آموزش و تربیت کودکان برای مواجهه با کودک‌آزاری توسط افراد غیرمتخصص!

به گزارش کودک پرس ، «تابو»ها در اکثر اوقات می‌توانند شرایطی را فراهم کنند که پتانسیل تبدیل‌شدن به یک‌ مورد لوکس یا مُد داشته باشند. مصداق بارز آن هم تربیت جنسی کودکان است که بعد از اخبار پی‌درپی تجاوز و کودک‌آزاری اگرچه به‌خوبی پررنگ شد و لزوم آموزش آن در خانواده‌ها تا حدودی حس شد اما پروژه‌ای پر سود برای افرادی راه انداخت تا با فاصله‌ای زیاد از مردم، ژست معلم تربیت جنسی بگیرند و به کودکان آموزش دهند. در حالی که تنها پدر و مادر هستند که می‌توانند به کودکانشان تربیت جنسی را آموزش دهند. افرادی که در قالب معلم‌های تربیت جنسی در مهدکودک‌ها و مدارس مستقیما این آموزش را به کودکان می‌دهند و آنها را وارد فضایی می‌کنند که آسیب بیشتری را بازتولید و زمینه کودک‌آزاری دیگری را فراهم می‌کند. در همین میان آزیتا محمدکریمی، مدیر و موسس مجموعه دنیای امن در این باره می‌گوید: «تربیت جنسی تبدیل به برند و ژست شده؛ تا جایی که در مهدکودک‌ها می‌بینیم مربیان به‌صورت مستقیم به بچه‌ها تربیت جنسی را آموزش می‌دهند. این اجازه در هیچ‌جا وجود دارد و آموزش تربیت جنسی فقط و فقط باید از سمت والد و با هماهنگی او باشد.»

ادامه گفت‌وگویی با این روان‌شناس کودک و نوجوان را می‌خوانید:

موسسه دنیای امن با چه هدفی شروع به کار کرده است؟

دنیای امن با آزیتا محمدکریمی شکل گرفت؛ این ایده سال‌ها با من بود و می‌دیدم آسیب‌هایی که در حوزه فرزندپروری و تربیت جنسی است، بسیار کور و مغفول مانده است. علاوه بر این دافعه شدیدی که برای این موضوع بین خانواده‌ها ایجاد شده بود، من را به این نتیجه رساند که نحوه پرداختن به این موضوع در جامعه ما با ترس همراه است. درست است که این موضوع ترس دارد ولی در کنارش می‌تواند شاه‌کلیدهایی را به والدین بدهد. هرچند متاسفانه والد برای تربیت جنسی مجهز نیست و والدین یا از این موضوع می‌ترسیدند و مراجعه نمی‌کردند یا کنترل شدیدتری را روی فرزندشان اعمال می‌کردند. از همان‌جا بود که فهمیدم باید از جای دیگری شروع کنم و به این نتیجه رسیدم که نحوه و محتوای آموزش تربیت جنسی باید کاملا متفاوت باشد. از همانجا بود که دنیای امن شکل گرفت. در دنیای امن ما از یک‌طرف تسهیل‌گرها را آموزش می‌دهیم و با همین روش وارد خانواده‌ها می‌شویم و سعی کردیم با نهادهای مختلف وارد مذاکره شویم.

با آموزش‌وپرورش هم ارتباطی گرفته‌اید؟

بله؛ از آموزش‌وپرورش تا بهزیستی، شهرداری، نیروی انتظامی، ادارات، نهادها و .. . خیلی از اینجاها به ما چراغ سبز نشان دادند و ورود به خیلی از این نهادها هم بسیار سخت بوده است.

شیوه آموزش‌تان در آموزش‌وپرورش قرار است به چه شکل باشد؟

رویکرد و برنامه ما این است که مهارت‌یابی برای کودکان و والدین وارد سیستم آموزش‌وپرورش شود؛ یعنی علاوه بر آموزش دروس، این مهارت‌ها و فنون هم آموزش داده شود. در حال حاضر ما انتظارات عجیبی از فرزندانمان داریم بدون اینکه به آنها مهارت لازم را بیاموزیم.

