به گزارش کودک پرس ، مطبوعات کشور به طور روزانه مهمترین و برجسته ترین رخدادهای داخلی و خارجی را پوشش می دهند. این در حالی است که بخش زیادی از خبرها، یادداشت ها، گزارش ها، گفت وگوها و … به انعکاس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه اختصاص می یابد؛ موضوعی که توجه ویژه به آن اهمیتی فزاینده دارد.
گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ موضوع های یادشده را که انعکاس قابل توجهی در روزنامه های صبح دوشنبه 14 اسفند 1396 داشت؛ با هدف آگاهی بخشی و اطلاع رسانی بررسی کرده است.
**کودکان و باید و نبایدهای فضای مجازی
امروزه که زیرساخت های ارتباطات و فناوری اطلاعات به داخل خانواده ها نفوذ کرده، وسایل ارتباط جمعی مانند تلفن همراه، تبلت، رایانه و اینترنت نقش مؤثری در پر کردن اوقات فراغت کودکان و نوجوانان داشته به طوری که در تربیت و شکلگیری شخصیت و حریم خصوصی آنها تاثیر بسزایی داشته است و گاهی آنها را با خطرهای جبران ناپذیری روبرو می کند. از این رو والدین با آگاه سازی و حمایت از فرزندان می توانند آنها را با چالش های فضای مجازی آشنا کنند.
روزنامه «آسمان آبی» در یادداشتی با عنوان «یک طرح کودکانه!» به قلم مجتبی دلیر روان شناس اجتماعی نوشت: اینترنت یکی از دردسترسترین رسانهها در دنیاست. کودکان و دانشآموزان برای سرگرمی و اهداف تحصیلی نیازمند استفاده از آن هستند. اما همانند هر پدیده دیگری اینترنت هم بهطور بالقوه دارای مزایا و معایبی است. در دنیای کنونی و در آینده، مسلما استفاده صحیح از اینترنت مزایای غیرقابل انکاری دارد. اما در مواردی که استفاده نادرست منجر به اعتیاد، انحراف یا آسیبهای دیگری میشود برخی به سرعت نور به این نتیجه میرسند که یافتم! یافتم! اینترنت باید محدود یا مسدود گردد! طرح اینترنت کودکان برای کاهش آفات فضای مجازی اخیرا از سوی وزیر ارتباطات مطرح شدهاست. طرح اینترنت کودکان طرحی سادهانگارانه بهنظر میرسد که در صورت اجرایی شدن نهتنها منشأ خیر نخواهد شد بلکه بسترساز بدآموزی، بداندیشی و بدکاریها خواهد بود. چراکه روانشناسی و بهویژه روانشناسی اجتماعی و شخصیت به ما آموخته است که کنترلکردن هر کشانندهای ازجمله کنجکاوی که از ویژگیهای کودکان باهوش امروزی است منجر به انفجار آن خواهد شد. اصولا کنترلکردن، امری مردود است. کسی که توان تدبیر ندارد کنترلگر میشود. اما مدیر و مدبربودن ارزشمند و راهگشاست.
در ادامه می خوانیم: بنابراین، اولویت با فضای امن نیست، اولویت تربیت مردم مومن است. کودکان از طریق آموزش باید توان مراقبت و حفظ امنیت خود را در فضای واقعی و مجازی پرورش دهند. بیشحمایتگریِ والدین در فرزندپروری، آدمهایی تحویل جامعه خواهد داد که توان دفاع از خویش در برابر کوچکترین ناملایمات زندگی را نخواهند داشت. درمورد فضای مجازی نیز این امر صادق است. به عبارتی، تا چهزمانی توقع داریم کودکان از اینترنت کودک استفاده کنند؟ وقتی بالاخره از اینترنت بزرگسالان استفاده کردند چه در کودکی چه در بزرگسالی، آنوقت است که بهواسطه عدم آشنایی با نحوه برخورد با دامها و ناایمنیهای فضای آزاد که قبلا هیچ تجربهای در آن زمینه نداشتهاند به احتمال زیاد آسیبهای جبرانناپذیری خواهند دید.
