کودک دیروز دستخوش تغییرات جسمی و روحی

نوجوان یا دوره نوجوانی حد فاصل بین کودک و بزرگسالی است که نمی‌توان حدود و سن دقیقی برای آن تعیین کرد.

به گزارش کودک پرس ، شروع دوره نوجوانی با مسائل پیچیده و زیادی روبرو است و سیر تکاملی شخصیت کودک دیروز دستخوش تغییرات جسمی، روحی و روانی می شود.

بدیهی ترین تغییر که برای همه موجودات زنده، مشترک است همان جریان رشد بوده و تغییرات و رشد بدنی کودک متناسب با جنسیت دختر و پسر شامل قد و وزن و تغییرات بیولوژیکی است که همراه با ترشحات هورمونی تحت عنوان بلوغ جسمی در سیر تکامل قرار می گیرد .
 همزمان با رسیدن به بلوغ جسمی جنبه های شخصیتی کودک نیز تحت بلوغ های روحی، بلوغ جنسی و بلوغ شخصیتی رشد کرده و شخص کودک را تبدیل به شخصیت نوجوان می کند.
در واقع نوجوان همان کودک دیروز است که در سیر تکامل و رشد قرار گرفته و با تغییراتی که در ظاهر و روح او اتفاق می افتد در مسیر بزرگسالی قرار می گیرد .
 نوجوان همان شخصیت میان کودک و بزرگسال است که به خاطر این تغییرات و اتفاقاتی که در جسم و روح او رخ می دهد، گویی دوباره متولد می شود.
دوره ای که کودک دیروز، میل به استقلال و مسئولیت پذیری مشابه بزرگسالان دارد، می گوییم کودک دیروز چرا که در این دوره نوجوان قطعا دیگر کودک دیروز نیست و از طرف دیگر به درستی بالغ نشده و در مسیر آن است.
بر همین اساس نوجوانی دوره سخت و پیچیده ای است، بدین ترتیب که شخص اگر کودکی کند او را سرزنش می کنند که بزرگ شده و باید در شان خودش رفتار کند و از طرف دیگر در زمره بزرگسالان هم به حساب نمی آید.
نوجوان در این مرحله می خواهد به هر طریقی قابلیت های خود را نشان دهد، ابراز وجود کند و شخصیت خود را اثبات کند که بهتر است والدین موقعیت و شرایط دوره نوجوانی را درک کرده و فرزند خود را در این مسیر یاری کند.
از آن جا که نوجوان تمایل به ابراز وجود و نشان دادن توانایی های خود دارد، ممکن است با اجتماع دور و برش که شامل دوستان و همسالان می شود، زیاد از حد سازگاری کند که اگر در این راه موفق نشود یعنی مواظب روابط اجتماعی خود نباشد، ممکن است خطراتی مانندمصرف مواد مخدر یا مصرف الکل برای او به وجود آید.
بنابراین والدین می توانند با همراهی بیشتر و با درک فرزند خود مثل یک دوست در کنار نوجوان خود باشند تا مجبور نشوند بعدا متحمل اتفاقات ناشی از دوستی نوجوانشان با دوستان و همسالان ناباب شوند و از اشتباهات بزرگ والدین گاهی همین تنها گذاشتن نوجوان، در این برهه حساس است.
جامعه و خانواده نباید انتظارات متناقض از نوجوانان داشته باشند
علی موسوی دکترای روانشناسی در بررسی مشکلات نوجوان این چنین می‌گوید: با توجه به اینکه این دوره، حد فاصل دوران کودکی و بزرگسالی است، از دست دادن حمایت‌های بی‌قید و شرط والدین برای کسب احساس استقلال از یک طرف و لذت مورد حمایت و پشتیبانی آنها بودن و همانطور کودک ماندن و بدون زحمت و دردسر، همیشه مورد محبت قرار گرفتن از طرف دیگر، در نوجوان کشمکش درونی ایجاد می‌کند و جنگ روانی عمیقی در ذهن او به وجود می‌آورد.
وی افزود: خانواده و مدرسه و جامعه نیز از او توقعات متناقض دارند، گاهی او را به چشم یک کودک نگاه کرده و برخوردی تحقیرآمیز دارند و گاهی هم توقعات از او بیش از حد توان او است و به چشم بزرگسالان به او می‌نگرند که این خود به کشمکش‌های درونی نوجوان دامن زده و او را با مشکل روبرو می‌سازد.
این روانشناس گفت: نوجوان برای کسب استقلال علیه همه مراجع قدرت از جمله والدین و کادر مدرسه طغیان می‌کند و گاهی اوقات رفتارهایی علیه آنها از خود نشان می‌دهد، درگیری‌هایی ایجاد کرده و به اعمالی دست می‌زند که روابط او را با آنها و سایر مراجع قدرت به شدت تیره می‌کند، مثلاً بگومگو می‌کند، بحث و مجادله طولانی انجام می‌دهد، بر خلاف خواسته والدین دیر به خانه می‌آید، از انجام تکالیف درسی خودداری می‌کند، سیگار می‌کشد و حتی ممکن است دست به اعمال بزهکارانه هم بزند.