خب به‌نظر شما اگر این پروسه وارد سیستم آموزشی شود، با ساختار کنونی که آموزش‌وپرورش دارد، نتیجه‌بخش خواهد بود؟

قطعا نتیجه‌بخش خواهد بود؛ ما به زیربنایی‌ترین لایه اجتماع نگاه می‌کنیم که آن آغوش پدر و مادر است. اگر آنجا امن نیست نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم در جایی بیرون از خانه این امنیت را به دست بیاورد. مشکل اصلی این است که در ساختار آموزشی ما، این ارتباط امن آموزش داده نمی‌شود. دلبستگی‌های ناایمن، اختلالاتی که از رابطه والد و کودک حاصل می‌شود و .. دنیای کودک را ناایمن می‌کند. آن‌وقت می‌خواهند از طریق فردی خارج از خانواده، این تربیت جنسی را به کودک بیاموزند. این مصداق بارز یک تناقض است؛ من کودکم را می‌زنم و از آن طرف کودکم را به کلاس آموزش تربیت جنسی می‌فرستم. تمام شعار دنیای امن این است که تربیت جنسی جز در بستر پدر و مادر اتفاق نمی‌افتد. بنابراین ما باید در ابتدا مهارت‌های لازم را به والد بیاموزیم و بعد توقع داشته باشیم که این تربیت جنسی در بستر خانواده اتفاق بیفتد.

پس با این حساب تمرکز شما در دنیای امن بر تربیت جنسی کودکان و فرزندپروری است؛ از آنجایی که گارد زیادی بر تربیت جنسی بین خانواده‌ها و .. وجود دارد. در واقع مشکلی که برای آموزش خودمراقبتی به فرزندان وجود دارد، این است که والدین معمولا از این آموزش‌ها شرم دارند و کودک‌آزاری را فقط کودک‌آزاری جنسی تلقی می‌کنند. برای از بین بردن این باور و خطر قرمزها باید چه بستری را ایجاد کرد؟

حرف دنیای امن این است که تا وقتی خانواده‌ها با پیشفرض‌هایشان زندگی می‌کنند، نمی‌توانند به فرزندشان تربیت جنسی آموزش بدهند. در این حالت حتی عزت نفس والد پایین می‌آید و کودک با ترس و استرس مواجه می‌شود چون همه بار مراقبت بر دوش خودش است. در واقع اول باید والد آموزش ببیند که تربیت جنسی چیست؟ اگر شرم داریم دلیلش چیست؟ تربیت جنسی در جامعه ما با آمیزش جنسی مترادف شده است. تربیت جنسی هم فقط اندام جنسی نیست؛ یک طیف بزرگ است که شامل رشد روانی و جنسی کودک می‌شود. بنابراین شرم از آن جهت است که والد اصلا آموزش ندیده است. ما هم با آموزش مستقیم مخالف هستیم و مشکل اصلی‌ای که برای خانواده‌ها دافعه ایجاد کرده، این است که این بسته‌های تربیت جنسی برای جامعه ما عاریه‌ای است و بومی نیست. تربیت جنسی و فرزندپروری بسیار بوم‌زیستی است و ما به خانواده‌ها می‌گوییم حتی در محیط خانواده خودتان هم باید این آموزش را بومی کنید.

مصداق این موضوع را می‌توان در مهدکودک‌هایی دید که به کودکان تربیت جنسی را آموزش می‌دهند؛ به‌نظر شما این آموزش‌ها خارج از محیط خانواده اقدام درستی است؟

یکی از آسیب‌هایی که به غلط رواج یافته این است که تربیت جنسی تبدیل به برند و ژست شده؛ تا جایی که در مهدکودک‌ها می‌بینیم مربیان به‌صورت مستقیم به بچه‌ها تربیت جنسی را آموزش می‌دهند. این اجازه در هیچ‌جا وجود دارد و آموزش تربیت جنسی فقط و فقط باید از سمت والد و با هماهنگی او باشد. مربی تنها می‌تواند مهارت‌هایی را به کودک آموزش دهد که نتیجه‌اش مراقبت کودک از خودش باشد که این مهارت‌ها، جزو مهارت‌های اجتماعی است. در واقع آموزش مستقیم به کودکان فقط به آنها ضربه می‌زند.

