ایرادات موجود به لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان

ولی مراد کارشناس امور زنان در گفت‌وگویی از ایرادات موجود در لایحه حمایت از حقوق کودک و نوجوان سخن گفت.

به گزارش کودک پرس ، لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان اگر چه در ظاهر برای حمایت بیشتر از کودکان و نوجوانان تنظیم شده، اما متن آن مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان حوزه خانواده قرار گرفته است به گونه‌ای که این لایحه را در جا‌هایی به ضرر حقوق کودکان و نوجوانان می‌دانند.

در این زمینه با خانم توران ولی مراد با 40 سال سابقه پژوهشگری و فعالیت در حوزه زن و خانواده، مدیر شبکه ایران زنان و شورای همکاری زنان به گفتگوی تفضیلی پرداخته‌ایم که مشروح آن در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد.

برخورد لایحه در سلب حضانت پدر و مادر بسیار غیرمعقول و غیرقانونی است

یکی از ایرادات اصلی که توسط متخصصان به این لایحه وارد شده است سلب حضانت والدین به هر دلیل موجه و ناموجهی است، نظر شما چیست؟

در لایحه عنوان شده که اگر پدر و یا مادر بچه دچار مشکلی چون اعتیاد باشند مددکار بهزیستی بلافاصله بچه را از خانواده گرفته و به بهزیستی تحویل می‌دهد.

به نظر می‌رسد بچه را تحویل بهزیستی می‌دهد اما جالب این است که بچه مستقیما تحویل بهزیستی داده نمی‌شود و این وسط سرنوشت بچه کاملا نامشخص است.

در حالیکه اگر یکی از والدین اعتیاد داشته باشد، والد دیگری که از بین نرفته است و حتی اگر به صورت قانونی احراز شود که هر دو والد صلاحیت نگهداری فرزند را ندارند در اقوام و بستگان به دنبال حضانت بچه می‌روند.برای اینکه حفظ خانواده و امنیت روانی کودک در خانواده یک اصل است و لازم است که بچه درون خانواده حفظ شود.

این مدل‌ها چون از غرب وارد می‌شوند فاصله زیادی با عرف و شرع ما دارند. در غرب بچه را صرفا به محل نگهداری دیگر بچه‌ها می‌سپارند یا علاوه بر آن بچه را به خانواده‍‍‍‌های غریبه‌ای که تمایل به نگهداری بچه دارند، می‌سپارند یعنی پدر و مادر جدیدی برای بچه در نظر می‌گیرند در صورتیکه این مورد منطبق بر فرهنگ و شرع ما نیست و با آداب و رسوم و سنت‌های ما در تضاد است.

دولت به خاطر عدم توان مالی پدر و مادر، بچه را از آنها می‌گیرد/ دولت موظف به حمایت مالی از خانواده است/برای نابودی خانواده راه را هموار نکنید

لایحه در زمینه توانمندی مالی والدین چه قوانینی را ارائه می‌دهد؟

بله  در صورتی که پدر و مادر علی‌رغم تلاش و با توجه به توانی که دارند امکان تامین معاش زندگی را نداشته باشند باز هم بچه از آنها گرفته و به بهزیستی سپرده می‌شود!

امروز چه کسی می‌تواند منکر شرایط بد اقتصادی کشور شود و خیلی از خانواده‌ها با آبرومندی امورات اقتصادی خود را می‌گذرانند اگر خانواده نیاز مالی دارد دولت موظف است از خانواده‌ها حمایت مالی کند و راه حل نمی‌تواند این باشد که خانواده را به خاطر نداشتن توان مالی از بین ببرند.

از سوی دیگر در فقه و شرع ما اقوام و جد پدری بچه در صورتی که هر دو والد صلاحیت نگهداری بچه را ندارند در اولویت مراقبت از بچه هستند به صورتی که حضانت بچه اول از آن پدر و مادر، بعد خواهر و برادر و بعد پدر بزرگ، مادربزرگ و یا عمو و یا دیگر اقوام نزدیک و نسبی است.

حتی همسایه و دوست معتمد و با صلاحیت در قانون نسبت به بهزیستی اولویت دارد یعنی هر کس از نزدیکان بچه از نظر قانون در حضانت بچه نسبت به بهزیستی در اولویت است اما در این لایحه تمام این موارد نادیده گرفته می شود و یک راست بچه از حضانت پدر و مادر خارج و به بهزیستی سپرده می‌شود.

