روایت خلاقانه کودکان ارومیه از عروج کبوترانه شهیدان

همایش ‘کبوتر کوچه ما’ برای سومین سال پی در پی با هدف معطوف کردن اعضای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آذربایجان غربی نسبت به زندگی شهدای منطقه خود در ارومیه برگزار شد؛ همایشی که ذهن‌های جستجوگر اعضای کودک و نوجوان ۱۲ تا ۱۷ سال را برای تحقیق درباره شهید محله خود به چالش کشیده و روایت‌هایی خلاقانه از پرواز کبوتران کوچه آنان بوده است.

به گزارش کودک پرس ، فعالیت‌های متنوع فرهنگی، هنری، ادبی، دینی و علمی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آذربایجان غربی در قالب 40 نوع برنامه در طول سال به صورت خلاقانه اجرا می شود؛ ‘کبوتر کوچه ما’ طرحی ابتکاری در زمینه فرهنگ ایثار و شهادت بوده که با برانگیختن حس کنجکاوی کودکان و نوجوانان نسبت به 12 هزار شهید این استان و به ویژه شهید هر محله شکل گرفته است.

هنوز دقایقی مانده تا همایش ‘کبوتر کوچه ما’ در مجتمع شهید رسول فرخی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ارومیه آغاز شود که اشتیاق کودکان و نوجوانان توجه من را جلب کرد.

دختران شال هایی با رنگ های سبز، سفید یا سرخ را بصورت مورب بر دوش خود الصاق کرده اند؛ دقت این دختران کم سن و سال و کمک آنان به یکدیگر برای مرتب کردن شال هایشان با سنجاق بر لبانم تبسم نشاند.
سنِ اجرای مراسم با یک ردیف شمع که با قاب هایی به شکل گل تزئین شده نیز زیبایی چشم نوازی به صحنه بخشیده است.

آینه هایی در گوشه های مختلف نماد خلوص و پاکی بوده و بر زیبایی صحنه افزوده و قاب هایی مستطیلی شکل و تندیس هایی از کبوتر به اسم همایش معنای ملموس تری داده است.
کبوتران کوچه های این کودکان و نوجوانان سال هاست که عاشقانه پرواز کرده اند و تنها نامشان بر ورودی کوچه ها نقش بسته است؛ این کبوتران از قفس تن رها شده و به سر منزل مقصود رسیده اند.
حالا این کودکان مشتاق آمده اند تا از کبوترانشان بگویند و ذوق خود را در مسیر حفظ میراث معنوی خود به کار ببندند؛ از شهیدانی سخن بگویند که نامشان زینت بخش کوچه بوده و چون مدالی افتخار بر تارک محله می درخشد.
مراسم با سرودی با نام ‘پلاک’ به مربیگری ‘ امیر جهان پور’ و ‘پونه یوسفی’ که پنج هفته برای آماده سازی آن با اعضای گروه تمرین کرده اند، آغاز شد.

اعضای گروه به صورت مرتب در ردیف های پشت سرهم با شال هایی سه رنگ پرچم ایران را تشکیل داده اند و هماهنگ و سرشار از ذوق و شوق سرود ‘پلاک’ را همخوانی کردند؛ در انتهای اجرا هم هر عضو گروه پلاکی آویزان از زنجیر را با دست در قسمت جلوی بدنشان خطاب به حضار نشان دادند و تاثیرگذاری بیشتری به سرود بخشیدند.
یاسین شاه حسینی، عضو برگزیده مرکز کانون ماکو به زبان ترکی به معرفی شهید محله خود به عنوان کبوتر کوچه شان می پردازد؛ وی شهید ‘نوروز علی حسن زاده’ متولد روستای آغبلاغ ماکو را معرفی می کند.
در کلیپ ابتکاری این عضو عکس هایی زیبا از خود شهید، شناسنامه شهید و مدارک تحصیلی وی به چشم می خورد.

عکس چندین جلد کتاب به همراه عکس این شهید دیده می شود و در توضیحات مشخص می شود که وی در دوران مبارزه به توزیع کتاب در بین مردم اقدام می کرده است.
در قسمتی دیگر در یکی از مدارک تحصیلی این شهید عنوان ‘دولت شاهنشاهی ایران’ دیده می شود که بر روی کلمه شاهنشاهی خط تیره پررنگی کشیده شده است.
اتمام این کلیپ با این فرمایش امام سجاد (علیه‌السلام) همراه است که ‘هیچ قطره ای در نزد خدا محبوبتر از دو قطره نیست، یکی قطره خونی که در راه خدا ریخته شود و دیگر اشکی که در تاریکی شب فقط برای خدا از چشم بنده جاری شود.’

مهدیه امانی دومین عضوی است که نامش برای اجرا به روی سِن خوانده می شود؛ قبل از اینکه وی به صحنه بیاید، مکعبی نیم متری در وسط صحنه قرار گرفته و عکس شهیدی روی آن قرار می گیرد.
سبدی از گل های لاله نیز در مقابل مکعب گذاشته می شود؛ گل های لاله کاغذی است اما رایحه ی یاد آلاله های سرخ آنها را عطرآگین کرده است.
به راستی چه کسی است که با دیدن گل لاله چه کاغذی یا حقیقی یاد لاله های سوخته در دامان این سرزمین نیافتد!
چراغ های سالن با شروع کلیپ خاموش می شود و دخترکی با 2 شمع در دست وارد صحنه می شود؛ پشت مکعب می ایستد و نگاهش را به گل های سبد می دوزد.
ثانیه هایی بعد از ‘شهید یونس امانی’ می گوید و این جمله اش چقدر به دل می نشیند که ‘وی تنها 37 بهار را زندگی کرد’.
جمله آخرش را آه کشان بر زبان جاری می کند ‘ لطفا بیایید قدردان شهدا باشیم’ و سبد را برمی دارد؛ از پله های سِن پایین می رود و لاله های کاغذی جان گرفته از احساس پاکش را به حضار تقدیم می کند.
کلیپی در این بین از روند اجرای این طرح در مراکز مختلف استان نیز پخش می شود اما کلیپ ها حرفه ای کار نشده است. انتظار معقول هم این نیست که حرفه ای کار کنند اما چقدر ذوق و شوق پشت این کارهاست.
چه کسی می داند این کودکان و نوجوانان بارها گونه هایشان در حین تحقیق و تولید این آثار از اشک چشمانشان نم نشده است؟

