به گزارش کودک پرس ، اهمیت تئاتر کودک و نوجوان و تاثیر زیربنایی آن بر رشد این گروه سنی آینده ساز و بر رشد فرهنگی جامعه تا آنجاست که مارک تواین، نویسنده آمریکایی کودک و نوجوان، این مسئله را از بزرگترین ابداعات قرن بیستم، قویترین معلم اخلاق و بهترین انگیزه به سوی بهزیستی میداند. او در این باره اینچنین مینویسد: بر این باورم که تئاتر کودکان از بزرگترین ابداعات قرن بیستم بودهاست. این نوع تئاتر قویترین معلم اخلّاق و بهترین انگیزه به سوی بهزیستی است که نبوغ آدمی آنرا آفریدهاست.” داود کیانیان در کتاب «تئاتر کودک و نوجوان» مواردی چون آشنایی با یک فعالیت جمعی و اجتماعی، آشنایی با یک رسانه گروهی، آموزش پیام گیری و پیام رسانی، آشنایی با هنرهای تجسمی در رابطه با گریم و دکور، آشنایی با ادبیات و انواع قصه، تقویت قدرت تفکر و ایجاد خلّاقیت، درک لذت از زیبایی و هنر، ظهور تواناییها و ناتوانیها و رشد استعدادهای ویژه و آشنایی با نظم و ترتیب را از کاربردهای تئاتر کودک و نوجوان معرفی میکند.
دیویی چمبرز نیز در کتاب «قصه گویی و نمایش خلاق» بر تاثیر تئاتر کودک و نوجوان بر ایجاد و تقویت مهارتهایی چون تحلیل ادبی، گوش کردن، زبان محاوره، اندیشیدن خلاق، برنامه ریزی و ارزیابی موثر در کودکان تاکید کرده است. درک ضرورت پرداختن به تئاتر کودک و نوجوان با توجه به اهمیت این مقوله در ایجاد زیرساختهای آموزش نسل جدید مسالهای آشکار است. همین امر سبب شده است که کشورهای پیشرفته برای مطالعه و گسترش نمایش این گروه سنی بودجه قابل توجهی را اختصاص دهند. نقش آموزشی تئاتر کودک و نوجوان در این کشورها تا آن اندازه بدیهی است که در مدارس، ساعتی به در نمایش اختصاص داده میشود.
مهمترین ویژگی تئاتر کودک و نوجوان تعلیم دادن نیست
منصور خلج، نویسنده، کارگردان و پژوهشگر تئاتر کودک در تشریح تعریف خود از تئاتر کودک چنین میگوید: “تئاتر کودک، تئاتری است دراماتیک؛ با تمام آن چیزهایی که در تئاتر بزرگسال است، مثل گره افکنی، تحول شخصیت و گرهگشایی. اینها چیزهایی است که همواره برای بچهها جذاب است.” ویژگی درام برای کودکان و نوجوانان ارتباط با عقل تماشاگر و به فعالیت درآوردن خرد کودک است. جوهر فکری درام کودک را در یک کلام میتوان حل مشکلات قهرمان به یاری عقل کودک دانست. مهمترین ویژگی تئاتر کودک و نوجوان تعلیم دادن نیست بلکه کشف کردن است. برای اینکه در تئاتر بزرگسالان به دلیل ذهنی، عقلی و وضعیتی که به هرحال مخاطب پیدا کرده، برای پذیرش داستان، ممکن است شیوههای مختلفی را نویسنده و کارگردان اتخاذ کند. اما در تئاتر کودکان الزاماً در هر اجرا ما نیازمند آن هستیم که اول مخاطب را جذب کنیم و بعد بتوانیم مسئلهای را منتقل کنیم.
در سالهای اخیر تئاتر کودک پا به پای تئاتر بزرگسالان در سالنهای تئاتر شهر به روی صحنه رفته و علی رقم مشکلات فراوانی که همیشه گریبانگیر حوزه تئاتر بوده است، همچنان در تلاش برای جلب بیشتر نگاه کودکان، آموزش آنها و .. داشته است. امیر شیخ جبلی کارگردان و کارشناس ادبیات نمایشی و از کارگردانان فعال حوزه تئاتر کودک و نوجوان در اصفهان است. این کارگردان با نمایش «پینوکیو» در بیست و چهارمین جشنوارۀ بین المللی تئاتر کودک و نوجوان همدان نیز حضور داشت. “خاله سوسکه بیرون از شهر قصه”، “شنل قرمز و چوپان دروغگو” و .. نیز از آثار این کارگردان هستند.