روزنامه «رسالت» در گزارشی با عنوان «هوای پاک،حق کودکان از فضای مجازی» نوشت: در جوامع امروزی که زیرساختهای ارتباطات و فناوری اطلاعات به داخل خانوادهها نفوذ کرده، وسائل ارتباط جمعی نظیر تلفن همراه، تبلت، رایانه و اینترنت نقش مؤثری در پر کردن اوغات فراغت کودکان و نوجوانان داشته بهطوریکه در تربیت و شکلگیری شخصیت ایشان تأثیر بسزایی دارند.خصوصا خانوادههایی که تعداد فرزندان در آن کم است یا پدر و مادر هر دو شاغل هستند؛ از امکانات این فضا بهره بیشتری برای سپردن کودک خود به آن استفاده میکنند بهطوری که جای خالی خواهر، برادر، پدر، مادر و مربی پر میشود.وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در مرداد ماه سال 1396 سندی را به منظور صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی با عنوان «سند راهبردی صیانت از کودکان و نوجوانان در فضای مجازی» تدوین نموده است.
در ادامه می خوانیم: ایجاد فضای مجازی صیانت شده مبتنی بر شبکه، متناسب با ارزش های ایرانی- اسلامی و تأمین خدمات و محتوای مناسب با اقتضائات سنی کودکان و نوجوانان از جمله اهداف تنظیم این سند است. این سند در تلاش است تا فرصت های متصور شده فضای مجازی برای کودکان و نوجوانان را تقویت کرده و با کمک خانواده ها آسیب آن را به کمترین میزان ممکن برساند.مهم ترین رویکرد این سند، استفاده از فضای مجازی متناسب با رشد سنی و عقلی کودکان است. این سند به دنبال این نیست که کودکان و نوجوانان را به طور کلی از این فضا دور سازد، بلکه به صورت گام به گام مهارت ها را به کودکان برای ورود به این فضا آموزش خواهد داد و زمانی که کودک به 18 سالگی رسید، والدین نگرانی از حضور وی در فضای مجازی نداشته باشند. تربیت مصونیت بخش، هدف اصلی تنظیم این سند است.
روزنامه «شهروند» در یادداشتی با عنوان «خلأ قانون حمایت از کودکان در فضای مجازی» به قلم بهشید ارفعنیا حقوقدان و وکیل پایه یک دادگستری می نویسد: کودکان حریم خصوصی خود را دارند و باید از این موضوع حمایت شود. نیاز است قانونی وجود داشته باشد تا در این زمینه از کودکان و نوجوانان حمایت شود. انتشار عکسهای کودکان در فضای مجازی میتواند باعث سوءاستفاده برخی از سودجویان شود. بهتر است خانوادهها نیز عکس فرزندانشان را در حالت عادی منتشر کنند یا بدون نام و نشان این کار را انجام دهند. فرزندان میتوانند در آینده و زمان رسیدن به سن قانونی از خانوادهها بخواهند عکسهای شخصیشان را از صفحات مجازی پاک کنند. اگر این اتفاق نیفتد، کودکی که حالا به سن قانونی رسیده است، میتواند از والدینش به دلیل ورود به حریم شخصیاش شکایت کند.
در ادامه می خوانیم: کنوانسیون حقوق کودک زمانی تشکیل میشود که عصر دیجیتال نبوده است. اما درحال حاضر نیاز است در جلساتی که در کنوانسیون حقوق کودک تشکیل میشود، پروتکلها یا متممهایی را در راستای حمایت از حقوق کودک در فضای مجازی به تصویب رساند.نیاز است در قوانین کشورها برای حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان در فضای مجازی قوانینی تصویب شود. میتوان در ایران نیز در لایحهای که برای حمایت از کودکان و نوجوانان درحال تصویب است، در بند فضای مجازی چند ماده را اضافه کرد، حتی میتوان در این موارد فاشنشدن هویت کودکان در عکسهای تبلیغاتی را نیز بیان کرد.
