاص داده بودند که از نظر وسعت نسبت به این نمایشگاه  کوچک‌تر بود. امسال احساس می‌کنیم که نمایشگاه برای خودمان است.

سید مرتضی محفوظی: من نمایشگاه کتاب سال قبل را که در مصلی برگزار شد ترجیح می‌دهم. هم بزرگ تر بود هم جذاب تر. به خاطر این که در مرکز شهر واقع شده بود جمعیت بیشتری می‌توانستند راحت‌تر از نمایشگاه دیدن کنند. این جا مقداری از مرکز شهر دور است و دسترسی به آن سخت شده.

بیشتر چه نوع کتاب هایی را مطالعه می کنید؟

امیر مهدی شفائی: من بیشتر رمان دوست دارم. چرا که برایم جذابیت دارد. آخرین رمانی که خواندم در مورد پسر بچه‌ای بود که می‌خواست دنیا را زیر و رو کند. شخصیت داستان خیلی هیجان انگیز بود و داستان جذاب و پر از طنز بود. کلا به داستان های مهیج  و طنز علاقه دارم. کتابی که به آن اشاره کردم همه این مشخصات را داشت.

محمد خرمی: من هم بیشتر داستان می‌خوانم. داستان‌هایی که ماجراجویانه باشند و در آن‌ها طنز باشد. همین کتابی را که خریده‌ام البته این کتاب را دوستان و مدرسه قبلا به من معرفی کرده بودند قبل از خرید چند صفحه‌ای از آن را خواندم. خیلی هیجان انگیز شروع می‌شود. پشت جلد هم خیلی به انتخابم کمک کرد. در چند خط فهمیدم با داستان مهیجی رو به رو شده‌ام.

سید مرتضی محفوظی: آن طور که مشخص است آقای خرمی کتاب خوان حرفه‌ای است. من به اندازه ایشان کتاب نمی‌خوانم. بیشتر به تلویزیون و اینترنت علاقه مندام. در کتاب فقط با کلمه و جمله سروکار داریم اما وقتی پای تلویزیون می‌نشینم یا از اینترنت استفاده می‌کنیم از چند نظر می‌توانم لذت ببرم. هم از صدا هم از تصویر. در آن واحد هم موسیقی می‌شنویم و تصویر می‌بینیم و می‌توانیم در مسابقات مشارکت کنیم.

به نظرتان خانواده و مدرسه چقدر می تواند به کتابخوان شدن نوجوان کمک کند؟

سید مرتضی محفوظی: من در مدرسه مسئول کتابخانه‌ام. کتاب‌های مختلفی در کتابخانه داریم. کتاب شعر، داستان، علمی و … به نظرم مدرسه خیلی می‌تواند به این موضوع کمک کند. بعضی از دانش آموزان حرف معلم یا معاون مدرسه را بیشتر از حرف پدر و مادر قبول دارند. آن‌ها تاثیر بیشتری روی دانش آموزان می‌توانند داشته باشند.  اما متاسفانه خیلی به این نکته توجه نمی‌شود. در مدرسه بیشتر از هر چیز روی درس تاکید می‌کنند و کتابخانه معمولا در حاشیه است مگر دانش آموزی که واقعا علاقه مند باشد و خودش پیگیری کند.

محمد خرمی: به نظر من خانواده مهم‌تر است. ما زمان بیشتری را کنار خانواده هستیم. 5 ساعت بیشتر در مدرسه نیستیم که آن 5 ساعت را جدای از زنگ‌های تفریح در کلاس درس حاضر می شویم. خانواده اگر اهل کتاب باشد فرزندشان هم حتما به کتاب علاقه پیدا می‌کند. هیچ کس به اندازه پدر و مادر به ما نزدیک نیست و روی ما تاثیر نمی‌گذارد.

امیر مهدی شفائی: مدرسه هم تأثیرگذار است اما خانواده در درجه اول است. دوستان هم بی تاثیر نیستند. اگر کسی دوست کتابخوان داشته باشد کم کم او هم علاقه پیدا خواهد کرد و می‌توانند کتاب به هم بدهند. اما در مورد مدرسه یک نکته را بگویم. اگر در مدرسه‌ای دانش آموز کتابخوان باشد بعضی از کتابخانه‌های مدارس نیاز آن را رفع نمی‌کنند. کتاب‌های مدارس اکثر قدیمی و فرسوده‌اند. بعضی از آن‌ها مناسب سن ما نیست و نمی‌دانم چرا در کتابخانه مدرسه ما وجود دارند.

شما بیشتر کتاب‌های ایرانی و تالیف شده را می‌خوانید یا کتاب‌های ترجمه شده را؟

محمد خرمی: من بیشتر کتاب‌های ترجمه را می‌خوانم. احساس می‌کنم این کتاب‌ها برای ما نوشته شده‌اند و به حال و هوای ما نزدیک‌ترند. کتاب‌های ایرانی تخیلشان زیاد نیست. شاد نیستند و بیشترشان غمگین‌اند. من وقتی کتابی را می‌خوانم دوست دارم از آن لذت ببرم. به تجربه برایم ثابت شده که این لذت و سرگرمی را می‌توانم در کتاب‌های ترجمه‌ای پیدا کنم. کتاب ایرانی هم می‌خوانم. اما کتابی که این مشخصات را داشته باشد کم است.

