تئاتر میتواند ذهن کودک را به منظور انتظار تا رسیدن به شرایط مطلوب تربیت نماید
همه ما در زندگی در وضعیتی قرار داریم و توقعمان این است که باید این وضعیت به شرایط مطلوبتری بدل شود؛ هدف از انتظار برای ظهور منجی نیز تأکید بر همین نکته است و لذا در روایت نمایشی به ویژه برای کودک و نوجوان میتوان آثاری تولید کرد که دربردارنده چنین لحظاتی و لحظههای خوش انتظار باشد.
به گزارش کودک پرس ، حسن دولتآبادی، مدیر دفتر تئاتر کودک و نوجوان حوزه هنری گفت: انتظار منجی یک فرهنگ و یک باور در نزد همه ملتهای جهان و پیروان ادیان گوناگون است و لذا چنین امری یک نیاز ضروری است که این فرهنگ را از همان اوان کودکی به شیوههایی هنرمندانه و تأثیرگذر منتقل نماییم.
وی گفت: از جمله ابزار مؤثر در این راستا هنرهای نمایشی است، یعنی استفاده از شیوه روایی قصهگو تا به این واسطه مخاطب هدف یعنی کودک و نوجوان را با مفهوم کلی پدیدهای که همگی انتظارش را میکشیم، آشنا نماییم. باید نکته مهمی را نیز مورد توجه قرار داد و آن هم اینکه کودکان و نوجوانان را به جهت عدم درک این مفهوم عقیدتی، باید با مفاهیمی ملموس و نزدیک به ظهور منجی مواجه کرد.
دولتآبادی تصریح کرد: همه ما در زندگی در وضعیتی قرار داریم که در راستای تلاش و کوششی که انجام میدهیم توقعمان این است که این وضعیت به شرایط مطلوبتری بدل شود؛ هدف از انتظار برای ظهور منجی آخرالزمان هم تأکید بر همین نکته است که ما به این واسطه سعی در رسیدن به شرایط مطلوب در زندگی را داریم؛ روایت نمایشی به ویژه برای کودک و نوجوان باید دربردارنده چنین لحظاتی و لحظههای خوش انتظار باشد.
این کارشناس و مدرس تئاتر با اشاره به اینکه تأکید بر چنین انتظارهایی به ویژه در مواجهه با مخاطب خردسال و کودک باید بیشتر باشد و سپس در دوران نوجوانی به جهت پرورش باور اعتقادی باید آرام آرام اشاره مستقیم به شخصیت و ویژگیهای خود منجی شود، افزود: انتظار برای بازگشت پدر از سر کار، انتظار برای فرارسیدن اوقات فراغت از تحصیل، انتظار برای رسیدن پسانداز یک کودک به قدری که بتواند با آن شیء، کالا و یا اسباب بازی مورد علاقهاش را بخرد و مواردی از این دست همگی در پرداخت نمایشی میتوانند دستمایه تولید تئاتر قرار گیرند و در راستای تربیت فرهنگ انتظار به مخاطب کمک شایان توجهی نمایند.
وی ادامه داد: در مشهورترین آثار نمایشی با بنمایههای دینی و اعتقادی در جهان، ویژه کودک و نوجوان شاهد هستیم که شخص نمایشگر مستقیم به مفهوم خداشناسی و خداپرستی اشاره نمیکند بلکه جنبههایی از این حس متعالی را در مفاهیمی همچون رحم و شفقت پدرانه، مهر و عاطفه مادرانه و نظایر آنها بیان میکند تا به این واسطه و در زمانی که مخاطب به درک درستی از این مفاهیم رسید، آن را منشعب از منبعی لایزال که همانا وجود خداوندی است، تعبیر نمایند.
دولتآبادی تأکید کرد: چنین روندی را نیز میتوان در جریان معرفی وجود مقدس حضرت حجت(عجلالله تعالی فرجهالشریف علیهالسلام) نیز به کار برد و با بیان همان مصادیق انتظار که انسان را به درک درستی از شرایط مطلوب در زندگیش رهنمون میسازد، در نهایت اذهان را به تعریف درستی از منجی و لزوم ظهور او در مقطع زمانی آخرالزمان آماده سازد.
وی در پایان گفت: با این تفاصیل باید بر هر آنچه که در شرایط کنونی و در حوزه برنامهسازی کودک و نوجوان اعم از نمایشی و تصویری با موضوع امام زمان(عجلالله تعالی فرجهالشریف علیهالسلام) به انجام میرسد و اشارهای مستقیم به خود موضوع غیبت آن حضرت و امید برای فرج و ظهورش دارد، خط بطلان کشید چرا که تولید و پخش و اجرای چنین برنامههایی در اساس با ساختار ذهنی و سطح درک کودکان مغایر است.
منبع: ایکنا
ارسال دیدگاه