نهایت دخالت مددکار بهزیستی در این لایحه نامشخص و فراتر از قانون است/ شاخص‌های تایید صلاحیت مددکار بهزیستی کدامند؟

چرا طرح لایحه در حوزه دخالت مددکار بهزیستی در خانواده را دارای آسیب‌های فروان ذکر می‌کنند؟

موضوع بسیار مهم در این لایحه روی صلاحیت مددکاران بهزیستی است که قرار است همه جوره در خانواده دخالت داشته باشند مگر مددکار بهزیستی در کجا آموزش دیده و یا چه صلاحیت‌هایی از او احراز شده که اجازه دارد تا حد قاضی دادگاه برای سرنوشت بچه تصمیم بگیرد؟ شاخص‌های آموزشی او چه بوده و چقدر توانمند است که ما بتوانیم او را به درون خانواده بفرستیم؟

یعنی آنچه که اول باید مشخص شود چارچوب و ساختار کاری مددکاران بهزیستی برای ورود به خانواده هاست و سوال اساسی‌تر این است دامنه دخالت مددکار بهزیستی در خانواده چقدر می‌تواند باشد؟ و به چه هدفی لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان چنین اختیارات گسترده‌ای را برای مددکار اجتماعی قائل شده است؟

موضوع دیگر این است که شاخص انتخاب مددکار اجتماعی برچه اساسی صورت باید بگیرد چرا طرح به چنین مواردی نپرداخته است و حتی یک آیین نامه در این زمینه به لایحه پیوست نکرده است؟

مددکار اجتماعی براساس کدام شاخص اجازه ورود به خانواده را دارد؟ صلاحیت مددکار اجتماعی صرفا باید توسط بهزیستی تایید شود یا لازم است از لحاظ قانونی حدود مشخصی داشته باشد چراکه ما نمی‌توانیم آرامش خانواده را نابود کنیم چون عده‌ای در لایحه نویسی بیشتر کپی می‌کنند تا اینکه بخواهند مبتنی بر فهنگ و دین مردم ایران راه حلی پیشنهاد بدهند.

 لایحه بار سنگینی بر دوش بهزیستی قرار می‌دهد/توان و امکانات بهزیستی محدود است

در این لایحه مسئولیت‌های متعددی بر دوش بهزیستی نهاده شده است به نظر شما این وظایف چقدر با توان و امکانات واقعی بهزیستی همخوانی دارد؟ از گسیل مددکاران اجتماعی گرفته تا ایجاد مکان نگهداری و امکانات معیشتی، آموزشی، پزشکی و تربیتی برای کودکانی که از خانواده‌های خود جدا شده‌اند؟

بله یک نکته دیگر این است که بهتر است دیدمان را در مورد بهزیستی و امکانات و حدود اختیارات آن تصحیح کنیم.اساسا بهزیستی چیست و از کجا شکل گرفته است؟ بهزیستی در ابتدا چند خیریه بوده که شهید فیاض‌بخش آنها را به صورت مجموعه درآورد و نام‌شان را بهزیستی گذاشت.

لذا بهزیستی که امروز ما می‌شناسیم توانایی بالایی ندارد. هم توانمندی‌های اقتصادی و هم توانمندی‌های تربیتی و علمی محدودی دارد و امکان پاسخگویی به آنچه لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان ایجاد می‌کند برایش فراهم نیست.

مثلا اینکه بهزیستی از کجا می‌تواند تامین معاش این همه کودکی را که از دامن خانواده جدا کرده فراهم کند؟ هزینه مکان، آموزش و تربیت این کودکان قرار است از کجا تامین شود؟ هم اکنون بهزیستی درگیر پاسخ دهی به بیش از 30 مورد است. اول باید ببینیم بهزیستی تا چه حد در انجام آن وظایف موفق بوده سپس بار بیشتری را بر گردن آن بگذاریم.

چه تضمینی وجود دارد که اگر بچه‌ها به بهزیستی سپرده شوند پس حتما شرایط عاطفی و روحی خوبی را پشت سرخواهند گذاشت و هم اکنون مشکلات بچه‌هایی که در بهزیستی زندگی می‌کنند چیست؟

مبنای قوانین غرب اصالت بشر است ولی مبنای قوانین ایران اصالت خدا و دین اسلام است

تناقض لایحه با متن فرهنگی و دینی ایران از چه چیزی نشأت می‌گیرد؟

تهیه‌کنندگان لایحه حمایت از حقوق کودکان صرفا به سمت غرب رفته‌اند ولی اساسا مبنای جامعه ما با جامعه غرب متفاوت است جامعه غرب یک جامعه بشر محور است که همه افراد را به چشم نیروی اقتصادی نگاه می کند و قوانین حمایتی طراحی دستگاهها، نگهداری از بچه و یا خانواده را هم با چنین دیدی تنظیم می کند.

