بچه زرنگ‌های امروز، ابرقهرمانان فردا

به گزارش کودک پرس ، قریب به دو ماه است که از شروع اکران «بچه زرنگ» در سینماهای قزوین و دیگر شهرهای کشور می‌گذرد، فیلمی که تاکنون بیش از 37 میلیارد تومان فروش داشته و با رشدی صعودی در گیشه‌ها توانسته است به پرفروش ترین فیلم کودک تاریخ سینمای ایران و همچنین پرفروش‌ترین انیمیشن تاریخ سینمای ایران بدل شود.

انیمیشن «بچه زرنگ» به تهیه‌کنندگی حامد جعفری و کارگردانی مشترک بهنود نکویی، هادی محمدیان و محمدجواد جنتی از ابتدای اکران توانسته با اقبال کودکان قزوینی و خانواده‌هایشان مواجه شود و رکوردهای مختلفی را جا به جا کرد.
بعد از دهه شصت و هفتاد که سال‌های اوج سینمای ایران در حوزه کودک بود و فیلم‌هایی مانند گلنار، مدرسه موش‌ها، کلاه قرمزی و پسرخاله، مریم و متیل و خواهران غریب پای بسیاری از کودکان و نوجوانان را به سینما می‌کشاند، در دهه هشتاد و نود عملا فیلم جذابی برای کودکان اکران نشد.
اما با پیشرفت تکنولوژی و تلاش شرکت‌های انیمیشن‌سازی ایرانی برای خلق فیلم‌های انیمیشنی بلند، چون شاهزاده روم، فیلشاه، پسر دلفینی و لوپتو در سال‌های اخیر دوباره فیلم‌های کودک جانی دوباره گرفته است.

پویانمایی «بچه زرنگ» محصول شرکت هنر پویا، این روزها یکه تاز فیلم‌های کودک در سینماها است و بچه‌ها را به همراه خانواده و یا در قالب اردوهای مدرسه به تماشا می‌نشاند.

«بچه زرنگ» روایتگر داستان پسربچه‌ای به نام محسن است که عاشق ابرقهرمان‌های فیلم‌هاست، او که همیشه تلاش می‌کند تا با وسایل و لباس‌های ابرقهرمانی‌اش به هر کس و هر چیزی که می‌تواند کمک کند، حالا در یک سفر خانوادگی و در یک اتفاق نادر با ببری «ببر مازندران» مواجه می‌شود که با فرار از شکارچیانِ بی‌رحم به محسن پناه آورده و از او کمک می‌خواهد.
این فیلم یک دغدغه ملی «حفظ محیط زیست و لزوم حفاظت از حیات‌وحش» و یک مضمون مذهبی را با هم ترکیب کرده و داستانی را روایت می‌کند که برای بچه‌ها جذاب است، از نظر تکنیک و صداپیشگی هم «بچه زرنگ» در سطح قابل توجهی قرار دارد.
شاید بتوان گفت یکی از کاراکترهای محبوب این فیلم شخصیت «ببری» به خصوص با لهجه شیرین مازندرانی به صداپیشگی هومن حاجی عبدالهی است که همه مخاطبان از کودک تا بزرگسال را می‌خنداند.
البته همین کاراکتر مخالفان بسیاری نیز در بین منتقدین دارد؛ چرا که لهجه هومن حاجی عبدالهی ما را یاد نقش رحمت امینی در سریال پایتخت می‌اندازد، لهجه‌ای آرام که شخصیت ببری را که در این فیلم به عنوان یکی از قهرمانان اصلی نماد قدرت، ایستادگی و وفاداری به قلب جنگل است، به موجودی غرغرو و بی‌حوصله تبدیل کرده و این یکی از نقاط متناقض داستان محسوب می‌شود.
باید گفت شخصیت قهرمان اصلی فیلم «محسن» به عنوان ابر قهرمان کاملا متناسب با دنیای کودکان دهه نودی است، نسلی که همه‌ چیز برایش بازی است و لحظه‌ای آرام نمی‌نشیند، هر زمان که امکان دارد با تلنگری صاف به دل خطر ورود ‌کند، این حقیقت نسل جدید است کودکانی که دنیای خود را با شخصیت‌هایی چون سوپرمن و بتمن پر کرده‌اند.
محسن قهرمانی است که به ابرقهرمانان داستانی علاقه‌مند است و از آنها الگو می‌گیرد، محسن به قدری از این قهرمانان افسانه‌ای الگوبرداری کرده که می‌خواهد تمام آنچه که در فیلم‌ها و انیمیشن‌ها از ابرقهرمان‌ها دیده را تجربه کند.

اما هر زمان که از وسایل ابرقهرمانانه خود برای نجات جنگل و حیوانات استفاده می‌کند شکست می‌خورد و تنها آن زمان که با تکیه بر تلاش و توانایی خود در دنیای واقعی با پیرمرد جنگلبان همراه می‌شود، موفق و پیروز می‌گردد.

کارگردان به خوبی مفهوم الگوبرداری نادرست نسل جدید از قهرمانان مجازی را تلنگر می‌زند، به علاوه اینکه الگوهای مثبت و پیام‌های مناسبی مانند: همکاری، کمک به حیوانات، تکیه بر توانایی‌ها و توکل بر خدا، را برای مخاطبین به نمایش می‌گذارد.
یکی از امتیازات «بچه زرنگ» بدون شک موسیقیِ جذاب و شنیدنی آن است، ترانه‌های کلامیِ کارشده روی قسمت‌های مختلف فیلم، به خوبی روی صحنه‌ها نشسته و نقشِ تشدیدکننده خود را به خوبی ایفا کرده است، چه در صحنه بازگشت ببری با کمک محسن به جنگل و چه در معرفی کاراکترِ «چنگیز منقرض».
شاید یکی از زیباترین سکانس‌های این فیلم خوابیدن «ببری» روی نقشه ایران است که همان نماد گربه ایران را یادآوری می‌کند و در جایی دیگر شاهد بنرهای فیلشاه در این داستان هستیم که به صورت زیر دیگر آثار سازندگان را معرفی می‌کند، این گونه حرکات هوشمندانه تاحدودی نشان‌دهنده حرکت نمادگرایی سازندگان فیلم برای ارائه محتوا و جذاب‌تر کردن داستان است.
و در آخر ورود و پیوند ظریف و هوشمندانه داستان به مفاهیم اعتقادی و داستان ضامن آهو و امام رضا (ع) بدون آنکه بیرون بزند، یکی از نکات شاخص این انیمیشن است که مخاطب را کاملا تحت تاثیر قرار می‌دهد، هرچند‌ عده‌ای این پیوند را ناموزون و غیرضروری تلقی می‌کنند، اما در حقیقت گریز زیرکانه کارگردان به داستان ضامن آهو به قدری ماهرانه است که فیلم دست به دامن نیروی معنوی امام نمی‌شود، بلکه با سیری منطقی و درام به مرحله‌ای می‌رسد که مخاطب خود مفهوم حقیقی را درک کند.
شاید بتوان تمام مفهوم فیلم «بچه زرنگ» را از این سوال کوتاه در دل فیلم دانست که «لباس قهرمان‌های واقعی چه شکلیه » و «چه کسانی قهرمان‌های واقعی هستند»، قهرمان واقعی کسی است که با تکیه بر توانایی و خرد جمعی و با توکل بر خدا به دنبال حل مسائل و کمک به مردم باشد.