امیر مهدی شفائی: من ایرانی یا خارجی بودن برایم فرقی نمی‌کند. هر کتابی که تخیلش زیاد باشد آن را می‌خوانم. وقتی یک کتاب تخیلی باشد هیجان بیشتری به خواننده می‌دهد و من این هیجان را دوست دارم. به نظرم نویسنده‌ها باید به جای ما باشند تا درک کنند چه چیزی را بنویسند. اگر این اتفاق بیفتد کتاب‌های بهتری نوشته می‌شود.

طرح جلد، اسم کتاب و رنگ آمیزی چه تاثیری در انتخاب شما دارد؟

سید مرتضی محفوظی: من در نمایشگاه مسئول فروش یکی از غرفه‌ها هستم. الان بیشتر بچه‌ها به طرح جلد اهمیت می‌دهند. اگر طرح جلد خوب باشد قضاوت خوبی راجع به کتاب می‌کنند. خیلی از بچه‌ها کتاب را که بر می‌داند قبل از خواندن به تصویرهای کتاب نگاه می‌کنند. به جلد کتاب توجه می‌کنند. اگر طرح ساده باشد و بی حال، کسی سراغ آن نمی‌رود. این نکته را هم بگویم که استقبال بچه‌ها از کتاب‌های علمی و آموزشی خوب است و همه اهل داستان و رمان نیستند.

محمد خرمی: کتاب‌هایی که شکل ظاهری خوبی نداشته باشند حوصله سر برند. چرا کتابی که مرا بی حوصله و کسل می‌کند انتخاب کنم؟ همه بچه‌ها اول به ظاهر کتاب نگاه می‌کنند. و خیلی اسم کتاب برایشان مهم است. اسم کتاب هر چه هیجان انگیز‌تر باشد ما را تشویق می‌کند که به سمتش برویم و انتخابش کنیم. کتابی که خوب طراحی شده باشد داستان خوبی هم خواهد داشت. چرا که از ظاهر کار می‌توان فهمید برای کتاب زحمت کشیده شده و کتاب خوبی است.

امیر مهدی شفائی: حرف دوستانم را قبول دارم. طرح جلد و اسم کتاب در انتخاب ما تأثیر می‌گذارد. به نظرم اول از همه جلد کتاب بچه‌ها را جذب می‌کند. بعد به اسمش نگاه می‌کنند. اگر کتابی جلدش قشنگ نباشد آن را نمی‌خرند. کتاب باید بتواند در نگاه اول ما را به سمت خودش بکشاند و ما را تشویق کند که آن را برداریم و نگاه کنیم. این اولین قدم موفقیت یک کتاب است.

به عنوان سوال پایانی توقع و انتظار شما از حوزه کتاب چیست؟ چه مشکلی در این خصوص به نظرتان می رسد؟

محمد خرمی: الان واقعا قیمت کتاب‌ها گران است. اگر کتاب ارزان‌تر باشد مردم راحت‌تر برای خرید کتاب به نمایشگاه مراجعه می‌کنند. حتا تخفیف‌هایی که نمایشگاه می‌دهد خیلی به خرید ما کمک نمی‌کند. خوب است اما کافی نیست. من دو کتاب برداشته‌ام که نزدیک به 70 هزار تومان شده‌اند. با این قیمت‌ها من نمی‌توانم ماهی یک کتاب بخرم. مدرسه یا آموزش و پرورش حداقل برای دانش آموزان باید تخفیف بیشتری در نظر بگیرند.

امیر مهدی شفائی: این روزها فایل های اینترنتی کتاب از جمله معظلات خرید کتاب‌اند. از طرفی به قول آقای خرمی قیمت کتاب‌ها بالاست. کسی که دسترسی به این فایل‌ها را دارد چرا باید بیاید و کتاب بخرد. می رود دانلود می‌کند. گاهی پول کمتری نسبت به خرید کتاب از نمایشگاه یا کتابفروشی‌ها پرداخت می‌کند و خیلی وقت‌ها رایگان کتاب‌ها را دانلود می‌کند.

سید مرتضی محفوظی: به نظر من نبود خلاقیت، تنوع و جذابیت از مشکلات جدی کتاب‌های کودک و نوجوان است. بعضی روزها در غرفه چینش کتاب‌ها را تغییر می‌دهم، یا یک کاری در غرفه انجام می‌دهم که نظر مشتری را جلب کنم، این کارها باعث می شود مشتری به سمت غرفه ما بیاید. در کتاب هم همینطور است. باید کتاب برای من خواننده جذاب باشد تا مرا به خودش جذب کند. من نمایشگاه‌های دیگری را هم رفته‌ام. نمایشگاه‌های عمومی. فکر می‌کنم برگزار کنندگان آن طور که به نمایشگاه‌های  عمومی یا بزرگسال برایشان اهمیت دارد نمایشگاه کتاب کودک برایشان اهمیت ندارد.

 

 

 

 

منبع: ایبنا