**جامعه ای سالم با نهادینه سازی فرهنگ درختکاری
در فرهنگ ما ایرانی ها از گذشته های دور سنت درختکاری ریشه داشته و مردم به فضای سبز پیرامونیشان بیش از روزگار امروز اهمیت میدادند. درختان، موجودهای مقدسی هستند که علاوه بر اینکه هوا را برای انسان ها سالم و پاک نگه می دارند از جنبه های گوناگون باعث تامین سلامت افراد جامعه می شوند. از این رو توجه به درختان و فرهنگ سازی برای مشارکت همگانی در کاشت درخت و حفاظت از آنها می تواند زمینه ساز جامعه با نشاط و پویا باشد.
روزنامه «اعتماد» در یادداشتی با عنوان «شهر بی درخت، شهر بی پرنده» به قلم لوریس چکناواریان نوشت: درخت به عنوان یک عنصر زیبا که در پاکیزه کردن هوای شهر اثر بسیار دارد، سالهاست در ساختار فضای شهری نادیده گرفته شده است. البته خوشبختانه در مناطقی مثل عباسآباد تهران، شهرداری پارکهای جنگلی هم ایجاد کرده که تلاشی در این جهت کرده باشد اما با جمعیت رو به افزایش تهران و تکثیر ماشین هایی که از در و دیوار شهر بالا میروند و البته کمبود اکسیژنی که برای مردم هزاران بیماری ایجاد میکند، این تلاشها کافی نیست. درخت مهمترین دفاعی است که ما انسانها میتوانیم در مقابل آلودگی از خود داشته باشیم که متاسفانه به دست خودمان آن را از خود محروم کردهایم.ای کاش میشد هر فردی به عنوان یک انسان و عنصری از این شهر پهناور به سهم خودش درختی میکاشت تا با ادامه این سنت شایسته و پسندیده به بقای شهر و کشورمان کمکی شود.
در تهران قدیم و حتی بسیاری از شهرستانهای ٧٠ سال پیش همه خانهها حیاط داشتند و پر بودند از درخت. هوای شهر فوقالعاده بود. اما یکی پس از دیگری این درختها را قطع کردیم تا به جای آن بوی گاز، گازوییل و بنزین اضافه کنیم. شهر به جای آنکه محلی برای زندگی باشد به قبرستان تبدیل شده است.
در ادامه می خوانیم: تحت تاثیر همین زندگی است که اخلاق مردم هم عوض میشود. هیچ کس دنبال زیبایی نیست و اساسا آن را حذف کرده و دور انداختهاند. در صورتی که به عقیده من زندگی بدون زیبایی، زندگی نیست. مگر بدون درخت و پرنده میشود زندگی کرد؟ ما در شهر پرنده نداریم چون درخت نیست. شهر بیپرنده عنصر مهمی از زیبایی کم دارد که میتواند روحیه ما را بسازد. زندگی ماشینیای که درست کردهایم زندگی نیست، خودکشی است.
روزنامه «آرمان» در گزارشی با عنوان «مجازات مجرمان به نفع درختان» آورده است: زمانی تمام معضلات محیطزیست بهنظرمان شوخی میآمدند و حتی در مخیلهمان خطور نمیکرد اینچنین در چنگال آسیبهای گوناگون زیستمحیطی گرفتار شویم. اکنون هر طرف ایران یک مشکل بزرگ داریم، از بحران آبی که تقریبا تمام ایران را فراگرفته تا جای خالی درختانی که قطع کردهایم. از گونههایمختلف جانوری که در فهرست انقراض قرار دارند تا آلودگیهوا که نفس کشیدن را برای جمع کثیری از شهروندان سخت و طاقتفرسا کرده است. بنابراین اکنون اگر حتی ما همچنان مباحث محیطزیست را جدی نگیریم، محیطزیست دیگر با ما سر ناسازگاری برداشته و سر شوخی ندارد. این بحرانها حتی قضاتدادگستری را نیز به فکر فرو برده و بیش از دو سال است که برای جرایم محیطزیستی مجازاتهایی مرتبط با حفظ و احیای محیطزیست برای افراد در نظر میگیرند. در آستانه روز درختکاری بهدنبال آن رفتیم تا ببینیم این مجازاتها تا چه میزان میتوانند به احیای محیطزیست کمک کنند.