گفتوگویی با این کارگردان صورت گرفته که در ادامه میخوانید:
آیا مخاطب تئاتر کودک به لحاظ سنی در دستههای مختلفی قرار میگیرد؟ این تقسیم بندی چگونه است؟
به لحاظ توانایی در جذب مفاهیم اثر و همچنین نیازهای مخاطب در سنین متفاوت این دسته بندی بسیار موثر و حائز توجه است. وقتی گروه تولید و در راس آن تهیه کننده و کارگردان اثر از ابتدا در برنامه ریزی تولید بداند که قرار است موضوع و محتوای اثر برای چه رده سنی تولید شود قاعدتا مناسب سازی آن بر مبنای مخاطب شناسی صورت گرفته، در همه عناصر از ایده و متن انتخابی تا شیوه اجرایی باید مورد توجه قرار گرفته تا شاهد افزایش جایگاه اثر به لحاظ ارتباط و پذیرش آن و تاثیرگذاری بیشتر از سوی مخاطب خاص که همانا کودکان باشد را شاهد باشیم.
نمایش خلاق را به چه نوع نمایشی گفته میشود و نسبت تئاتر کودک با نمایش خلاق چیست؟
لازمه ایجاد نمایش خلاق را گروهی ترتیب میدهد که به عنوان نمایشگران جهت ایجاد یک بازی مشارکت و تعداد آنها بسته به سن و شرایط فیزیکی شرکت کنندگان متغیر است و در حالت کلی حداقل دونفر نمایشگر یا مشارکت کننده غیر از مربی را لازم دارد. در نمایش خلاق هیچ نسخه از پیش تعیین شدهای وجود نداشته و شخصیت ها، دیالوگ ها و توصیفات با هدایت و کمک مربی صورت گرفته و مربی باید با توجه به نیازهای خاص و عام شرکت کنندگان توانایی به چالش کشیدن و جهت دهی خاص گروه به لحاظ موضوع و محتوای بازی را داشته تا نتیجه مورد نظر به لحاظ ارتقا و افزایش توانایی ها و همچنین حل مشکلات فردی و گروهی و.. حاصل شود. منظور از مشکلات را میتوان در گروه کودک، دغدغه مربی و خانواده در حل مشکلات رفتاری و توانایی بیشتر سازگاری کودک با محیط اجتماعی و افزایش مهارتهای اجتماعی خصوصا در زمینه مهارتهای کلامی و غیر کلامی را نام برد که در این خصوص در صورت اجرای درست فرایند نتیجه مناسب را در بر خواهد داشت. در تئاتر کودک فرایند تولید با اجرای اثر در مقابل تماشاگر کامل شده ولی در نمایش خلاق لزوما به اجرا در مقابل تماشاگر منتهی نشده و کارکرد اصلی آن در فرآیند بازی است نه محصول بازی.
تفاوتهای مخاطب در تئاتر کودک و بزرگسال فارغ از تفاوتهای سنی چیست؟ تماشاگر تئاتر کودک در تماشای یک تئاتر به دنبال چیست؟
کودکان در تئاتر مخاطبان ویژهای هستند که به انتخاب خود به تماشای تئاتر نیامده بلکه آنها را آورده و حال ما تخیل آنها را در کنترل خود نگه داشته و باید شرایط و ویژگیهایی در اثر ارائه شده برای آنها در نظر گرفته شده تا دریافت کودکان و تحسین و لذت آنها به معنای کامل محقق شده و گروه اجرایی باید خود را مسئول توسعه و ارتقای سطح کیفی کار به جهت ارتباط هرچه بیشتر با مخاطب دانسته و نباید نبوغ آنها(مخاطب کودک) را دست کم گرفت. دوران کودکی دوران توقعات ،آرزوها ،رویاها و امیدهاست و تئاتر کودک در این گستره پاسخ به نیاز کودک به دریافت الگوهای مثبت، خوش بینانه و امید بخش است. کودکان مشتاق لحظات جادویی هستند. آنان در حالی که به تماشای تئاتر نشسته اند از آنچه روی صحنه رخ میدهد خوشحال شده و یا رنج میبرند و با شخصیتهای داستان هم نوا شده و در گسترهای از تردیدها ، اضطراب ها و انفجارهای خندههای خالصانه هستند و تئاتر زمینه رشد عاطفی آنها را فراهم میکند.
آیا لزوما یک تئاتر کودک باید جنبههای آموزشی در خود داشته باشد؟
تئاتر کودک اساسا یک قالب خاص با ویژگیها و ساختار منحصر به فرد بوده که ضمن دارا بودن عناصر اصلی تئاتر ویژگیهای متفاوتی از تئاتر بزرگسال را دارا است که ضمن توجه به عناصر زیبایی شناختی باید به جنبههای فرهنگی، روانشناختی و آموزشی آن توجه ویژه شود. اساسا نباید تئاتر کودک را کوچک شده تئاتر بزرگسال تلقی کرد. تئاتر برای کودکان در کنار عناصر سرگرم کننده و جذاب در صورت توجه به ساختار تعلیمی و پداگوژیک قاعدتا میتواند موفق تر عمل کند و این ساختار تعلیمی و آموزشی اگر به شکل غیر مستقیم در بطن اثر قرار گیرد قاعدتا دریافت و پذیرش آن از سوی کودک بیشتر خواهد بود.
