خطر اعتیاد به اینترنت در حوزه هویتی و دینی فرزندان

به گزارش کودک پرس ، مجید ابهری، آسیب‌شناس اجتماعی و مشاور خانواده که در محل استودیو مبین جهاد دانشگاهی انجام شد در پاسخ به این پرسش که وابستگی به اینترنت چه تبعات اجتماعی به دنبال دارد؟ گفت: از نگاه رفتارشناسی، اعتیاد یعنی وابستگی جسمی یا روحی به یک فرآیند یا پدیده که جداشدن از آن باعث پدیدآمدن عوارض جسمی و روحی و عصبانیت می‌شود، آدم می‌تواند به هر چیزی وابستگی شدید پیدا کند که اعتیاد تلقی می‌شود و یک پله بالاتر از عادت است، طبق آمار در حال حاضر حداقل سن استفاده از تلفن همراه به هشت سال رسیده است و می‌تواند زمینه‌ساز اعتیاد به اینترنت در نوجوانی بشود.

 

وی افزود: یک سندرم به نام «نوموفوبیا» وجود دارد، یعنی وابستگی به تلفن همراه به گونه‌ای که شخص وقتی گوشی همراهش جا بماند یا نت آن قطع شود و … دچار استرس، عصبانیت و پرخاش می‌شود. اعتیاد به اینترنت از هروئین شدیدتر و خطرناک‌تر است، به طور متوسط فرزندان ما بین چهار تا ۹ ساعت وقت خود را در اینترنت می‌گذرانند که در هیچ کشوری به جز چین این گونه نیست؛ البته آن‌ها دنبال کارهای نقشه کشی، طراحی، علمی و … هستند اما ۹۰ درصد جوانان ما برای استفاده از شبکه‌های اجتماعی و چت‌های بی‌مورد از اینترنت استفاده می‌کنند، این اعتیاد باعث می‌شود که شخص، درس‌گریز شود، از کار و روابط خانوادگی و عاطفی خود عقب می‌افتد، دچار مشکلات بینایی و عصبی و ارتوپتیک می‌شود؛ مخصوصا نوجوانان زیر ۱۸ سال که عوارضی همچون؛ سوء‌هاضمه، مشکلات گوارشی، مشکلات استخوانی، ناراحتی و درد شدید در انگشتان پیدا می‌کنند و چون بیشتر به دنبال بازی‌های خشن و استرس‌زا هستند دچار کابوس‌های شبانه یا استرس نیز می‌شوند.

 

ابهری در پاسخ به این پرسش که راه مقابله با این آسیب اجتماعی چیست؟

گفت: متاسفانه این فرآیند و فناوری بدون آموزش و مقدمه وارد جامعه ما شد، در کشور ما بسترسازی فرهنگی و آموزش کاربردی درباره تلفن همراه و اینترنتی وجود نداشته است، بهترین راه مقابله ایجاد کانال‌های مشابه داخلی است که آن زیان‌ها و تخریب‌های هویتی، فرهنگی و … را نداشته باشد. از طرفی وقتی ما به نوجوان می‌گوییم وارد نت نشوید یا کمتر استفاده کنید باید به جای آن وسایل ورزشی و تفریحی ارائه دهیم که متاسفانه این امکانات در کشور ما گران است و فقط اقشار خاص می‌توانند به آن دسترسی داشته باشند، مثلاً پینت بال ساعتی ۳۵۰ هزارتومان یا کارتینگ ساعتی ۳۰۰ هزار تومان است، خب فرزند یک کارمند چگونه می‌تواند به این امکانات دسترسی پیدا کند؟ ما باید در سرای محلات، باشگاه‌ها، مساجد و … وسایل ورزشی و تفریحی رایگان یا ارزان قیمت را به نسل جوان ارائه کنیم، متاسفانه وزارت ورزش و جوانان در کشور ما صرفاً عنوان «جوانان» را یدک می‌کشد و در عمل، کار خاصی برای جوانان نکرده است.

 

وی در ادامه درباره نقش خانواده در پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی گفت: برای پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی نیاز داریم با فرزندان خود که منطقی‌ترین جوان‌های دنیا هستند، صحبت کنیم. من در کشورهای زیادی زندگی و تحقیق کرده‌ام و به این نتیجه رسیده‌ام که جوان ایرانی به دلیل فرهنگ، باور و سبک زندگی ما بسیار منطقی است، وقتی یک نوجوان به اینترنت اعتیاد پیدا می‌کند و … من مقصر اصلی را خانواده‌ها می‌دانم، متوسط صحبت در خانواده‌های ایرانی، ۱۷ دقیقه ارزیابی شده است، یک زمانی پدر و مادر سر سفره درباره درس و کار با فرزند خود صحبت می‌کردند اما در حال حاضر آن صفا و صمیمیت که در دور هم نشستن خانواده بود بسیار کمرنگ شده است، خانواده‌ها باید برای فرزندان خود وقت بگذارند، یا بچه‌دار نشوند یا وقتی که بچه‌دار شدند بدانند که آن موجود به اراده خود نیامده و نیاز به وقت گذاشتن و محبت همه‌جانبه دارد.

 

این آسیب شناس معتقد است اگر پدر و مادری کاربرد رایانه را بلد نباشند و آن را به منزل بیاورند، جنایت عظیمی مرتکب می‌شوند چرا که ابتدا باید خودشان نحوه کار کرد با این تکنولوژی را اموخته باشند و بدانند فرزندشان از چه‌ محیط‌های اینترنتی استفاده می‌کند و رایانه را جلوی چشم بگذارند. راه حل این مشکلات، دوست بودن با فرزند و وقت گذاشتن و انجام تفریحات کم قیمت و رایگان است. بعضی‌ها می‌گویند پول نداریم مگر چقدر پول لازم دارد؟ یک ساندویچ یا دو تا میوه بردارید و روز تعطیل به پارک، کوه، یک محل زیارتی و … بروید.

 

ابهری در پاسخ به این سوال که چه نهادی باید متولی این آموزش‌ها به خانواده باشد، تصریح کرد: در دبیرستان، درس‌هایی داده می‌شود که نه به درد دنیا می‌خورد نه آخرت، این درس‌ها کاربردی نیست و مهارت زندگی را نمی‌آموزد، ما باید مهارت حل مساله، مهارت «نه» گفتن به درخواست‌های غیرمنطقی را جزو درس‌های اجباری دبیرستان کنیم، در گذشته بازی‌های ما بازی‌های مهارت زندگی بود ولی در حال حاضر همه بازی‌ها برای بچه‌ها اینترنتی شده است و حتما هم باید برنده شوند؛ بچه‌های ما دیگر تحمل شکست و ناکامی را ندارند، آن زمان اگر دست کسی در بازی می‌شکست فوراً بقیه بچه‌ها دست می‌زدند و می‌خواندند: «بازی اشکنک دارد، سر شکستنک دارد»، بازی‌های ما مهارت گذشت و تعامل را یاد می‌دادند ولی در شرایط کنونی والدین حتی مهارت فرزندآوری و فرزندپروری را نمی‌دانند باید کجا یاد بگیرند؟ این مهارت‌ها باید در مدارس و دانشگاه ها جزو دروس آموزشی باشد و رسانه‌ها نیز آن را تکرار کنند و خانواده‌ها بدانند اگر فرزند به دنیا آوردند، در قبال آن مسئولیت دارند و نباید تربیت آن را به خیابان یا مهدکودک بسپارند.