یک لحظه هم در لودادن برادرم به پلیس تردید نکردیم

اولش باورمان نمی‌شد. هرگز فکر نمی‌کردیم اسماعیل دست به چنین کاری بزند. زمانی که راز قتل آتنا برای ما فاش شد، یک لحظه هم در لودادن برادرم به پلیس تردید نکردیم. چون پنهان‌کرد‌ن این موضوع دور از وجدان بود و نباید خون آتنای هفت‌ساله روی زمین می‌ماند.

به گزارش کودک پرس، هنوز مردم شهر پارس‌آباد از قتل آتنا صحبت می‌کنند و خبرهای جسته و گریخته‌ای هم از اینکه اسماعیل احتمالا بیش از سه قتل انجام داده، در شهر پیچیده است. با این حال خانواده اسماعیل می‌گوید آنها هم خواستار مجازات اسماعیل هستند و در کنار خانواده آتنا می‌ایستند تا عامل قتل مجازات شود.

اسماعیل عامل قتل دختربچه پارس‌آبادی که در اختیار مأموران قرار دارد، به سه فقره قتل اعتراف کرده و پلیس همچنان در حال بررسی احتمال ارتکاب قتل‌های بیشتر در پرونده این مرد است.

اسماعیل مرد ٤٢ساله‌اي که مغازه رنگرزی دارد، این قتل‌ها را در فاصله زمانی مختلف مرتکب شده است. براساس اطلاعاتی که به دست آمده است. اسماعیل علاوه بر اینکه به قتل آتنا کودک هفت‌ساله متهم است، به قتل زنی دیگر که در روستایی کشته و جسدش را رها کرده نیز متهم شده است. اسماعیل به هر دو فقره قتل اعتراف کرده و نحوه ارتکاب قتل را هم توضیح داده است.

این متهم همچنین اعتراف کرده چند سال قبل زن جوان دیگری را هم به قتل رسانده و جسدش را به آتش کشیده است. جسد این زن به حدی سوخته بود که امکان تشخیص هویت وی وجود نداشت و زمانی که مأموران این جسد را پیدا کردند، به‌عنوان جسد مجهول‌الهویه دفن کردند و به دلیل شدت سوختگی و ازبین‌رفتن جسد امکان اینکه بتوان هویت او را مشخص و خانواده‌اش را شناسایی کرد هم وجود نداشت.

با توجه به قتل‌هایی که متهم انجام داده است، احتمال داده می‌شود بیشتر قربانیان وی زن باشند. پدر آتنا دراین‌باره به خبرنگار ما گفت: من هم از جزئیات قتل‌ها خبر ندارم اما این‌طور که شنیده‌ام مأموران به دنبال اثبات قتل چهارم هم هستند.

اهالی محله‌ای که متهم در آنجا زندگی می‌کرد، درباره اینکه او خانواده خوبی داشت، صحبت می‌کنند. اما می‌گویند متهم مزاحمت‌هایی ایجاد می‌کرده است که معمولا زن‌ها سکوت می‌کردند. یکی از اهالی پارس‌آباد که بر سر مزار آتنا حاضر شده بود، می‌گوید: وقتی خبر آمد که آتنا گم شده است و خانواده‌اش عکس‌های او را به در و دیوار زده‌اند و درخواست کمک کرده‌اند، اهالی خیلی امیدوار بودند که او پیدا شود.

طولانی‌شدن مفقودی آتنا باعث شد تصور کنیم داعش به شهر ما آمده و دختربچه را با خودش برده است. همین هم باعث شد مردم بترسند. مخصوصا آنهایی که دختربچه داشتند خیلی می‌ترسیدند. اما با پیداشدن آتنا کمی وضعیت آرام شد. هرچند همه ما عصبانی هستیم و درخواست مجازات متهم را داریم اما وحشت اینکه داعش به شهر آمده است از بین رفت.