به خاطر اینکه به افراد به چشم نیروی اقتصادی صرف نگاه می کند مجبور است که سیستم نگهداری از بچه‌ها را بزرگ کند. شما مشاهده می کنید که مهدکودک‌ها در غرب گستردگی زیادی دارند چون زن را عنصر اقتصادی می‌بینند نه مادر یا همسر.

ولی در فرهنگ دینی و ملی ما انسانیت و تربیت انسان بر مواردی دیگر اولویت دارد و لذا همه دستگاه‌ها باید متناسب با این موضوع طراحی شوند و برنامه داشته باشند.

 عبارات نامفهوم با دامنه تعریف مبهم از ایرادات اصلی لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان است/لایحه جرم انگاری را افزایش داده است

متن لایحه چقدر منطقی و شفاف به نظر می‌رسد؟

اشکالات ریز و درشت زیادی به طرح وارد است و عبارت‌های نامفهوم متعددی در آن وجود دارد مثلا تعریف مشخصی از خشونت ، آزار عاطفی، آسیب‌های اجتماعی، خشونت و غیره ارائه نداده است.

مثلا حدود مشخصی برای آزار عاطفی کودک معین نکرده است و در عین حال عنوان می‌کند که اگر کسی خشونت علیه کودک و آزار او را دید باید حتما گزارش دهد و اگر کسی این کار را نکند برای او مجازات با درجات مختلف درنظر گرفته است.

نکته بارز این است که حتی خود غرب هم مرتکب چنین خطایی نشده است. اولا تعریف از خشونت در این لایحه مشخص نیست یعنی اگر کسی ببیند که پدر یا مادری مانع حضور فرزندش در یک پارتی می‌شود جزء خشونت است یا نه و باید آن را گزارش کند و اگر گزارش نکند مجازات می شود؟

شاید کسی به هر دلیلی نخواهد گزارش دهد مثلا دوست هم سن و سال بچه ببیند که دوستش از تحصیل وامانده اما این را دوست ندارد که گزارش دهد آیا باید کسی که گزارش نداده مجازات شود؟

و یا بازنگاه داشتن کودک از تحصیل به هر دلیلی را جرم شناخته است یعنی اگر دختر16 ساله را شوهر بدهید مجرمید و باید مجازات شوید! حتی اگر خود دختر بخواهد شوهر کند!

این لایحه به اصطلاح حمایتی مجازات قاچاق کودک و نوجوان را کاهش داده است

لایحه در حوزه قاچاق کودک و نوجوان چقدر خوب عمل کرده است؟

علی‌رغم اینکه این لایحه عنوان حمایت از حقوق کودک و نوجوان را یدک می کشد مجازات قاچاق کودک و نوجوان در آن تقلیل یافته است. در حالی که قانون مجازات اسلامی در این زمینه قانون کاملی است و 10 سال مجازات را در نظر گرفته است اما این لایحه آن را به 5 تا 10 سال تقلیل داده است.

غربگرایی تنظیم کنندگان لایحه، باعث شده که از قوانین داخلی موجود بی‌اطلاع باشند

چه میزان طرح تخصصی تنظیم شده است؟

اگر دقت کنید این لایحه به حوزه‌های قانون گذاری زیادی ورود کرده و در زمینه‌هایی که از قبل قانون در آن تعیین شده مجددا قانون‌گذاری کرده، گویی که اصلا از متن قانون کشور اطلاعی نداشته‌اند.

مشکل کسانی که می‌نشینند و چنین لوایحی  را می‌نویسند این است که کل هدف‌شان با غرب تنظیم می‌شود و قوانینی را هم که می‌نویسند بی‌اطلاع از قوانین قبلی موجود در داخل کشور است.

دیدیم در همان لایحه تامین امنیت اجتماعی زنان در برابر خشونت برای بسیاری از موارد جرم وجزا دیده بودند ولی از قبل در قوانین کشوری در مورد آنها قانون وجود داشته و برایش مجازات تعیین شده بود و چنین اشتباهی قبلا هم تکرار شده بود.

حق جنین در این لایحه اصلا دیده نشده است

از نظر شما چه بخشی در لایحه مغفول مانده است؟

مواردی چون حق جنین و حقوق اعتقادی کودک در لایحه مغفول مانده است. در فرهنگ اسلامی حکم سقط جنین متفاوت از غرب است در اسلام مادر به محض اینکه بادردار می شود و نطفه منعقد می گردد امانتدار خداست چرا که آن نطفه بالقوه یک انسان است و 9 ماه امانت در بدن مادر زندگی می کند و مالک اصلی آن نطفه خداست.

لایحه از جنین حمایت نمی‌کند و حقوقی برای آن در نظر نگرفته است، در حالیکه جنین  در وجود مادر امانت است و یک طفل بی‌دفاع به حساب می‌آید.

