تفاوت نمایش وِیژه کودک با نمایش ویژه نوجوان چیست؟

به گزارش کودک پرس،  با نگاهی ساده به لیست نمایش های روی صحنۀ اصفهان می توان دریافت که عموم آن ها یا برای کودکند یا برای بزرگسال و اگر چه یک نوجوان در سن بلوغ گاهی متمایل به کودکی کردن است و گاهی علاقمند به بزرگ نشان دادن خود، اما این بدان معنا نیست که نوجوانان را بی نیاز از مخاطب قرار داده شدن در یک نمایش خاص خودشان ببینیم. نوجوانان در حیاتی ترین و حساس ترین سال های زندگی خود که بیشترین نیاز را به تفریح و سرگرمی و حضور در اجتماعات سالم دارند از داشتن نمایشی ویژۀ گروه سنی خود که می تواند به مشکلات عدیدۀ آن ها در این سن بپردازد و راه حل بزرگترها را در قالب دیالوگ های نمایشی بی آن که از پند بودنش بگریزند به آن ها ارائه دهد، محرومند. علیرضا خانی، کارگردان نمایش کودکانۀ قلی و ننه قلی اگر چه معتقد است که نوجوانان نیز زمانی کودک بوده اند و فاصلۀ چندانی از آن دوران نگرفته اند و بنابراین نمایش های کودکانه می تواند تا حدی پاسخگوی نیازهای آنان باشد اما در به کمبودهای حوزۀ نمایش ویژۀ گروه سنی نوجوانان نیز اشاره می کند و در این باره سخن می گوید. در گفتگویی با علیرضا خانی، نظر این نویسنده، بازیگر و کارگردان را در مورد این موضوع می خوانید.

از ورودتان به عرصۀ نمایش بگویید.

بنده کارم را از سال ۶۸ با نمایش شکفتن اثر جهانبخش سلطانی آغاز کردم و قبل از آن نیز در مدرسه کارهای نمایشی انجام می دادم. تا کنون در نمایش های مختلفی به عنوان نویسنده، بازیگر و کارگردان حضور داشته ام برای مثال در نمایش های شکفتن، گلریزان، پنهان در صدف و سنجاب کوچولو بازیگری، در گل محبت نویسندگی و بازیگری، در گل بهار دستیاری و در عروس کارگردانی و بازیگری کرده ام. مدتی نیز در تهران مشغول فیلمسازی و مستند سازی بودم و بعد از اینکه در سال ۹۴ به اصفهان برگشتم نمایش کلاغ سفید را با همکاری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ساختم که خوشبختانه از آن استقبال شد و ان شالله آن را برای اجرای عموم نیز آماده می کنیم.

این بار سوم است که قلی و ننه قلی را در اصفهان روی صحنه می برید، استقبال خوب بوده؟

بله خوشبختانه مخاطبان آن را دوست داشتند و در مکان های مختلف آن را روی صحنه بردیم. قلی و ننه قلی، کمدی کودک است، طنز خوبی دارد و دچار لودگی نشده. ان شالله به زودی این نمایش را در فرهنگسرای کوثر نیز روی صحنه می بریم.

در مورد نمایشنامه های ویژۀ کودک و نوجوان نظری دارید؟

من معتقدم که داستان های فولک (داستانهای محاوره و سنتی) ما بسیار قوی است و قابلیت نمایشنامه شدن را دارد. باید داستان ها را نمایشی کرد اما از قصه گویی روی صحنه نیز پرهیز نمود. ۴۰ دقیقه قصه گویی خسته کننده است اما ۴۰ دقیقه نمایش برای کودک خسته کننده نیست. ضمن اینکه کودکان از قصه گویی، کمتر از نمایش اثر پذیری دارند و نکته مهم دیگر اینکه کار کودک باید به سمت شادی برود چون خصلت بارز بچه ها این است و این به این معنی نیست که غم را تذکر ندهیم، اما فعلا در این سن آن ها باید شاد باشند، غم برای آن ها کاری نمی کند.

