آموزش قرآن به کودکان از طریق قصه‌درمانی و بازی

به گزارش کودک پرس ، مینو امین‌زاده، روانشناس و رفتارشناس اجتماعی درباره به کارگیری درس قرآن در مقطع اول و دوم ابتدایی عنوان کرد: با توجه به تفاوت سیستم مغزی و تفکر کودکان در سنین شش تا هشت سالگی،‌ می‌توان گفت که یادگیری در هر فرد مختلف است و این موضوع با آنچه در مدارس اجرا می‌شود در بیشتر اوقات تفاوت دارد.

وی با اشاره به رویه افراطی که در مدارس به کار گرفته می‌شود بدون اینکه به ویژگی‌های سیستم مغزی کودکان توجه شود، ادامه داد: به طور کلی می‌توان گفت که آنچه کودکان می‌آموزند با آنچه در سیستم آموزشی ما وجود دارد سازگار نیست. کودکان در این سن و سال حروف را نمی‌شناسند و آموزش در این رابطه به آنان،‌ علاوه بر دروس دیگر،‌ در حوزه قرآن کریم باید به صورت بازی انجام شود و حالتی از طنز و لذت‌جویی در آنان پدید آید.

 

این رفتارشناس گفت: گاهی اوقات آنقدر این رویه در مقاطع خاص و سال‌های آغازین و ورود کودک به مدرسه رسمی و سنگین است که سبب می‌شود  کودک نسبت به درس دلزده شود که این موضوع درباره قرآن کریم با وضوح بیشتری قابل مشاهده است.

وی افزود: اگر شناخت کودکان در این دوره سنی از نظر علمی افزایش پیدا کند،‌ و سپس به شناخت فردی آنها در این زمینه برسیم،‌ می‌توان آموزش را به صورت مختلف به آنان ارائه کرد. در این‌باره می‌توان این گونه توضیح داد که کودک ممکن است حتی مفهوم عدد را نداند و تفاوت عدد پنج از ده را تشخیص ندهد و باید به مرور زمان این موضوع را برای او جا بیندازیم.

این روانشناس ادامه داد: باید توجه داشت که یادگیری که به تفکر و رفتار فرد مربوط می‌شود بسیار سنگین است. کلمات را در قالب غیررسمی باید به این گروه سنی آموزش داد و از روش‌های لذت‌جویانه و بازی برای کودکان بهره گرفت.

 

وی از رفتارهایی که معمولاً در کلاس‌های درس از سوی معلمان اعمال می‌شود به عنوان رویه‌ای نامطلوب در یادگیری قرآن کریم یاد و عنوان کرد: معلمان دانش‌آموزان را محدود می‌کنند که با هم صحبت نکنند،‌ آب نخورند و بسیاری از رفتارهای دیگر را انجام ندهند. این رویه برای کودکی که به تازگی وارد فضای اجتماعی شده است مناسب نیست و باید گفت که سیستم آموزشی ما در این مقطع دارای مشکل است.

این کارشناس گفت: معلمان باید بیاموزند که با بازی‌درمانی و قصه‌درمانی و بهره‌گیری از روش‌های مطلوب به آموزش قرآنی کودکان مقطع اول و دوم بپردازند. در این صورت هر چه هم میزان کلمات سنگین و ثقیل باشد، می‌توان راه آموزش را گشود.

وی تأکید کرد: سن هشت سالگی بسیار مهم است زیرا هر رویدادی در این سال اتفاق بیفتد در ذهن کودک ثبت و ضبط می‌شود. به کارگیری هر روشی در این دوره سنی مناسب نیست و بلکه ممکن است نتایج عکس نشان دهد.

 

امینی از جوانان و نوجوانانی یاد کرد که از درس قرآن تنفر دارند و توضیح داد: کسانی در این میان دیده می‌شوند که حتی در المپیادها نیز رتبه آورده‌اند،‌ ولی حتی نسبت به این حوزه و گاه نسبت به قرآن علاقه نشان نمی‌دهند و وقتی علت آن را بررسی می‌کنیم،‌ می‌بینیم که مشکل به دوران آموزش آنان در  ابتدایی مربوط می‌شود که معلم با رویه نادرست سبب این دلزدگی شده است و این رفتار تا پایان عمر با وی باقی خواهد ماند.

این روانشناس گفت: معلمی که به کار خود و دانش‌آموزان علاقه داشته باشد می‌تواند در این زمینه به یادگیری بپردازد، ولی کسی که چنین حسی نداشته باشد قادر نخواهد بود. از سویی دیگر والدین همه ابعاد خوشبختی فرزندشان را در آموختن دروس می‌بینند و به دیگر وجوه توجه نشان نمی‌دهند که این موضوع نیز خود دارای مشکل است.

 

وی اظهار کرد: آموزش ضمن خدمت معلمان مقطع اول و دوم ابتدایی حائز اهمیت است که می‌تواند راهکاری برای این موارد باشد. با دادن امتیاز مثبت به معلمان می‌توان در آنان ایجاد انگیزه کرد تا در آموزش کودکان از شیوه درست استفاده کنند.