«مجازاتهای سبز» نوع بدیعی از مجازاتها هستند که اخیرا در رأیهای صادره از سوی بسیاری از قضات دیده میشوند. در قانون مجازاتاسلامی مصوب سال 92 در فصل نهم مبحث مجازاتهای جایگزین حبس مورد توجه قرار گرفته است. در این فصل به مشخصات جرایم واجدالشرایط برای اعمال این گونه مجازات اشاره شده و در ماده 79 این قانون بیان شده که آییننامه اجرایی نحوه تعیین مجازاتهای جایگزین توسط وزارت کشور و دادگستری تهیه و توسط رئیس قوهقضائیه تایید خواهد شد که این امر در شهریور سال 93 رخ داد و آیین نامه اجرایی این ماده مهم تهیه و تصویب شد. در این راستا برخی از محکومان مجازات حبس به مجازاتهای جایگزینی مانند امور آموزشی، بهداشتی و درمانی، فنی و حرفهای، خدماتی، کارگری، کشاورزی و دامپروری محکوم میشوند.
در ادامه این گزارش می خوانیم: یک حقوقدان با تاکید بر آنکه «مجازاتهای سبز» بر بهبود وضعیت محیط زیست تاثیر مستقیم دارد، میگوید: طرح مجازاتهایجایگزین دو سال گذشته به تصویب رسید و براساس آن پیشبینی شد تا قضات بتوانند از مجازاتهایجایگزین استفاده کنند و این مجازاتهای جایگزین در راستای سیاست حبسزدایی بود. مصطفی ترکهمدانی میافزاید: ورود محکومان به زندان خانوادههای زندانیان را درگیر مشکلات و زحمات فراوان کرده و معضلات اجتماعی فراوانی را نیز برای فرد زندانی ایجاد میکند و برای او سودی ندارد. او خاطرنشان میکند: قضات در ارتباط با مجازات برخی مجرمان دست به ابتکار عملهایی زدند. بهعنوان مثال در حوزه محیطزیست دست به صدور احکامی مانند نگارش مطالب مربوط به محیطزیست، ارائه مقالات، کاشت درخت، نگهداری از فضای پیرامونی زیستمحیطی، مرتعداری یا محافظت از حیواناتوحشی در منطقهای حفاظت شده زدند و این موارد بهعنوان مجازات برای مجرمان اعمال شدند و بسیار نیز مورد استقبال قرار گرفتند.
روزنامه «آسمان آبی» در یادداشتی با عنوان «نهال بی آب!» به قلم سعید شمیرانی خبرنگار می نویسد: در آستانه روز درختکاری، رئیس شورای شهر تهران از برخورد با تخریبکنندگان حقیقی و حقوقی فضای سبز در شورای شهر پنجم خبر داد. او همچنین اعلام کرد از درختان که نفس مردم هستند همچون ناموس شهر صیانت خواهند کرد و به جای هر درخت قطعشده که ثمره سیاسیکاری سیاستمداران بوده است، نهال نو کاشته خواهد شد. فقط با کدام آب قرار است آن همه نهال نو پرورش داده شود؟ مرکز پژوهشهای توسعه و آیندهنگری سازمان برنامه و بودجه کشور با تهیه گزارشی مبسوط، با عنوان بحران آب و امکانسنجی اتصال پهنههای آبی شمال و جنوب کشور، وضعیت آبی این سرزمین را بررسی کرده که در بخشی از آن آمده است: «ایران چندین سال است که با بحران آب دستوپنجه نرم میکند و سرعت حرکت به سمت ورشکستگی آبی شتاب گرفته است، اما با پیشینه تاریخی ایرانیان در مدیریت منابع آب، نمیتوان گفت ایران به ورشکستگی آبی دچار شده است و بهناچار مرکز و شرق کشور تخلیه میشود، گرچه در صورت عدم مدیریت بهینه منابع آب و در نظر نگرفتن ملاحظات آمایش سرزمین، ورشکستگی آبی گزینه دور از ذهنی نیست.»