وی تاکید کرد: این مورد در خانواده‌های با محدودیت زیاد و یا مدارسی که مقررات سخت و خشک را بدون نظرخواهی و مشورت با نوجوان اجرا می‌کنند از شدت بالاتری برخوردار است.
موسوی بیان کرد: یکی دیگر از مشکلات مهمی که نوجوان با آن روبرو می‌شود مساله تشکیل هویت فردی اوست، بدان معنی که سوال‌های متعددی درباره مفهوم زندگی، نقش او در این زندگی، مفهوم مرگ و زندگی پس از مرگ و بطور کلی سوالهایی نظیر، من کیستم؟ و به کجا می‌روم؟ ذهن او را به خود مشغول می‌کند که باید به آنها پاسخ دهد.
وی اظهار کرد:احساس هویت شخصی در نوجوانان کم‌کم براساس همانند سازی‌های مختلف گذشته آنها تکوین می‌یابد و با ورود به دوره نوجوانی ارزش‌های گروه همسالان و همچنین ارزیابی‌های معلمان و سایر بزرگسالان نیز مطرح است و هر اندازه ارزش‌هایی که از طرف دوستان و همسالان ابراز می‌شود با ارزش‌های والدین و معلمان هم‌خوانی بیشتری داشته باشد به همان نسبت کار هویت‌یابی نوجوان آسان‌تر پیش می‌رود.
روانشناس تصریح کرد: در این دوران، نوجوان تحت تأثیر گروه همسالان بوده و والدین را مرتبط به نسل گذشته می‌داند که نیازها و خواسته‌های عصر حاضر او را درک نمی‌کنند زیرا نوجوان خود را در این میان کاملاً گیج احساس می‌کند چون حاضر نیست که محبت والدین را هم از دست بدهد، در چنین مواقعی نوجوانان بعضی‌ها همانند هنرپیشه‌ها نقش بازی می‌کنند تا از مقبولیت والدین و گروه همسالان، هر دو برخوردار شوند.
وی گفت: ناتوانی در سازگاری با موقعیت‌های جدید موجب تشدید ترس و اضطراب در نوجوان می‌شود مانند: ترس از عدم موفقیت در امتحان یا مورد سرزنش قرار گرفتن در خانه و مدرسه، ترس از پذیرش مسئولیت و ارتباط با جنس مخالف یا مورد پذیرش دوستان واقع نشدن و فشارهای روانی، عاطفی و اجتماعی در این دوران موجب می‌شود که نوجوان با خودش، با خانواده‌اش، با دوستانش و بطور کلی با همه رابطه‌اش بهم می‌خورد و احساس کوچک شمردن خود و حقارت می کند و حالت عصبی در او افزایش می‌یابد.
والدین بیش از هرچیزی به فکرسلامت روحی فرزندان باشند
علی تسوجی روانشناس کودک و نوجوان در گفت و گو با خبرنگار فارس گفت: والدین بیش از هر چیز نگران خورد و خوراک، پوشاک، درس و مشق بچه‌ها هستند و برای برآورده کردن این نیازها است که شب و روز تلاش می کنند و لحظه‌ای آرام و قرار ندارند، اما آیا هیچ با خود اندیشیده‌اید که فرزندان علاوه بر غذای جسم به غذای روح و روان هم احتیاج دارند که اگر چنانچه این غذا در فضای گرم و صمیمی و در محیط خانواده برایشان فراهم نشود خود را برای تهیه این غذاها به هر در و دیواری می‌زنند یا با هر طناب پوسیده‌ای به قعر چاه می‌روند و آینده خود را تباه می‌سازند.
وی افزود: امروزه با گسترش وسائل ارتباط جمعی متأسفانه نوجوانان و جوانان گمشده‌ها و کمبودهای عاطفی خود را در بازی‌های پرهیجان و بی محتوای رایانه ای، فضای پرخطر و مجازی اینترنت جست و جو می کنند.
 این روانشناس اشاره کرد: نوجوانان بر این باور‌ هستند که رایانه و اینترنت دروازه ورودشان به دنیای اطراف است و والدین اگر لحظه ای، فقط لحظه ای غفلت کنند فرزندان خود را غرق در خطر می بینند و اگر مدیریتی صحیح و نظارتی دقیق بر کارها و رفتار آنها نداشته باشند نوجوانان همچون ماهی از دستشان سر می خورند و در دریای پرتلاطم امواج ماهواره و اینترنت غرق می شوند، آن موقع است که رهایی آنها از این دام ها کاری بس دشوار خواهد بود.
خودکشی آسیبی جبران ناپذیر
