تربیت در محیط آموزشی انقلابی

فرهنگ یک محیط آموزشی تحت تاثیر دو مقوله است یکی تحت تاثیر مربیان و اساتید آن محیط و دیگری دانش آموزانی که سن بالاتری دارند، لذا مدرسه ی انقلابی یعنی مدرسه ای که کادر آن مدرسه کادری باشد که افکار انقلابی را ترویج می کند و هم دانش آموزان پایه های بالاتر که الگوی پایه های پایین تر هستند فضا را می توانند برای بچه های پایه های پایین ایجاد کنند و افکار انقلابی ترویج دهند و از مدیریت مدرسه انتظار می رود که معلمان و مربیان خودشان را به انقلابی بودن تشویق کنند و هم به دانش آموزان پایه های بالاتر این میدان را بدهند که بتوانند آن دانش آموزان برای دانش آموزان پایه های پایین تر الگویی مناسب باشند.

به گزارش کودک پرس ،مدرسه در واقع یک ساختار آموزشی است، ساختار آموزشی یک فرهنگ سازمانی هم در درونش دارد؛ مدرسه انقلابی یعنی مدرسه ای که فرهنگ حاکم بر آن مدرسه یک فرهنگی باشد که به طور طبیعی و نا خود آگاه افراد انقلابی تربیت کند.

فرهنگ یک محیط آموزشی تحت تاثیر دو مقوله است یکی تحت تاثیر مربیان و اساتید آن محیط و دیگری دانش آموزانی که سن بالاتری دارند، لذا مدرسه ی انقلابی یعنی مدرسه ای که کادر آن مدرسه کادری باشد که افکار انقلابی را ترویج می کند و هم دانش آموزان پایه های بالاتر که الگوی پایه های پایین تر هستند فضا را می توانند برای بچه های پایه های پایین ایجاد کنند و افکار انقلابی ترویج دهند و از مدیریت مدرسه انتظار می رود که معلمان و مربیان خودشان را به انقلابی بودن تشویق کنند و هم به دانش آموزان پایه های بالاتر این میدان را بدهند که بتوانند آن دانش آموزان برای دانش آموزان پایه های پایین تر الگویی مناسب باشند.

.

انقلابی بودن باید به اقتضای زمان باشد؛ انقلابی بودن قبل از انقلاب یعنی تقابل با نظام حاکم ولی وقتی انقلاب پیروز شد و جمهوری اسلامی مستقر شد اقتضای انقلابی بودن این می شود که اقداماتی که توسط عامه مردم صورت بگیرد باید اقداماتی در چار چوب قوانین و مقرارات نظام باشد لذا اگر نسبت به فردی در جایگاه مدیریتی و چه جایگاه اجرایی یا معلمی اگر اشکالی هم مشاهده می شود باید تا حد امکان از قوانین و مقرارتی که جاری شده توسط نظام جمهوری اسلامی است پیروی کرد و مهم ترینش این است که این گزارشات باید سلسله مراتب خودش را طی کند یعنی به طور مثال اگر دبیر هست به مدیر گفته شود اگر مدیر هست به آموزش و پرورش منطقه گفته شود.

.

با توجه به اینکه نظام اسلامی علائم کار آمدش این است که مقررات در آن حاکم باشد بنابراین اقتضای انقلابی بودن بعد انقلاب اسلامی چه می شود باید از همین مقررات استفاده شود اگر از راه قانونی نتیجه ای حاصل نشد باید به صورت مستقیم تذکر داد ولی باز هم امر به معروف و نهی از منکر به تعبیر شهید مطهری نیاز به عقلانیت و تدبیر دارد. اینکه می فرمایند امر به معروف و نهی از منکر جزو معدود فروع دین است که تعبدی نیست یعنی مثلا نماز نیست که نماز صبح دو رکعت باشد و لاغیر اما امر به معروف و نهی از منکر یک مقوله ای تدبیری و عقلانی است یعنی باید با عقلانیت مان تدبیری بیندیشیم که تاثیر گذاری بیشتر داشته باشد.

.

به طور مثال یک دبیری را می بینیم که یک مطلبی را مطرح می کند باید امر به معروف و نهی از منکر کرد، الویت به این است که به صورت خصوصی با او صحبت شود اگر چند بار خصوصی گفته شد و تاثیری نداشت به مرجع بالاتر به صورت خوصوصی گفت به این راحتی نباید وارد یک سری اقداماتی شد که عکس العمل منفی بیشتری ممکن است ایجاد کند. مثال اینکه قرار باشد در جمعی به کسی تذکر داده شود اشتباه است به هر حال دبیر جایگاه معلمی دارد، جایگاه پدر معنوی دارد و از لحاظ علمی دانش آموز مدیون او است نباید این جور اقداماتی شود که اثر منفی دارد؛ لذا با رعایت قواعد امر به معروف و نهی از منکر باید پیش رفت.