ساخت اسباب‌بازی سنتی یک هنر است

والدین و مسوولان باید با در دسترس قرار دادن زمینه‌های فرهنگی در اسباب‌بازی‌ها، مخاطب‌شناسی و پژوهش‌های قوم‌نگارانه بر روی اقوام ایرانی، زمینه‌ها و بسترهای فرهنگی مناسبی برای تولید اسباب‌بازی ایجاد کنند.

مدیر دفتر کودک و نوجوان پژوهش‌گاه میراث فرهنگی و گردشگری گفت: «اسباب‌بازی می‌تواند نقش شایانی در حفظ و آموزش فرهنگ و ادبیات یک کشور داشته باشد.»
لیلا کفاش‌زاده عنوان کرد: «برداشت کودک از مقوله‌ای به نام فرهنگ اکتسابی است. به این معنا که اگر کودکی آسیایی در آفریقا به دنیا بیاید بسته به محیط و عوامل فرهنگی پرورش پیدا می‌کند. از همین روی اسباب‌بازی‌ها می‌توانند نقش اشیای گذاری را بازی کنند برای گذار کودک در حیطه فرهنگ. نقش، رنگ، جنس و طرحی که محیط کودک را تشکیل می‌دهد در برداشت‌های او موثر است. کودکی که با داستان‌های شاهنامه بزرگ می‌شود و عروسک‌های نمایشی شاهنامه را به عنوان اسباب‌بازی انتخاب می‌کند با کودکی که با مسلسل و اکشن فیگور بزرگ می‌شود تفاوت دیدگاه خواهد داشت.»
وی ادامه داد: «حتی جنس اسباب‌بازی که کودک با آن بازی می‌کند نیز نقش و تاثیر فرهنگی مهمی بر روی ذهن و روان کودک خواهد داشت. کودکی که در سیستان و بلوچستان بزرگ می‌شود با برگ‌های درخت داز بزرگ می‌شود. در گذشته مادران و پدران با برگ‌های داز اسباب‌بازی و زیرانداز و سبد و… درست می‌کردند. بوی آن برگ‌ها، لمس زبری و نرمی برگ و رنگ و شکل آن در ذهن و ضمیر کودک نقش می‌بندد و حسی که من، نام تعلق و هویت بر روی آن می‌گذارم، را به خود می‌گیرد.»
این نویسنده در پاسخ به این سوال که ضرورت تولید این دست از اسباب‌بازی‌ها چه‌قدر است؟ گفت: «پاسخ این سوال را با یک مثال خواهم داد. در عصر حاضر که دستگاهی به نام مایکروفر اختراع شده و در زندگی شهرنشینی جای خود را باز کرده است و می‌تواند غذا را با سرعت بپزد، هنوز صف‌های طولانی برای خرید حلیم بسته می‌شود که برای پختن آن 12 ساعت وقت لازم است. با این مثال می‌خواستم توضیح بدهم که تولید اسباب‌بازی فرهنگی منافاتی با تولیدات لوکس ندارد.
او افزود: قطعاً برای زندگی در قرن حاضر فن‌آوری در خدمت انسان است و این به خودی خود اتفاق مبارکی است. اما نکته ظریف اینجاست که فن‌آوری باید در خدمت فرهنگ نیز باشد. به زعم بنده نیازی به مقابله نیست. یعنی اگر تفکر مقابله را حذف کنیم شاید شانس بیشتری داشته باشیم! نیازی نیست اسباب‌بازی‌های سنتی و یا فرهنگی به جنگ تولیدات پیشرفته بروند. لازم است که جایگاه اسباب‌بازی فرهنگی به درستی تعریف شود. همانطور که در زندگی بسیار مدرن امروز و با وسایل برقی و پیچیده، فرش دستباف کاشان نیاز به مبارزه با هیچ وسیله دیگری در خانه ندارد و جایگاه فرهنگی خود را از پیش تعیین کرده است. کودکان باید با کمک والدین و رسانه و مراکز تولید اسباب‌بازی یاد بگیرند که با چه و چگونه بازی کنند. اولیا باید با در دسترس قرار دادن زمینه‌های فرهنگی در اسباب‌بازی‌ها و با مخاطب‌شناسی و پژوهش‌های قوم‌نگارانه بر روی اقوام ایرانی آرام آرام زمینه‌ها و بسترهای فرهنگی مناسبی برای تولید اسباب‌بازی ایجاد کنند.»
کفاش‌زاده درباره‌ی تولیدات صنعتی این گونه از اسباب‌بازی‌ها گفت: «وقتی ما از دوتوک، عروسک مردم‌ساخت روستاهای جنوب خراسان صحبت می‌‌کنیم که زن بلوچ سازنده آن است، قطعا نمی‌توانیم برنامه‌ریزی صنعتی برایش بکنیم. چرا که عروسک زن بلوچ در حقیقت مینیمالی از زن بلوچ است که توسط خودش خلق شده است. یک سازنده وقتی دردمند است عروسکش را غمگین و وقتی باردار است عروسکش را چاق می‌سازد. این خلق اثر است و با تولید تفاوت دارد.
مدیر دفتر کودک و نوجوان پژوهش‌گاه میراث فرهنگی و گردشگری در پایان گفت: اجازه بدهید مثالی در این رابطه بزنم. تاری که استاد قنبری‌مهر می‌ساخت همتا نداشت اما کارگاه‌های فراوانی هم وجود دارند که در تولید انبوه، ‌ساز تولید می‌کنند اما ساز استاد نمی‌شود. و یا خاتمی که استاد صنیع خاتم می‌ساخت با جعبه‌های خاتمی که در مترو فروخته می‌شوند قابل مقایسه نیستند. اگر قرار است اسباب‌بازی سنتی از سوی سازندگان سنتی ساخته شود باید در همان اقلیم، با همان مواد اولیه و با همان فرهنگ و ابزار تولید شود تا بتوان نام بومی را برای آن گذاشت. از دیدگاه من که یک کارشناس میراث فرهنگی نیز هستم ساخت یک اسباب‌بازی سنتی هنر است و نه صنعت. اما وارد کردن عناصر فرهنگی به تولید اسباب‌بازی مقوله دیگری است که کاملاً متفاوت است و باید کارشناسان و روان‌شناسان کودک با مطالعات عمیق و طولانی، نیازهای فرهنگی جامعه را به مخاطب کودک پیوند بزنند.»
گفتنی است سومین جشنواره ملی اسباب‌بازی از 24 تا 28 مرداد 1396 در مرکز آفرینش‌های فرهنگی هنری کانون پرورش فکری، پذیرای کودکان، نوجوانان و خانواده‌ها است.