معصومه محسنی کارشناس آسیب‌های کودکان و نوجوان گفت: خودکشی طیف و سیعی از رفتارها را شامل می شود که در یک انتهای آن تهدید به خودکشی، پس از آن تظاهر به خودکشی، اقدام به خودکشی بدون قصد مردن و اقدام به خودکشی با قصد مرگ و در انتهای دیگر آن خودکشی منجر به مرگ قرار دارد.
وی افزود: خودکشی نتیجه نفرتی است که فرد نسبت به دیگران و جامعه دارد، ولی آن را به سوی خود معطوف می کند و به جای دیگران، تنبیه می کند و همچنین خودکشی را انجام اعمال، رفتارها و فکرهایی از جانب خود فرد می دانند که باعث رنجش خاطر یا آسیب اجتماعی و یا مخدوش نمودن روابط اجتماعی یا فردی مشخص می شود.
این کارشناس تاکید کرد: خودکشی را نمی توان رفتاری واحد با انگیزه ای واحد دانست، بلکه رفتاری است پیچیده که به صورت های مختلف و با انگیزه های متفاوت صورت می گیرد، بین دختران و پسران جوان و نوجوان در خودکشی تفاوت هایی وجود دارد.
 وی بیان کرد:دختران اغلب تلاش بیشتری برای انجام خودکشی انجام می دهند و تظاهر به خودکشی و اقدام به خودکشی در آنها زیاد است، اما پسرها غالبا در پایان رساندن خودکشی موفق ترند و خودکشی های منجر به مرگ در آنها زیاد است.
محسنی اظهار داشت: علاوه بر این روش های خودکشی دو جنس نیز با هم تفاوت دارد. به این صورت که خودکشی زنان بیشتر با داروها صورت می گیرد که امکان برگشت بیشتری دارد، در حالی که مردان خود را حلق آویز می کنند یا با اسلحه گرم خود را می کشند که غیر قابل برگشت است و دوره نوجوانی نوعی زمان خاص برای نگرانی ها و ناامیدی ها است که می تواند انگیزه هایی برای خودکشی ایجاد کند.
وی در ارتباط با انتظارات خانواده ها گفت: بعضی از نوجوانان در برخورد با انتظارات بالای خانواده ها و فرهنگ، برای به دست آوردن امتیازات بالا در ورزش، مدرسه و موقعیت شغلی زندگی می کنند و رقابت های شدید در جامعه برای ارتقا و نیاز به کسب پول زیاد از یک طرف و احساس ناتوانی در مقابله با این خواسته ها از سوی دیگر، ممکن است برخی از جوانان را به این نتیجه برساند که خودکشی تنها راه رهایی از این وضعیت می باشد.
این کارشناس تصریح کرد: در بین نوجوانان و جوانان، خودکشی به عواملی چون کیفیت زندگی خانوادگی بستگی دارد، طلاق یا مرگ یکی از والدین، باعث می شود که نوجوانان احساس طرد شدگی بکنند و این مسئله می تواند احتمال اقدام به خودکشی را افزایش دهد و فشارهای زیاد از طرف والدین برای موفقیت نوجوانان، می تواند به از دست دادن عزت نفس آنان منجر شود.
وی با اشاره به علائم خودکشی گفت: علائم عمومی خودکشی برای هر دو جنس دختر و پسر، افسردگی است که از طریق منزوی شدن، خوابیدن یا خوردن خیلی کم یا خیلی زیاد، نوشتن، فکر کردن و صحبت کردن درباره خودکشی نشان داده می شود وهم چین اکثر نوجوانانی که دست به خودکشی می زنند، به طور چشم گیری دارای سوابق تحصیلی ضعیفی هستند.
محسنی ادامه داد: نوجوانی که خودکشی می کنند، بخصوص در دوران دبیرستان، زندگیشان با ناکامی هایی همراه است و نوجوانان و جوانانی که در خانه محیط امنی نمی یابند، به دنبال آرامش و امنیت یا به گروه همسالان می پیوندند یا به طرف جنس مخالف گرایش پیدا می کنند که شکست یا ناکامی در این دوستی ها، می تواند گرایش به خودکشی را افزایش دهد.

وی تاکید کرد: خانواده های سالم که دارای منبع قدرت مطلوبی هستند، می توانند بیشتر نیازهای روانی نوجوانان را برطرف سازند و نوجوانانی که نیاز به توجه دارند و خانواده نمی تواند این نیاز را رفع کند به مرحله ای از اختلال عاطفی می رسند که از خودکشی برای جلب توجه اطرافیان استفاده می کنند و معمولا از روش های کم خطرتر مانند خوردن چند قرص آرام بخش استفاده می کنند بنابراین چنانچه والدین و دوستان نوجوان علائم خطر را بدانند، بسیاری از خودکشی ها قابل پیشگیری هستند.

 

 

 

 

منبع: فارس