با توجه به این مطلب که مدت زمان تمرکز و توجه در کودکان پایین تر است، در تئاتر کودک به چه روشی میتوانیم کودک را به عنوان تماشاگر روی صندلی نگه داریم؟ و آیا حضور کودک صرفا در جایگاه تماشاگر درست است؟ این روش در مقایسه با شیوههای دیگر تئاتر که ممکن است کودک را در روند اجرایی نمایش دخیل کند چه مزایا یا معایبی دارد؟
یکی از جنبههای مفید و متاثر از تئاتر افزایش توجه دیداری و شنیداری مخاطب بوده و این مهم بستگی به کیفیت اثر ارائه و مناسب سازی شده در مقابل کودک دارد و به معنی دیگر اگر از ظرفیتهای بالقوه تئاتر کودکان بهره برداری درست صورت گرفته و عناصر اجرایی در جهت تولید اثری برای مخاطب کودک صورت گرفته باشد شاهد نتایج بسیار مثبتی در افزایش سطح دریافتهای عقلانی او در ارتباط با قصه ، شخصیت ها و…خواهیم بود و نیاز به تلاشهای سطحی که به نوعی فقط در جهت حضور جسمی کودک در جایگاه تماشاگران نبوده و با ایجاد کارکردهای لازم به لحاظ ارتباط و انتقال مفاهیم نیز موفق تر عمل خواهیم کرد. در خصوص شیوه ها و رویکردهای تئاتر کودک ابتدا باید تئاتر کودکان را به دو بخش تئاتر برای کودکان و تئاتر با کودکان تقسیم بندی کرد و سپس در شیوه و روش اجرایی با توجه به ساختار و هدف گذاری متن و پروژه مشارکت مخاطبان کودک را به صورت مستقیم یا غیر مستقیم اجرایی کرد. هر دو روش کارآمد و تاثیر گذار بوده و هست چه زمانی که کودک فقط تماشاگر است چه زمانی که کودک مشارکت کننده است. زمانی احتمال خطا و تاثیر کمتر وجود دارد که متن و محتوای انتخابی در قالب مشارکتی بهتر جلوه و تاثیر داشته اما تیم اجرایی به این مسئله توجه نداشته و به این وسیله از مزایای اثر کاسته شده است.
برای شما به عنوان کارگردان تئاتر کودک در انتخاب یک نمایشنامه چه نکاتی از نکات اصلی این انتخاب هستند؟ آیا شخصیتهای یک نمایش کودک هم میتوانند عمیق و چندلایه باشند؟
قاعدتا در این انتخاب موفقیت در پذیرش طرح و ایده به لحاظ محتوا و موضوع و در ادامه قرار دادن آن در شیوه اجرایی مناسب که فکر اصلی اثر را قابل درک و انتقال از سوی مخاطب نماید از جمله مسائلی است که در انتخاب موثر بوده و توجه به آن افزایش کیفیت و گستره رضایتمندی را از سوی مخاطب به همراه خواهد داشت. در یک اثر نمایشی مخاطب در همه ردههای سنی با شخصیتهای اثر چه قهرمان و ضد قهرمان همراه و آنها را در طول قصه دنبال میکند و این که کاراکترهای یک اثر نمایشی در قالب شخصیت یا تیپ ظاهر شوند ارتباط تنگاتنگی با متن اثر داشته تا معرفی شخصیت و ارائه آن به لحاظ باور پذیری و همراهی مخاطب با شخصیتهای قصه به خوبی صورت پذیرد. گاهی کارگردان یا حتی در مسیر اولیه نگارش متن توسط نویسنده رویکرد مخاطب شناسی مد نظر قرار گرفته و نویسنده در معرفی و روند شخصیت پردازی ویژگیهای عمیق و چندلایه را مشخص تر و محرز تر خواهد کرد.
وضعیت فعلی نمایشنامه نویسی در زمینه تئاتر کودک را چگونه ارزیابی میکنید؟
با یک جهت گیری مناسب قاعدتا مسیر رشد و پیشرفت هموارتر خواهد شد منظورم استفاده از ظرفیتهای ادبی مناسب به جهت ارتباط عمیق تر با این مخاطب خاص خواهد بود. متاسفانه ضعفهای ساختاری به لحاظ استفاده از فکر و ایده هایی بدون قابلیت مناسب سازی برای کودک یا به عکس فکر و ایده هایی که در روند تولید و انتخاب نامناسب شیوه اجرا در حد ایده باقی مانده و همچنین نگاه سطحی و گیشهای باعث شده آثار در این زمینه و رده در حد کلیشه هایی سطحی باقی بماند.
منبع: ایمنا
ارسال دیدگاه