اما چون لایحه یک مدل کاملا غربی است به آن نمی‌پردازد. اگر چه این لایحه بسیار به ضایع شدن حقوق کودک در خانواده توسط پدر و مادر تاکید دارد اما به این اشاره نکرده که بدترین خشونت و آن هم در حوزه اخلاقی و تربیتی در فضای رسانه علیه کودکان رخ می‌دهد و در واقع نوع تجاوز به ذهن کودک و نوجوان محسوب می‌شود. اما لایحه برای چنین جرایمی مجازاتی در نظر نگرفته است.

 

حقوق اعتقادی کودک و نوجوان در لایحه حمایت از حقوق کودکان و نوجوانان نادیده گرفته شده است

منظور از حقوق اعتقادی کودک و نوجوان کدام است؟

بالاتر از همه این موارد این است که لایحه از حقوق اعتقادی و دینی کودک و نوجوان حمایت نمی‌کند.در جامعه اسلامی که مبنای اصلی این است که همه بچه‌هایی که به دنیا می‌آیند، تربیت اسلامی داشته باشند و با باورها و عقاید اسلامی پرورش پیدا کنند و امکان تمرین کردن آموزش‌های اسلامی را داشته باشند و هر کدام از خانواده، جامعه، مدرسه، دانشگاه، رسانه و فضای مجازی و فیلم‌های سینمایی اگر به این حق او خدشه وارد کردند قانون باید حقوق اعتقادی کودک را مطالبه کند.

یعنی مسیر و بستری که اعتقاد اسلامی را به چه به لحاظ عملی در کودکان و نوجوانان خدشه وارد کند جرم محسوب می شود و اساسا جرم اصلی علیه کودک و نوجوان هم همین است. اما متاسفانه در لایحه کودکان دیده نشده است چرا که یک کپی‌برداری از غرب است.

 

آموزش دین اسلام در مدارس جرم است ،اما آموزش عقاید نامعلوم فردی به کودک جرم نیست؟

عده ای معتقدند که جای آموزش دین در مدرسه نیست،اشکال این حرف کجا است؟

کسانی هم که ادعا دارند که آموزش موارد دینی در مدرسه جایی ندارد در واقع دارد عقاید خودش را وارد فهم کودکان و نوجوانان می‌کند چگونه ممکن است که آموزش دین جرم باشد اما آن ایدئولوژی شخصی که وارد ذهن بچه‌ها می کنند جرم نباشد؟

 

غربگراها اصرار دارند شکست‌های غرب را در ایران پیاده کنند

زمانی که چنین لایحه‌ای در آمریکا مطرح شد به استناد متخصصان خانواده خودشان به علت سودی بود که مجموعه روانشناسان و مددکاران اجتماعی و در کنار آنها اعضای کنگره آمریکا و قضات دادگاه از نابودی خانواده می‌بردند.

چرا که تا قبل از آن تنها یک مالیات از خانواده گرفته می‌شد اما با گرفتن فرزند از خانواده و سپردن او به دولت، مالیات‌های دیگری هم نصیب دولت  می‌شد. اما سود چنین لایحه‌ای در ایران به چه کسی می‌رسد و چرا ما باید دقیقا همان مدل را در ایران پیاده کنیم؟

لایحه‌ای که در ایران و برای ایران تدوین می‌شود باید به وضع موجود و فرهنگ بومی و شرعی کشور نگاه کند و مشکلات حقیقی جامعه را پیدا کند که بسیاری از آنها نیاز به پژوهش‌های دقیق و علمی دارد و بعد راه حل‌ها را براساس همین فرهنگ بومی و شرعی ایران با توجه به توان دستگاه‌ها ارائه دهند.

اما عده‌ای به علت گرایشات بسیار عمیق به غرب همه تلاش‌شان این است که جامعه ایران را علی‌‌رغم فرهنگ غنی که دارد الا و لابد به شکل جامعه غربی دربیاورند. متاسفانه این افراد ضعف‌های عمیق جامعه غربی را نادیده می‌گیرند.

البته کسانی هم هستند که به دلیل منافع شخصی یا جناحی به دنبال الگوهای غربی می‌روند. بسیاری از این لوایح به دیگر لوایح متصل هستند و نقش تکمیلی در یک پازل بزرگتر را دارند.

جالب این است که لایحه مشابه همین لایحه در غرب و به خصوص آمریکا نتیجه مثبت چشمگیری در جهت حمایت از کودکان و نوجوانان نداشته است. به گونه‌‌ای که ما هر روز شاهد آمار وحشتناک قاچاق، قتل و تجاوز جنسی کودکان و نوجوانان هستیم.