این زن می‌گوید: حرف‌های زیادی درباره اینکه جسد چطوری بوده است، زده شد. وقتی بچه را برای دفن آوردند، مادرش گفت جسد سالم بوده و مثله نشده؛ با این حال آن‌طور که می‌گویند برای قصاص‌کردنش باید نصف دیه را بپردازند. ما مردم پارس‌آباد آمادگی خود را اعلام می‌کنیم که نصف دیه را بپردازیم تا قاتل این بچه اعدام شود. این‌طوری نمی‌شود که او بچه‌ای را بکشد، شهری را به‌هم بریزد و بعد هم قصاص نشود.

حتی اگر او را آزاد کنند، مردم اسماعیل را خواهند کشت و اجازه نمی‌دهند این مرد زنده بماند. این فقط نظر اهالی محل نیست؛ خانواده اسماعیل هم می‌گویند کمکی به او نخواهند کرد و خواستار مجازاتش هستند.

گفت‌وگو با برادر اسماعیل را بخوانید.

‌شما چند خواهر و برادر هستین؟
هفت برادر و یک خواهر هستیم.

‌برادرتان اسماعیل، فرزند چندم خانواده است؟
فرزند اول.

‌برادرتان چند فرزند داشت؟
دو پسر و یک دختر داشت؛ پسر بزرگش از همسر اولش است.

‌اسماعیل دو همسر دارد؟
خیر، سال‌ها پیش از همسر اولش جدا شد و با همسر دومش که آن زمان مطلقه بود ازدواج کرد.

‌رفتار برادرتان با فرزندانش چطور بود؟
همیشه با فرزندان خودش هم به تندی برخورد می‌کرد.

‌تحصیل‌کرده بود؟
نه، درسش را رها کرد و خیلی زود مشغول به کار شد.

‌برادرتان چطور آدمی بود؟
به‌طور‌کلی آدم تندخو و گوشه‌گیری بود. تقریبا با هیچ‌کدام از افراد خانواده رابطه نداشت، تنها و گوشه‌گیر بود به‌خاطرهمین رفتار‌ها من هم مدتی بود با او قطع ارتباط کرده بودم؛ بااین‌حال هرگز فکر نمی‌کردم این‌قدر انسان بی‌رحمی باشد.

‌اسماعیل سابقه کیفری هم داشت؟
بله، چند بار سابقه داشت. اما من چندان در جریان کارهای او نبودم. با خانم‌ها رابطه نامشروع داشت، یک خانم را هم صیغه کرده بود. یک ‌بار هم به زندان رفته بود. چند سال پیش اسماعیل در پرونده‌ دیگری متهم به قتل بود اما تبرئه شد.

‌این همان خانمی است كه به قتلش اعتراف کرده؟
نمی‌دانم، خیلی‌ها اين را می‌گویند. ما یک فامیل در دادگستری داشتیم اما غافل از اینکه رئیس دادگستری به پرونده رسیدگی نمی‌کند بلکه پرونده دست دادستان است. آن زمان دادستان پارس‌آباد فرد دیگری بود.

‌زمانی که آتنا گم شد، شما هم در پیداکردن آن با مردم پارس‌آباد بودید؟
زمانی که خبر گم‌شدن آتنا در پارس‌آباد پیچید، چند بار مادرم از من خواست او را به خانه آتنا ببرم تا در کنار آنها باشد. ما هم مثل همه مردم شهر ناراحت بودیم و عکس آتنا را روی پروفایل تلگراممان گذاشتیم، دوست داشتیم آتنا هرچه‌زودتر به آغوش خانواده‌اش برگردد، هرگز فکر نمی‌کردیم مسئول گم‌شدن آتنا برادرمان باشد.

‌چطور متوجه شده‌اید برادرتان جسد آتنا را در پارکینگ خانه نگهداری کرده است؟
برادرم از زندان تلفنی با همسرش تماس گرفته و از او خواسته بود مقداری مواد مخدر را که در پارکینگ خانه نگهداری کرده است از محل خارج کند. همسر برادرم هم برای بردن مواد مخدری که شوهرش گفته بود به محل رفته بود، درواقع همسر برادرم می‌خواست با این کار شوهرش را از مجازات نگهداری مواد مخدر دور کند، اما وقتی وارد پارکینگ شده بود، بوی بدی احساس ‌ و به گفته‌های اسماعیل شک کرده و با یکی از برادرانم تماس گرفته و موضوع را با او در میان گذاشته بود.

