تجاوز به روان کودک

به گزارش کودک پرس ،وقتی نقطه ضعف کودک خود را پیدا می کنیم و سعی می کنیم با ایجاد حساسیت در وی، او را برنجانیم یا با او شوخی کنیم، به روان او تجاوز کرده ایم. مثلا اگر کودک شما از چیزی بدش می آید، مدام نام آن را جلوی کودک ببرید و یا این که برای تنبیه کودک، روان او را نشانه بگیرید مثل این جمله که تو دیگه حق نداری با بچه ها بازی کنی، این تجاوز به روان کودک است. تجاوز به عواطف کودک در شکل های مختلف در خانواده ها مرسوم است. حتما شما هم این جملات را زیاد شنیده اید:

بابا را بیشتر دوست داری یا مامان را؟
اگه فلان چیز رو برات بخرم اونوقت دوستم داری؟
تو که به حرف های من گوش نمیدی، من هم دوستت ندارم.

گاهی ما با واگذارکردن کارهای سنگین و خسته کننده به کودک، (جسم) او را مورد توجه قرار می دهیم. این که از کودک انتظار داشته باشیم در کارهای خانه به مادرش کمک کند اشکالی ندارد ولی اگر متناسب با توان و سن کودک از او انتظار نداشته باشیم، به جسم وی تجاوز کرده ایم. حتی وقتی از کودک می خواهیم هیجانات خود را تخلیه نکند، در واقع داریم به جسم و روان کودک توامان تجاوز می کنیم چون محدود کردن کودک وقتی نیاز به تخلیه هیجانی دارد، جسم او را نیز آزار خواهد داد.

وارد خانه که می شوید می بینید دختر ۵ ساله تان گریه می کند. با ناراحتی از او می پرسید: «دختر گلم چرا گریه می کنی؟» و او پاسخ می دهد: «چون عروسکم مریض شده» شما که تازه می فهمید او برای عروسک پارچه ای اش گریه می کند، می زنید زیر خنده و می گویید: «تو نباید برای عروسکت گریه کنی، عروسک که جون ندارد»، بعد عروسکش را بر می دارید و آن را فشار می دهید تا به کودک غمگین تان ثابت کنید که عروسک جان ندارد، پس مریض هم نمی شود و گریه کردن تو اشتباه است. این «تجاوز به درک کودک» از هستی و زندگی است.

در انتقال آموزه های اخلاقی هم گاهی والدین بدون توجه به رشد قضاوت اخلاقی کودک، از او انتظاراتی دارند که کودک قادر به رعایت آن ها نیست و رعایت آن هم برای سن او ضرورتی ندارد. از سوی دیگر وقتی ما به عنوان والدین، یک دستور اخلاقی به فرزند خود می دهیم اما خودمان به آن عمل نمی کنیم و یا اینکه بر آن مفهوم اخلاقی یک تبصره نابجا می گذاریم، به (اخلاقیات کودکان تجاوز کرده ایم. مثلا به کودک خود می گوییم: «باید به بزرگتر خود احترام بگذاری» یا «قهر کردن کار بدی است»، ولی وقتی کودک از ما می پرسد: «بابا (مامان) پس چرا خودتون با بابابزرگ قهر هستید»، یک بهانه دروغ می آوریم یا می گوییم: «چون بابابزرگ خودش بداخلاق است».