پس می‌توانیم بگوییم تربیت جنسی مستقیم به کودکان از طرف فردی غیر از والد، به‌نوعی کودک‌آزاری به‌حساب می‌آید؟

نمی‌توان گفت کودک‌آزاری است؛ با این حال جالب است بدانید بخشی از کودک‌آزارهای جنسی وارد این حوزه شده‌اند و دلیل آن این است که هیچ‌کدام از نهادها باهم یک‌دست نیستند و متولی وجود ندارد. هرکسی از هرجایی که آمده، معلم تربیت جنسی شده و آموزش‌هایی می‌دهند که اصلا مناسب فرهنگ و زیست‌بوم ما نیست. حرف ما این است که چرا منتظریم اتفاقی در کودکان ما بیفتد تا شرایط تغییر کند؟ بچه‌ها را باید از این روند کنار بگذاریم و والدین را در اولویت قرار دهیم. اگر کودکی نمی‌تواند از خودش دفاع کند، والدینش مسئول است. در واقع پدر و مادر باید به کودک مهارت‌هایی بیاموزند تا بتواند از خودش دفاع کند. بنابراین اگر فرزندپروری درست اتفاق بیفتد، تربیت جنسی هم به دنبال آن پیش می‌رود. در غیر این صورت تربیت جنسی کالای لوکسی است که من نمی‌دانم کجا به کار می‌آید. تربیت جنسی فقط این نیست که کسی به بدن تو دست نزند، خیلی وسیع‌تر از این حرف‌هاست.

نکته مهم این است که کودک‌آزاری تنها محدود به کودک‌آزاری جنسی و تبدیل به ابزاری شده که عده‌ای آن را تبدیل به برند کرده‌اند و ابعاد دیگر آن مغفول مانده است؛ مصادیق دیگر کودک‌آزاری که والد نقش عمده‌ای در آنها دارد. لطفا مصادیق دیگر کودک‌آزاری را توضیح دهید.

در بیشتر از ۹۰ درصد موارد، کودک‌آزار برای کودک آشنا  است و رایج‌ترین آزار جنسی، خواهر و برادری هست ولی بیشترین موردی که گزارش می‌شود، آزار پدر به دختر است. کودک‌آزار همیشه از ابزار تشویق، تنبیه، تهدید و .. استفاده می‌کند و وقتی از خانواده‌ها می‌پرسیم شما از چه ابزاری برای تربیت فرزندتان استفاده می‌کنید، همین ابزارها را می‌گویند و در ادامه می‌گویند ما پدر و مادرش هستیم و صلاحش را می‌خواهیم. نکته مهم اما این است که کودک نمی‌تواند نیت‌خوانی کند که ببیند چه کسی صلاحش را می‌خواهد و چه کسی نمی‌خواهد. طبیعی است که وقتی کودک احساس امنیت نکند، هر لحظه ممکن است در دام کودک‌آزارها بیفتد. لزوما هم قرار نیست اتفاق عجیب و غریبی بیفتد تا امنیت کودک به خطر بیفتد؛ گاهی حتی جمله‌ای ممکن است این امنیت را از بین ببرد. جملاتی مثل دیگه مامانت نیستم، دوستت ندارم، تو نمی‌تونی، تو خنگی و .. . همین اتفاق امنیت کودک را از بین می‌برد و کودک‌آزاری‌ای است که از سوی والدین اتفاق میفتد. شعاری که همیشه می‌گوییم این است که هیچ کودکی مسئول کودک‌آزاری نیست و مسئول آن کودک‌آزار و والدینی هستند که از کودک غفلت کردند. در واقع مقصر اصلی در کودک‌آزاری والدین هستند.

کودک‌آزاری جسمی

کتک‌زدن، داغ گذاشتن، سوزاندن، هل دادن، نیشگون گرفتن، تعرض، تجاوز

کودک‌آزاری روانی

تحقیر، ناامن‌کردن کودک، تهدید، طردکردن، احساس گناه و عذاب وجدان به کودک دادن

کودک‌آزاری غفلت (شایع‌ترین)

غفلت‌های آموزشی، بهداشتی، عاطفی، ایمن‌نکردن محیط کودک، نادیده‌گرفتن نیازهای کودک

**

۵. از بین مراجعه‌کننده‌ها تا به حال کار پژوهشی هم کرده‌اید که به یک آمار در این حوزه برسید؟

در حال حاضر یک تیم پژوهشی تشکیل داده‌ایم تا اثربخشی این آموزش‌ها را بسنجیم.