رشد کودکان با شبکه های مجازی و بازی های کامپیوتری

به گزارش کودک پرس ، هفته ملی کودک نیز مانند بسیاری از مناسبت‌های تقویمی، بیشتر نقش نمادین دارد. سال هاست از توجه به آموزش و رشد خلاقیت کودکان سخن رانده می شود و نگاه وزارت آموزش و پرورش به گرفتن نمره 20 از دانش آموز سال‌هاست مورد نقد قرار گرفته اما همچنان کوچک‌ترین تغییری در این حوزه وجود ندارد. هفته ملی کودک هم هرساله برگزار می‌شود بدون کوچک‌ترین توجه به نسلی که پابه پای بازی‌های کامپیوتری و شبکه‌های اجتماعی قد می‌کشد و هدف کلاس درس هم تنها رساندن او به دانشگاه و گذشتن از سد کنکور است.

وضعیت کتابخانه‌های مدارس اسفبار است و بچه‌ها تنها به گرفتن نمره 20 تشویق می شوند نه مطالعه! در این هفته که به نظر می رسد تمامی ارگان‌ها و نهادهای فرهنگی باید درگیر این مساله باشند و دست کم برنامه‌هایی هرچند کوچک را تدارک ببینند، دست‌شان خالی است و در این بین تنها کانون پرورش فکری کودک و نوجوان فعالیت‌هایی انجام می‌دهد.

بهترین نوع سینما و ادبیاتِ کودک، همچنان همان نام های درخشان سابق است و اثر درخشان تازه ای در سال های گذشته به این تعداد افزوده نشده است. اگر از سینمای کودک بگوییم، مرحوم عباس کیارستمی را مثال می زنیم و اگر از ادبیات سخن برانیم، هوشنگ مرادی کرمانی را نمونه قرار می‌دهیم. در این سال‌ها چقدر در تولید کارِ کودک پیشرفت داشته ایم؟

پبی توجهی جامعه به کودکان؛ آینده ای مبهم

فاضل نظری (مدیر عامل کانون) اشاره کرده بود: «باید بدانیم که مهم‌ترین سرمایه برای ساخت آینده، کودکان امروز هستند و سرمایه‌گذاری روی تربیت کودکان، سرمایه‌گذاری برای فردای ایران و طرحی برای بهتر کردن جامعه ایران است. جامعه‌ای که برای کودکانش زمان می‌گذارد، جامعه‌ای بانشاط بوده که برای فردا برنامه‌ریزی می‌کند.هفته کودک نمی‌خواهد و نمی‌تواند که در یک هفته تغییر بنیادین انجام دهد. این هفته نماد رزمایشی بنیادین برای ایجاد تغییری است که در مسیر تعالی جامعه است و این اتفاق بدون توجه همگان به آن اتفاق نمی‌افتد؛ چراکه اگر جامعه ما به کودکانش توجه نکند، روز به روز از فردايی که انتظار دارد، دورتر خواهد شد».

مدیر عامل کانون همچنین اشاره کرده است: «در برخی جوامع گاه پیش می‌آید که برخی آینده را فدای امروز می‌کنند ولی مصرف کردن آینده برای امروز به هیچ وجه مطلوب نبوده و جامعه موفق آن است که امروز را برای فردا هزینه کند. از شرایط امروز تا آینده فاصله‌ای وجود دارد که اسم آن تغییر است و باید انجام شود. البته خوشبختانه دروزارت آموزش و پرورش چند وقتی است گام‌های خوبی برداشته شده و روند خوبی در حال طی شدن است ولی این روند باید هرچه بیشتر سرعت بگیرد».

فاضل نظری در خصوص ضعف مشهود وزارت آموزش و پرورش گفته است: « ۱۲ سال صرف آموزش کودکان ما می‌شود ولی همه آن را در چند وقت فراموش می‌کنند و این سوال مطرح است که این آ‌موزش به چه درد آن‌ها می‌خورد. آیه‌ای در قرآن است که می‌فرماید پناه می‌برم از علمی که هیچ فایده‌ای ندارد. متاسفانه در حال حاضر روش آموزش ما نیز بر طبق الگوهای تکراری بوده که تاثیر چندانی ندارد. کودکان ما دوست دارند در بازی چیزي یاد بگیرند و علاوه بر این موضوع آن‌ها جدا از آموزش نیاز به کسب مهارت دارند».

دانشگاه، تنها هدف وزارت آموزش و پرورش

محمود برآبادی (نویسنده کودک و نوجوان) در گفت‌وگو با«قانون» هفته کودک را بهانه ای می داند برای اینکه خانواده ها و همچنین مسئولان توجه بیشتری به کودک و نیازهای فرهنگی او که کتاب هم یکی از آن نیازهاست، داشته باشند.

او در این باره اضافه می کند: واقعیت این است که در شرایط فعلی، سرانه مطالعه در کشور ما بسیار پایین آمده و به دنبال آن تیراژ کتاب ها هم کاهش پیدا کرده است که دلایل مختلفی دارد؛ یکی از این دلایل، رسانه های مجازی است که بخشی از اوقات فراغت دانش آموزان را به خود اختصاص داده است. دانش آموزان در شبکه های اجتماعی فعالیت می کنند و میزانی که باید وقت برای خواندن کتاب بگذارند در این شبکه ها صرف می کنند. دلیل دیگر این است که نظام آموزشی ما دانش آموزان را برای ورود به دانشگاه تربیت می کند و هم و غم خانواده ها این است که فرزندان وارد دانشگاه شوند و جلوی هر مطالعه ای راکه به نظرشان ممکن است به این هدف کمک نکند، می گیرند. آن ها فکر می کنند وقت بچه ها باید صرف خواندن کتاب‌های درسی شود. این تفکر اشتباهی است. در حالی که بچه هایی که نمره‌های خوبی می گیرند بیشترین مطالعه را دارند؛ چرا که خواندن کتاب به ویژه رمان و شعر به باز شدن و خلاق شدن ذهن کودک کمک می کند.

