ميرهادى معلمى بود كه درسهايش را زندگى مىكرد
پروين آقایى از اعضا شوراى كتاب كودك معتقد است توران ميرهادى معلمى بود كه درسهايش را زندگى مىكرد و در یادداشتی به مناسبت هیجدهم آبانماه، دومین سالروز درگذشت این بانوی اندیشمند، به این موضوع پرداخته است.
به گزارش کودک پرس ، پروين آقایى از اعضا شوراى كتاب كودك و عضو گروه جغرافياى فرهنگنامه كودكان و نوجوانان: «به خود گفتم تعليم و تربيت دريايى از انديشه، كار و حركت است كه دوست دارم در آن شناگر باشم.» اين گفته توران ميرهادى است. انسانى مسئول، معلمى پويا و جستجوگرى صادق و عاشق. توران ميرهادى با سابقه بيش از شصت سال كار مداوم فرهنگى، يكى از برجستهترين نامها در زمره روشنگران انديشمندى همچون جبار باغچهبان، در عصر معاصر است.
نقش توران ميرهادى در پيشرفت زندگى اجتماعى و فرهنگى كودكان ايران، حاصل فعاليتهاى اصلى او در سه حوزه : آموزش و پرورش، شوراى كتاب كودك و فرهنگنامه كودكان و نوجوانان است. پرداختن به هريك از اين سه حوزه، نقش مؤثر او را آشكارتر مىسازد. در اين گفتار تنها به حضور مؤثر او در حوزه آموزش و پرورش مىپردازيم.
در گستره آموزش و پرورش توران ميرهادى با سابقه ٢٥ سال كار معلمى و مدرسه دارى، گونهاى متفاوت از آموزش و پرورش رايج را ترويج مىكرد. او جستوجوى مداوم در كار تعليم و تربيت را مسئوليتى بزرگ در مسير ساختن انسان مىدانست و اعتقاد داشت كه اگر انسانى نادرست تربيت شده باشد اصلاحش به طول مىانجامد و در بعضى از موارد اصلاح امكانناپذير است.
از نگاه توران ميرهادى، معلم يعنى جستوجوگر و جستوجوگر را عشق به كار و صداقت راهبر مىشود و تركيب اين دو است كه كار تعليم و تربيت را در مسير درست پيشرفت سوق مىدهد. او براى چنين تحولى سه راه را پيشنهاد مىکرد: اول خودسازى، دوم اعتقاد به ماهيت متحول آموزش و پرورش و سوم راه و روش كار تربيت معلم.
توران ميرهادى با بهره گيرى از سبك و شيوه نظريه پردازان و فعالان آموزش و پرورش نوين جهان در نيمه نخست قرن بيستم ميلادى، با نگرشى نو و خلاق به علاقه و گرايش كودكان ايران توجه نشان داد. او بر اين باور بود كه هر كودك داراى دنياى ويژه خود است و نبايد با كودكان ديگر سنجيده شود، بنابراين قائل به اين نبود كه براى ارزش گذارى دانش كودكان، آنها با هم مقايسه شوند. او همواره با آموزش و پرورش رقابتى مخالف بود.
توران ميرهادى در اداره مدرسه فرهاد كه خود در دهه سى خورشيدى بنياد نهادش، چند اصل بنيادين را پايه گذاشت از جمله: تفكر مشاركتى به جاى تفكر رقابتى، كار گروهى و احترام به نظر جمعى، توجه به ادبيات كودك به مفهوم هنر كودكان، ايجاد عادت به مطالعه در دانشآموزان با همكارى و همفكرى اوليا و … توران ميرهادى به تجربه دریافته بود كه راه حل مسائل آموزش و پرورش ايران را معلمهاى ايران بايد پيدا كنند. اين بدان معنى نيست كه ايران را از دنيا جدا كنيم. منظور آن است كه راه حل مسائل ما در نقاط ديگر دنيا نيست، دركشور خود ماست .
منبع: ایبنا
ارسال دیدگاه