در ادامه می خوانیم: حال که با این بحران دستبهگریبانایم، آیندهنگری کردهایم تا شاید حداقل مشکل برق حل شود. بر این اساس، قرارداد ساخت نیروگاه برق خورشیدی بین سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران (ایدرو) و شرکت کارلو ماسکای ایتالیا در تهران امضا شد. این نیروگاه خورشیدی با ظرفیت 100 مگاوات در منطقه ویژه اقتصادی گرمسار ساخته میشود. امیدواریم این نیروگاه زمینهساز اشتغال شود تا شهرستانهایمان هم از موهبت کار بهره ببرند. در این اوضاع نابسامان اشتغال، مدیرکل تعاونیهای تولیدی وزارت تعاون با اشاره به اینکه متوسط ایجاد هزینه هر شغل در طرح روستا تعاون نزدیک به 43میلیون تومان است، نرخ تسهیلات در مناطق روستایی عشایری مرزی را 4 درصد، عشایری غیرمرزی را 6درصد و نرخ تسهیلات برای سرمایه در گردش را 10 درصد اعلام کرد.
**محمد مصدق؛ مردی قانون مدار و وطن دوست
محمد مصدق در حالی که میتوانست بسیاری از مخالفان و توطئهگران را حذف کند، اما تلاش کرد که براساس قانون حرکت کند و کشور را براساس دموکراسی هدایت و اداره کرد. اما نتوانستند حضور وی را تحمل کنند و با یک کودتای امریکایی انگلیسی و با همکاری عوامل داخلی وی را از کار برکنار کردند تا مصدق برای همیشه در گوشه ذهن ایرانیان به شکل یک افسانه ناتمام بماند.
روزنامه «ابتکار» در گزارشی با عنوان «روزگار ملی گرایِ عبوس» نوشت: محمد مصدق در 29 اردیبهشت 1261 هجری شمسی در تهران (و به روایتی در روستای آهو از توابع آشتیان) به دنیا آمد. پدرش میرزا هدایتالله آشتیانی معروف به «وزیر دفتر» از بزرگمردان دوره ناصری و مادرش ملک تاج خانم (نجمالسلطنه) فرزند عبدالمجید میرزا فرمانفرما و نوه عباس میرزا ولیعهد قاجار و نایبالسلطنه ایران بود. در 14 اسفند ماه 1345 ساعت 6 صبح دکتر محمد مصدق به دنبال یک دوره طولانی بیماری سرطان، در سن 84 سالگی درگذشت. او وصیت کرده بود پیکرش را کنار کشتهشدگان 30 تیر در «آرامگاه ابنبابویه» دفن کنند ولی با مخالفت شاه چنین نشد و او در یکی از اتاقهای خانهاش در احمدآباد به خاک سپرده شد.
در ادامه می خوانیم: در سالهای حکومت محمدرضا پهلوی برگزاری مراسم بزرگداشت دکتر محمد مصدق از سوی حکومت وقت ممنوع اعلام شد اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی در تاریخ 15 اسفند 57 یکی از بزرگترین گردهماییهای سیاسی در سالروز درگذشت رهبر نهضت ملی نفت بر مزار وی در احمدآباد برگزار شد. در این مراسم که آیتالله طالقانی سخنران آن بود، به نوشته روزنامه اطلاعات یک میلیون نفر به احمدآباد رفتند.
