زن، کودک و محیط زیست؛ سه شهید بزرگ جنگ غزه

وقتی جنگ غزّه آغاز شد «اسماء معروف» داوطلب شاغل در دفتر سازمان ملل ناچار شد خانه‌ را ترک و به سمت خان‌یونس حرکت کند. او تجربیات، ترس‌ها، امید و باور خود را نوشته و به اشتراک گذاشته است.

به گزارش کودک پرس ،وقتی جنگ غزّه آغاز شد خانم «اسماء معروف» داوطلب شاغل در دفتر خدمات حمایتی سازمان ملل در فلسطین، مانند بسیاری از مردم عزّه، ناچار شد به‌همراه فرزندانش خانه‌اش را ترک و به سمت جنوب نواز غزّه و شهر خان‌یونس حرکت کند.

 
این بانوی فلسطینی تجربیات، ترس‌ها، امید و باور خود مبنی بر این‌که این جنگ، جنگی متفاوت با کوچ اجباری و تشدید تنش‌هایی است که در مراحل پیشین زندگی خود دید را نوشت و به اشتراک گذاشت. 
 
  «اسماء معروف» طی دل‌نوشته‌هایی -که متن انگلیسی آن در کانال اطلاع‌رسانی «-undp» (united nations development program) قرار دارد – نوشت:

  «در این جنگ، من گاهی می‌خوابم و پس از یک‌ساعت بیدار می‌شوم و فکر می‌کنم شب به پایان رسیده است اما هر یک‌ساعت از شب، به‌اندازه‌ای می‌گذرد که گویا یک سال است. 
 
  در این جنگ من هر شب با این امید می‌خوابم که که این روز آخرین روز جنگ باشد.
 
   در این جنگ ما از خانه‌های خود اخراج می‌شویم  اما نمی‌دانیم چه زمانی برخواهیم گشت، ما به عکسی از خانه‌های‌مان نگاه می‌کنیم و اشتیاق داریم که به آن برگردیم.»

امروز که این مطلب را می‌نویسم دو جنگ بزرگ، در اوکراین و غزّه ادامه دارد و گویا سرِ بازایستادن ندارد.
 
  دقیقاً نمی‌توان گفت «ولادیمیر پوتین» چه اندازه حاضر است از زیاده‌خواهی‌های سرزمینی خود کوتاه بیاید و چه زمانی و با چه شرایطی جنگ اوکراین به اتمام خواهد رسید همان‌گونه که آینده غزّه مبهم و تاریک است.
 
 
  اسراییل نیز تمایلی به صلح و موافقت با طرح «دو ملت-دو کشور» که هم به تصویب سازمان ملل رسید و هم آمریکا و شرکای غربی‌اش، بر اجرای آن تأکید دارند، ندارد و حتی مدارک فراوانی وجود دارد مبنی بر این‌که نگرش غالب در اراضی اشغالی، مخالفت با این طرح بوده که در سال 1993 در اسلو به امضای «یاسر عرفات» و «اسحاق رابین» با میانجی‌گری «بیل کلینتون» رسیده بود.

اگر تاریخ را فراموش نکرده باشیم انگیزه «ایگال عمیر» جوان یهودی افراطی که مدتی بعد «اسحاق رابین» را ترور کرد، امضای همین توافق صلح و موافقت با تأسیس کشور فلسطین بود و حتی در دادگاه گفته بود من با خدا معامله کردم. 
 
 
  برخلاف آنچه که برخی در تحلیل‌های خود گروه‌های مقاومت فلسطینی را مانع تحقق طرح دوکشوری و صلح پایدار در خاور میانه، می‌دانند «تل‌آویو» ابداً تمایلی به اجرای آن ندارد جز گرایش‌های معدودی چون یهودیان اصلاح‌طلب و سکولار که دستِ بالا را در قدرت ندارند.

کشورهای مسلمان منطقه نیز در برخی موارد مربوط به قضیه فلسطین، با هم اختلافات راهبردی دارند و در برخی موارد که راهبردهای یکسانی دارند، راهکارهای مختلفی را در دست می‌گیرند و همین تفرقه و تشتت موجب خاطرجمعی اسراییل شد و نگرانی از ناحیه جهان اسلام ندارند.
 
  انسان‌ها هرچه رشد کردند، گویا کینه‌توزی‌شان نیز رشد کرد و این نفرت و کینه را می‌توان در جنگ‌های‌شان به‌خوبی دید. 
 
تنها سخن قطعی که می‌توان درخصوص دو جنگ بزرگ دهه سوه هزاره سوم در جهان گفت این است که هیچ آینده روشن و قطعی درخصوص این دو جنگ نمی‌توان گفت.    

اما نکته دردناک این جنگ‌ها این است که  «زن»، «کودک» و «محیط‌زیست»  سه شهید بزرگ به‌ویژه در جنگ غزّه هستند سه شهیدی که هرگز به روزهای قبل از جنگ باز نمی‌گردند.
 
 
  روح و ذهن کودکی که جنگی به‌شدت و برهنگیِ غزّه را تجربه کرد و عاطفه زنی که با چشمان خود دید چگونه تکه‌های تن و خاک آغشته به گوشت و خون کودکی را از زیر آوار بیرون کشیدند و دفن کردند، هرگز ترمیم نخواهد شد.

محیط‌زیست هم وضعیتی مشابه دارد. تانک‌های قدیمی و کهنه روسی با دود سیاه و غلیظ اگزوز و عوارض و تبعات بمب و موشکی که در بر سر و صورت زمین می‌خورَد و هوا را آلوده می‌کند نیز دیرپا و تهدیدی بزرگ برای سلامت مردم منطقه تا چند دهه خواهد بود.   
 
 
  بشر هنوز آن اندازه عاقل نشده که به این سه نگاهی ویژه داشته باشد و هر تنشی را به جنگ و درگیری پیوند نزند تا زن، کودک و محیط‌زیست کم‌تر آسیب ببیند چون این سه، درحقیقت فردایِ جهانِ ما هستند و هر معامله نامعقول و نامطلوب که با این سه داشته باشیم، تا چند دهه متحمل آسیب خواهیم شد.