ایجاد محیط آموزشی برای کودک از طریق بازی نمایشی خلاق

از طریق نمایش هوش و خلاقیت در کودک پرورش می یابد . آینده جهان نه از آن توده‌های مطیع که از آن انسان‌های خلاق است. در تمام حوزه‌های کودک، ما نیازمند آموزش و تمرین نمایش خلاق و مربیان آگاه و توانمند هستیم.

به گزارش کودک پرس ، بازی نمایش خلاق یک محیط آموزشی برای خردسال، کودک و نوجوان فراهم می‌کند که تمام مسائل آموزش و پرورش کودکان در آن بصورت غیر مستقیم لحاظ شده است. حرکات خلاقانه یک قسمت مهمی از آموزش تئاتر صرف نظر از سن و سال است. حرکات خلاقانه کمک می‌کند تا هنرمند در تماس با اعضای بدنش باشد و با کش دادن‌های فیزیکی شخصیت پردازی بر روی نقش داشته باشد.

آنچه در بازی نمایش خلاق اهمیت دارد روند انجام کار هست زیرا تماشاچی به معنی واقعی وجود ندارد و همه درگیر بازی هستند(مگر این که کسی به میل خودش دوست داشته باشد تماشاچی باشد). پس نتیجه کار اهمیت نداشته و کسی مورد قضاوت قرار نمی‌گیرد.

از طریق نمایش هوش و خلاقیت در کودک پرورش می یابد . آینده جهان نه از آن توده‌های مطیع که از آن انسان‌های خلاق است. در تمام حوزه‌های کودک، ما نیازمند آموزش و تمرین نمایش خلاق و مربیان آگاه و توانمند هستیم. برای پرورش قصه و نمایش و واردکردن آن به مرحله خلاقیت، باید بر جنبه‌های عملی و کارگاهی تاکید و کوشید تا مهارت‌هایی در همین راستا آموزش داده بشود. خلاقیت جزو بدنه اصلی هر هنری است و هنر نمایش از این امر مستثنا نیست.

نمایش خلاق، نمایشی است که هدف و تمرکزش روی خود است، بیشتر به توانایی‌ها توجه دارد و کمتر به محصول نهایی می‌اندیشد. این نمایش دنبال آن نیست تا بازیگری خاصی را تربیت بکند، بلکه این امر برایش جمعی است و روی تمام افراد اثر خود را می‌گذارد. این نمایش می‌خواهد حل مسئله بکند که همه به آن احتیاج دارند:

از کودکان در مهد کودک‌ها تا دانش آموزان و حتی مردم عادی شهر، کسانی که مشکلات درونی دارند، بیماران روانی و زندانیان و به طور کل هر کسی که نیاز به آموزش دارد. نمایش خلاق برای کودکان در سنین رشد بسیار مناسب است، جنبه تعلیم و تربیتی دارد و کودک را دارای تفکر شهودی و منطقی می‌کند. کودک با نمایش خلاق رفتارهای خود را در دست می‌گیرد، مهارت‌ها و اعتماد به نفس در آن ایجاد می‌شود. چنین کودکی نسبت به توانایی‌های خود آگاه می‌شود و سعی در پرورش آن می‌کند، البته در شرایطی که مربی و تعلیم دهنده ای قابل در کنارش باشد و ایجاد خلاقیت را به او بیاموزد.

کودکان صرفاً برای تخلیه انرژی خود بازی می‌کنند در حالی که این چنین نیست و آن ها با بازی دست به تجربه می‌زنند و نکات جدیدی به آموخته‌های ذهنی خود می‌افزایند. خستگی بعد از بازی کودکان عاملی برای تجدید قوای آن‌هاست زیرا کودکان از طریق بازی انرژی تازه‌ای کسب کرده و خستگی را از خود دور می‌سازند.

با توجه با آثار آموزشی و پرورشی بازی‌های کودکانه و با توجه به این که در امر آموزش، مهم «یادگیری» است و نه «تدریس»، پس چرا نبایستی از این عنصر آشنا و انرژی دهنده در امر آموزش کودکان استفاده کنیم؟ تدریس فقط زمانی مفید خواهد بود که عمل یادگیری را آسان کند.

علاوه بر کارکرد ابزاری نمایش در انتقال مواد آموزشی به کودکان، حضور تئاتر در واحدهای آموزشی می‌تواند واجد کارکرد موضوعی نیز باشد. از این منظر، تئاتر، به عنوان رشته ای هنری، و بلکه مادر هنرها (زیرا یک اجرای تئاتری مجموعه ای از هنرهای تجسمی و دیداری و نیز موسیقی و معماری را دربر می‌گیرد) تبدیل به خود موضوع آموزش می‌شود.

به این ترتیب، دانش آموزان در عمل و به طور تجربی با روند خلق یک نمایش آشنا می‌شوند. در این تجربه، کودکان چه از نظر تربیت کار گروهی و چه از نظر آفرینش خلاقانه یک نمایشنامه، و در نهایت یک اجرای تئاتری، با حضور تماشاگر به شناخت فردی و گروهی دست می‌یابند.