روزنامه «ایران» در یادداشتی با عنوان «حکومت از مرده مصدق هم وحشت داشت» به قلم استاد عبدالله انوار پژوهشگر تاریخ و کتابشناس آورده است: بعد از وقایع 28 مرداد، دکترمحمد مصدق در یک دادگاه فرمایشی محکوم به تبعید در احمدآباد شد، به یاد دارم که دو بار برای شنیدن اظهاراتش به دادگاه رفتم، او تقریباً با بیاعتنایی با دادگاه نمایشی پهلوی برخورد کرد و مرتب خطاب به رئیس دادگاه میگفت؛ این مرد مرا محاکمه نمیکند بلکه این استعمار جهانی است که مرا محاکمه میکند.مصدق زمانی که به احمدآباد تبعید شد، نگذاشتند بجز خانوادهاش کسی به دیدنش برود، اما گاهی خبرهای کوتاهی میرسید. حصر و تبعید مصدق باعث شد که دوست و دشمن درباره او بیشتر تأمل کنند.
مردی که در نهایت پاکی حکومت کرد و ناجوانمردانه و با توطئه از کار برکنار شد. چند سال درتبعید گذشت تا اینکه خبر فوتش به گوش مردم رسید. حکومت شاه از خبر مرده مصدق هم میترسید و اجازه نداد که مردم عزداری کنند. حتی گفته شد که سیدضیاءالدین طباطبایی از شاه خواسته بود که اجازه دهد که برای مصدق مجلس یادبود و ختم گرفته شود.
در ادامه این یادداشت آمده است: باید ازمصدق نوشت تا نسل امروز و آینده بدانند که وقتی یک سیاستمدار پاک و وطندوست بر ایران حکومت کرد و دشمنان داخلی و خارجی دست به دست هم دادند او نتواند آنگونه باشد که بود. با وجود فشار و تحریم، تورمی ایجاد نشد زیرا مصدق مردی پاکدست بود و نگذاشت که فشار زیادی به مردم و معیشت آنها وارد شود و اجازه داد که هر وقت مردم ناراضی بودند به خیابان بیایند و حرف خود را بزنند. آری حکومت مصدق با آزادی مردم برپا بود و با حسرت مردم از ادامه چنین دولتی به پایان رسید.
روزنامه «مردم سالاری» در گزارشی با عنوان «مصدق، مصداقی از اهلیت اخلاقی و سلامت نفس» می نویسد: شادروان دکتر مصدق در تاریخ 29 اردیبهشت 1261 متولد شد و در چهارده اسفند 1345در سن84 سالگی جان به جان آفرین تسلیم کرد. برای آگاهی نسل جوان به چند مورد از نوشتههای دکتر مصدق که مبین سلامت فکر و اندیشه این مرد بزرگ است وعملکرد او کماکان الگویی برای استقلال کشورها بشمار می رود اشاره میشود: در موضوع انتصاب به ایالت فارس .ورودم به شیراز در بازگشت از سوئیس از طریق هندوستان مواجه بود با ناامنیهایی که در بعضی از نقاط مخصوصاً آباده بروز کرده و فرمانفرما والی این ایالت هم استعفا داده بود و دولت این مأموریت را به هر کس تکلیف مینمود چون برقراری امنیت پول و استعداد میخواست نمیپذیرفت.نه مردم میخواستند کسی به فارس برود که از خانهای آنجا پیروی کند و نه سیاست انگلیس در آن وقت که تبلیغات کمونیستی رو به شدت بود با این امر نظر موافق داشت
در ادامه می خوانیم: پیشنهاد نخستوزیری و قبول آن. زمانی که جمال امامی نماینده مجلس شانزدهم پیشنهاد نخستوزیری را به من داد (با تصور اینکه مانند سال 1324 که همین پیشنهاد را در مجلس چهاردهم به من داده بودند و آن را رد کرده بودم این بار هم آن را نخواهم پذیرفت) بلافاصله موافقت کردم و با رأی اعتماد اکثریت نمایندگان به نخستوزیری انتخاب شدم. موافقتم به این دلیل بود که طرح نمایندگان راجعبه ملی شدن صنعت نفت از بین نرود و در مجلس تصویب شود.
منبع: ایرنا
ارسال دیدگاه