آنها با هم به پارکینگ رفتند و متوجه بوی بدی در پارکینگ شدند و بعد که کمی خاک را کنار زدند و متوجه شرایط مشکوک شدند، ما را هم در جریان گذاشتند و به‌سرعت به اداره پلیس مراجعه کردیم و موضوع را با‌ آنها در میان گذاشتیم. اولش باورمان نمی‌شد. هرگز فکر نمی‌کردیم اسماعیل دست به چنین کاری بزند. زمانی که راز قتل آتنا برای ما فاش شد، یک لحظه هم در لودادن برادرم به پلیس تردید نکردیم. چون پنهان‌کرد‌ن این موضوع دور از وجدان بود و نباید خون آتنای هفت‌ساله روی زمین می‌ماند.

‌مردم با شنیدن این خبر چه واکنشی نشان دادند؟
مردم خیلی خشمگین شدند و مغازه اسماعیل را آتش زدند.

با توجه به خشم مردم پارس‌آباد نسبت به کارهای برادرتان، خانواده شما در چه شرایطی قرار دارند؟
من و خانواده‌ام زیر فشار زیادی قرار داریم، بعد از اینکه خبر در شهر پیچید، با توصیه مقامات امنیتی شهر، همه ما پارس‌آباد را ترک کردیم و هر یک به شهر و روستایی پناه بردیم. از آن روز حتی نتوانسته‌ایم به محل کارمان برویم، اما مردم باید این را بدانند که جرم هر شخصی پای خودش است، نه اطرافیانش.

کاری که اسماعیل انجام داد یک فاجعه است، اما به‌خاطر کارهای اسماعیل نباید اطرافیانش هم مجازات شوند. این در حالی است که ما خودمان جای جسد را به مأموران نشان دادیم تا هرچه‌زودتر اسماعیل به سزای عملش برسد، اما متأسفانه برخورد تندی با ما شد، درحالی‌که باید این فرهنگ در جامعه ترویج داده شود تا خانواده افراد مجرم بدون ترس از رانده‌شدن و برخورد‌های تند با پلیس همکاری کنند. ما خانواده باآبرویی هستیم، پدرم یک کارگر ساده است و در ترمینال مشغول به کار است.

بعد از این ماجرا خانواده آتنا با شما برخوردی داشتند؟
خیر، اما یکی از اقوام دور آتنا با ما تماس گرفت و گفت حساب شما از برادرتان جداست.

‌بعد از اینکه متوجه شدید برادرتان قاتل است، چه حسی داشتید؟
ما از اینکه اسماعیل برادر ما بود، شرمنده خانواده آتنا و مردم هستیم. متأسفانه اسماعیل فرزند ناخلف خانواده بود و همه ما ناراحت هستیم.

‌واکنش مادرتان به این ماجرا چه بود؟
همان‌طور که گفتم، مادرم زمانی که متوجه شد آتنا گم شده بسیار ناراحت بود و چندبار به خانه آتنا رفت. او هرگز فکر نمی‌کرد پسرش نقشی در این ماجرا داشته باشد و دعا می‌کرد هرکسی که در گم‌شدن آتنا نقشی داشته است به سزای اعمالش برسد. زمانی که متوجه شد اسماعیل، پسر خودش، آتنا را به قتل رسانده، بسیار ناراحت و دل‌شکسته شد، اما بااین‌حال او هم می‌خواهد اسماعیل مجازات شود.

‌برای برادرتان وکیل می‌گیرید؟
خیر، نه پیگیر کارهایش می‌شوم و نه برایش وکیل می‌گیرم؛ فقط هرچه قانون می‌گوید همان اتفاق بیفتد.

‌فرزندان اسماعیل می‌دانند پدرشان چه‌کاری کرده است؟
بله، آنها بسیار ناراحت هستند و هرروز گریه می‌کنند. دخترش که ١٣ سال دارد، از کاری که پدرش انجام داده بسیار خجالت می‌کشد و از آن روز در گوشه‌ای نشسته و با کسی حرف نمی‌زند.

‌فکر می‌کنید روزی بتوانید به پارس‌آباد برگردید؟
نمی‌دانم.