ویژگی نمایشنامه های کودک چیست؟

من تجربۀ کار کودک دارم و می دانم بچه ها به دلیل جنب و جوشی که دارند نمایش ساکن را نمی پسندند و نمایششان باید با موسیقی همراه باشد ضمن اینکه ساده هم باشه چون سیر داستان پیچیده برایشان قابل فهم نیست و مفاهیم ساده باید به صورت داستانی برایشان بیان شود.

تفاوت نمایشنامۀ ویژۀ کودک با نمایشنامۀ ویژۀ نوجوان در چیست؟

میل کودک بیشتر به حرکت است و میل نوجوان به دیالوگ و این باید در نوشتن نمایشنامه مد نظر قرار بگیرد. البته کار بزرگسال مونولوگ هم خسته کننده است اما به نظرم پیش از بیان هر حرفی باید نوجوان امروز را شناخت و دید که به چه چیزی نیاز دارد و بعد برای آن نوشت. کشف نوجوان های امروزی بسیار سخت شده و به سادگی نمی توان برای آن ها دستوالعمل صادر کرد و متن نوشت باید پژوهشگران پژوهش کنند و روانشناسان میزگرد تشکیل دهند و بعد بگویند که نوجوان به چه چیزی نیاز دارد تا بر اساس آن، نویسنده ها نمایشنامه بنویسند.

چرا نمایشی ویژۀ نوجوانان نداریم؟

باید توجه داشته باشیم که مرحلۀ نوجوانی یک قدم بعد از مرحلۀ کودکی است و ابتدا باید کودک ساخته شود تا بعد به نوجوان برسیم اما حقیقتا هیچ نمایشی مخصوص نوجوانان اجرا نمی شود، در حالی که همین الان سه یا چهار کار کودک در حال اجراست و ما در این باره قصور داریم چون بیشتر بحران ها در سن نوجوانی است و این فاصلۀ نمایش کودک تا بزرگسال باید توسط کارشناسان به وسیلۀ نمایش های ویژۀ نوجوانان پر شود.

در مورد گروه آفتاب مهتاب بگویید، از چه سالی تاسیس شد؟

سال ۹۴ همان زمانی که به اصفهان برگشتم این گروه را تاسیس کردم و به انجام کار نمایشی برای کودکان در این گروه مشغول شدیم.

در مورد نمایش قلی و ننه قلی کمی توضیح بدهید.

«قلی و ننه قلی» یک داستان ساده است، با چیدمان و دکوری ساده که سنتی بودن و سادگی ای که الان به واسطۀ چشم و هم چشمی ها بسیار از آن فاصله گرفته ایم، بچه ها در آن حس می کنند. پسری در این خانۀ ساده به همراه مادرش زندگی می کند که پدرش به رحمت خدا رفته و او که از کودکی با یک گوساله دوست بوده حالا که هم خودش و هم گوساله بزرگ شده اند گلایۀ مادرش را از فقر می شنود و می فهمد که مادر تصمیم دارد گاوشان را بفروشد، قلی ابتدا مخالفت می کند اما بعد خودش نیز به فروش گاو رضایت می دهد، در نهایت پیرمرد همسایه که توانایی کار کردن ندارد به جای خرید گاو عزیز قلی، به او پیشنهاد می دهد که او به همراه گاوش روی مزرعۀ او کار کنند و ماجرا به خوبی و خوشی پایان می یابد.

نکته های این نمایش برای کودکان چیست؟

یکی همان پرهیز از چشم و هم چشمی و ساده زندگی کردن، دیگری اینکه در فیلم های هالیوودی همیشه قرابت با یک حیوان که بیشتر سگ یا گربه است دیده می شود و ما می توانیم این نیاز کودکانمان را به دوستی با یک حیوان، در فرهنگ گذشتۀ خودمان در همین دوستی با گاو و گوسفند که بین روستاییان هنوز رایج است ببینیم و آن را بدین شکل بپذیریم. همچنین پیام مسئولیت پذیری را برای بچه ها به همراه می آورد و در خفا به پیرمردان هم می گوید که وقت آن رسیده جای خود را به جوانان بدهند! در نهایت هر کس می تواند برداشت های مختلف و متفاوتی از این نمایش داشته باشد. /