 

چه کسی می داند ریشه های فضایل اخلاقی در شخصیت این علاقه مندان با ساخت همین کلیپ های معمولی شکل نمی گیرد؟
در یکی از کلیپ ها جمله ای توجهم را جلب می کند: ‘زندگی زیباست اما شهادت زیباتر’ و چه زیبا کبوتران کوچه ها شهادت را زندگی کردند!
نادیا حسن زاده، عضو کانون سردشت قصه گویی را برای بازخوانی زندگی نه یک شهید بلکه شهدای محله خود انتخاب کرده است و به همین دلیل ‘به نام خدای کبوتران سپید’ را سرآغاز قصه گویی خود انتخاب کرده است.

قصه کبوترانی که همه با هم پرکشیدند و از آنان فقط ‘مصطفی’ به یادگار مانده است؛ قصه مصطفی که تنها یادگار محله ماست.
این دختران نوجوان باید 16 ساله باشد. چه مسلط قصه گویی می کند؛ قصه ای پرغصه را آغاز می کند! قصه ای که سراسر واقعیت است؛ واقعیتی تلخ. تلخ و جان سوز چون گاز خردل!
این قصه روایت داستان زندگی خانه ‘شهید قادر اسد زاده’ در سردشت، کوی شهدا، پلاک هفت است؛ خانواده ای شامل سه دختر22، 18 و هفت ساله و سه پسر 16، 14 و چهار ساله که به همراه پدر و مادرشان در هفتم تیرماه قربانی حملات شیمیایی در سردشت شدند.
سردشت در هفتم تیر سال 1366 توسط رژیم بعث عراق بمباران شیمیایی شد و در جریان آن بیش از 100 نفر تن شهید شدند و هزاران نفر از زنان، کودکان و مردان مظلوم این دیار دچار مصدومیت ناشی از گازهای شیمیایی شدند.
نادیا قصه را از زبان ‘مصطفی’ تنها بازمانده آن خانواده نقل می کند و تلاش مصطفی برای یافتن پیکرهای اعضای خانواده اش را به کمک اسلایدهای دردناک از حادثه فراموش نشدنی بمباران شیمیایی سردشت شرح می دهد.

قصه گویی ‘نادیا’، این دختر نوجوان روایتی احساسی از یک حادثه بزرگ است. چه زیبا و جان سوز بمباران شیمیایی هفتم تیرماه 1366 را با عکس های دردناک و موسیقی بی کلام غم انگیزی از این فاجعه انسانی باورنکردنی توصیف می کند.
گاه و بی گاه توضیحاتش با تصاویر سنگ های مزار اعضای این خانواده با هشت شهید همراه می شود. نادیا چه غلیظ و بغض آلود کلماتی چون ‘درد’ ، ‘دلهره’ و ‘تاول’ را بر زبان جاری می کند. گویی با این سن کم با آلام صدها سردشتی همذات پنداری می کند.
نادیا به پایان قصه پلاک هفت، کوی شهدا رسیده است اما نقل این قصه تا ابد بر زبان دختران و پسران این سرزمین جاری خواهد بود.

مدیرکل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آذربایجان غربی در سومین همایش ‘کبوتر کوچه ما’ در ارومیه بیان کرد: این همایش با هدف آشنایی اعضای دختر و پسر مراکز کانون با وقایع و آرمان های انقلاب، زندگی و شخصیت و رهبری امام و زندگینامه شهدا برگزار می شود.
جواد زاهدی افزود: 30 اثر در قالب های خلاقانه ای چون فیلم کوتاه، قصه گویی، خاطره، عکس، پاورپوینت، طرح دیواری، قصه‌گویی و روش های نوین دیگر با مشارکت 35 نفر شامل 28 دختر و 7 پسر به دبیرخانه این همایش ارسال شده بود.
وی با اشاره به اینکه همایش ‘کبوتر کوچه ما’ برنامه ای متفاوت با محوریت یادواره شهداست، اضافه کرد: علاقه‌مندان در گروه سنی 12 تا 17 سال، مستندات جمع‌آوری شده خود در خصوص زندگی و شهادت شهدای کوچه، محله خود یا شهیدی که نامش به عنوان نام کوچه انتخاب شده است را با انجام تحقیق در این باره ارائه کرده اند.

وی ادامه داد: این نوع پژوهش باعث درگیری مثبت کودکان و نوجوانان با ارزش های والای شهیدان می شود و اهمیت فضیلت های انسانی را در ذهن آنان برجسته تر می کند.
مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران آذربایجان غربی نیز در این مراسم بیان کرد: پیروزی مقتدرانه در عرصه های مختلف مدیون فداکاری های شهیدان است.

مهدی فعال افزود: این همایش برنامه ای ارزشمند و خلاق برای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت است و ابعاد معرفتی این مراسم ها با تحقیق بیشتر باید پربارتر شود.

 

 

منبع: ایرنا