این نویسنده با اشاره به پایین بودن سرانه مطالعه در کشور اظهار می‌کند: یکی از علل پایین بودن سرانه مطالعه در میان کودکان، بازی های رایانه ای است که بچه ها را به خود جذب می کند. این بازی‌ها در انواع مختلف با گرافیک بالا تولید و بچه ها با آن سرگرم می‌شوند. هرچند که قیمت کتاب در کشور ما همچنان نسبت به کشورهای دیگر خیلی بالا نیست اما شاید عامل آخر را بتوان افزایش قیمت کتاب در کشور دانست؛ وقتی شرایط اقتصادی خانواده ها دشوار باشد، اولین چیزی که از سبد خانوار حذف می شود، کالاهای فرهنگی است. این ها دلایلی است که کتابخوانی در شرایط فعلی کاهش پیدا کرده است. در این بین هر برنامه و انگیزه ای که باعث شود ما دانش آموزان را به کتاب خواندن تشویق کنیم، هم به اقتصاد نشر کمک کردیم و هم به ترویج کالای فرهنگی.

کتابخانه های گزینشی مدارس جذاب نیستند

نویسنده کتاب «افسانه های مردم ایران» با اشاره به اینکه عادت به کتابخوانی مساله مهمی است که همچنان نتوانسته ایم آن را در بین کودکان جا بیندازیم، بیان می‌کند: اگر بتوانیم عادت به رفتارهای خوب را در فرزندان‌مان تقویت کنیم، کمک بزرگی به ذهن و خلاقیت او کرده ایم؛ این عادات کم کم به رفتار طبیعی بدل می شوند.

البته در خصوص کتاب خواندن، لازمه اصلی این است که خانواده کتابخوان باشند. به این ترتیب مساله ضروری بودن کتاب در کودک نهادینه می‌شود اما متاسفانه خود خانواده‌ها هم کمتر به کتاب علاقه دارند.

او با اشاره به خالی بودن کتابخانه‌های مدارس از آثار خوب و جذاب می گوید: سیاست آموزش و پرورش این است که کودکان را برای ورود به دانشگاه آماده کند و همین سیاست باعث می‌شود آن‌ها پیگیر این موضوع باشند که کودک چه کتاب‌هایی را باید و چه کتاب‌هایی را نباید بخواند. کتاب هایی که در کتابخانه های مدارس وجود دارند، بسیار گزینشی‌اند و همین است که بچه های امروز جذب این آثار نمی شوند چرا که با سلیقه آن ها جور نیست. ممکن است یک مدرسه کتابخانه بزرگی هم داشته باشد، اما این آثار نمی توانند در کودکان رغبتی ایجاد کنند چرا که بسیار سلیقه ای انتخاب شده اند.

کیفیت نازل نشریات کودک

یکی از معضلات مهم در حوزه کار کودک، نشریات است که متاسفانه در این حوزه درجا نزدیم بلکه از آنچه بودیم هم عقب افتادیم. محمود برآبادی در این خصوص می گوید: در یک دوره ای-حدود سال های هفتاد تا هشتاد- نشریات کودک بسیار رونق داشت. در آن دوره هم نشریات مستقل مخصوص کودکان منتشر می‌شد و هم روزنامه‌ها، ویژه‌نامه هایی برای کودکان داشتند. اما این سال‌ها بنا به همان دلیل گرانی کاغذ، مطبوعات صرفه‌جویی می‌کنند و به همین دلیل نشریات حوزه کودک بسیار کم شده اند و آنچه باقی مانده هم به لحاظ کیفی افت کرده است.

وی اضافه می‌کند: طبیعی است که وقتی یک تیم زبردست در نشریه‌ای نباشند، کیفیت پایین می آید. مجموعه این عوامل باعث شده نشریاتی که اکنون منتشر می‌شوند، نتوانند رضایت بچه‌ها را جلب کنند. نویسندگان امروز حوزه ادبیات، کسانی هستند که یا خوانندگان آن نشریات معتبر دهه 70 بودند یا نویسندگان آن ها.

خواندن داستان، ذهن کودک را فعال می کند

متاسفانه در میان خانواده‌ها و همچنین مسئولان، این نکته جا نیفتاده که داستان و رمان، تا چه اندازه می تواند هوش، خلاقیت و حافظه کودک را بالا ببرد. زمانی که مادر برای کودک خردسال خود کتاب می خواند، نوعی وابستگی عاطفی میان خود و او ایجاد می‌کند. همچنین قصه و رمان می‌تواند تجربیات خوبي در اختیار کودک قرار دهد که در آینده بتواند از آن ها استفاده کند.

در واقع می توان گفت ادبیات کودک، خود یک کلاس درس بزرگ است متشکل از تمام مسائل انسانی که کودک نیازمند یادگیری آن‌هاست.

محمود برآبادی در این باره می گوید: ادبیات داستانی ذهن کودک را فعال می‌کند؛ هنگام خواندن، فعل و انفعالاتی در ذهن انسان رخ می‌دهد که باعث شکل گیری یک روند خلاقانه در ذهن کودک می‌شود تا او بتواند خود را برای یادگیری مباحث دیگر در آینده آماده کند.

در هفته ملی کودک، بهتر است نگاهی جدی‌تر به کودکانی که تنها در مدارس در پی کسب نمره و در خانه به دنبال بازی‌های کامپیوتری هستند، بیندازیم و برای رشد فکری آن‌ها، جدا از تحصیلات مدرسه، چاره ای بیندیشیم.