مشارکت کودکان در انتخابات

به گزارش کودک پرس ، در روزهای نزدیک به انتخابات، تب‌وتاب انتخاباتی در جامعه به اوج رسیده و مردم در حال بحث و تبادل‌نظر پیرامون مناظرات انتخاباتی هستند.

اگرچه بخشی از جامعه یعنی افراد زیر ۱۸ سال ازنظر قانونی امکان مشارکت در انتخابات ندارند، اما این گروه سنی که در حقیقت آینده‌سازان کشور هستند نیز خواه‌ناخواه در جریان اخبار انتخابات در جامعه قرار دارند.

کودکان و نوجوانان ما در این دوران در حال یادگیری، تمرین و آماده شدن برای مشارکت سیاسی فعال در آینده و سرنوشت کشور هستند. در چنین شرایطی والدین مسئولیت خطیری در قبال فرزندان خود به عهده‌دارند تا با رفتارهای صحیح، فرزندانشان را آماده پذیرش مسئولیت‌های سیاسی در آینده‌ای نزدیک کنند.

عباس افغمی عقدا- دانشجوی دکتری مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی یزد  با اشاره به اینکه در جریان انتخابات اتفاقاتی می‌افتد که تنش آمیز است، اظهار کرد: به‌طورکلی افراد جامعه در چهار وضعیت باهم ارتباط برقرار می‌کنند؛ دسته‌ای می‌گویند من خوبم، تو خوبی، دسته‌ای می‌گویند من خوبم، تو بدی، دسته دیگر می‌گویند من بدم، تو خوبی و دسته آخر می‌گویند من بدم، تو بدی. در جریان مناظرات و تبلیغات انتخاباتی افراد می‌خواهند بگویند من خوبم، تو بدی و برای اینکه این موضوع را ثابت کنند دست به هر حربه‌ای می‌زنند. البته خوشبختانه این اتفاق در این انتخابات کمتر شده و افرادی که در مناظره هستند سطح خود را بالاتر برده‌اند.

وی با بیان اینکه در کودکان زیر ۱۲ سال هنوز تفکر انتزاعی شکل نگرفته و هر چیزی را که می‌بیند باور می‌کند، گفت: کودک زیر ۱۲ سال مشاهده عینی دارد و هرچه را مشاهده می‌کند در ذهن خود ثبت و ضبط می‌کند، در این شرایط وقتی یکسری بداخلاقی‌ها را مشاهده می‌کند، اعتماد و امنیت در ذهن او از بین می‌رود و درواقع وقتی امنیت روانی او صدمه ببیند، از سوی دیگر چون کودکان حالت تعمیم دهی دارند، هر چیزی را می‌بینند باور می‌کنند و به پیرامون خود تعمیم می‌دهد. این اتفاق اگر درونی و مدام تکرار شود دید کودک را نسبت به جامعه و آینده خدشه‌دار می‌کند.

این دانشجوی دکتری مشاوره، خدشه‌دار شدن امنیت روانی، از بین رفتن اعتماد و بدبینی کودک را حاصل مشاهده بداخلاقی‌های انتخاباتی دانست و افزود: به‌مرور زمان و با اتفاقات متعددی که رخ می‌دهد این ویژگی‌ها در کودک تقویت می‌شود. مثلاً در جامعه می‌بیند مردم بر سر گرانی و مشکلات اقتصادی بحث می‌کنند، پدر از مشکلات اقتصادی و مادر از مسائل اجتماعی گلایه می‌کند و در این شرایط دچار تزلزل روانی می‌شود، در این صورت نمی‌تواند به جامعه خود اعتماد کند، چنین فردی به خاطر نداشتن امنیت نمی‌تواند تصمیمات درستی بگیرد و در تصمیمات مهم احساس بی‌ثباتی است.

وی با یادآوری اینکه این شرایط فقط مختص جامعه ما نیست و در انتخابات بسیاری از کشورها چنین مسائلی اتفاق می‌افتد، تصریح کرد: البته برخی کشورها رعایت می‌کنند و حریم‌هایی در نظر می‌گیرند تا در جریان انتخابات هر چیزی بیان نشود و بی‌اخلاقی اتفاق نیفتد.

افغمی عقدا با تأکید بر اینکه خانواده‌ها باید از فرزندان خود مراقبت کنند، گفت: ما رویکردی به نام شفقت داریم که از مهربانی می‌آید. والدین در مورد خود و دیگران و اطرافیان به‌ویژه کودکانشان باید با مهربانی رفتار کنند؛ یعنی از کودک در مقابل مسائل بیرونی و مسائلی که قابل مدیریت است مراقبت کنند. البته برخی موارد را نمی‌شود مدیریت کرد، مثلاً در بیرون از خانه تصادفی اتفاق می‌افتد و کودک بی‌اخلاقی و خشونت می‌بیند، اما در مقابل آنچه امکان دارد حتماً باید از کودک مراقبت کنند.

وی با اشاره به اینکه شفقت چهار مرحله دارد، توضیح داد: یک مرحله شفقت نوازش است؛ اینکه من چطور طرف مقابلم را می‌شناسم و او چطور من را می‌شناسد، وقتی در ذهن خود همدیگر را می‌شناسیم بر اساس این شناخت برخورد می‌کنیم. کودکی که جلوی تلویزیون می‌نشیند و افرادی را می‌بیند که صبر، تحمل، انعطاف‌پذیری ندارند، دیدگاه‌های مخالف را نمی‌پذیرند و می‌خواهند از مواضع خود به هر قیمت دفاع کند در ذهن کودک این‌طور شکل می‌گیرد که این افراد قابل‌اعتماد نیستند.

این مشاور با بیان اینکه نوازش‌ها کلامی و غیرکلامی، منفی و مثبت، شرطی و غیرشرطی هستند، گفت: در این حالتی که بی‌اعتمادی در ذهن کودک شکل می‌گیرد درواقع نوازش کلامی از نوع منفی و به‌صورت شرطی اتفاق می‌افتد. کودک عصبانیت و پرخاشگری خود را نشان داده، به افراد بی‌اعتماد می‌شود و از دنیا و افراد گریزان می‌شود.

وی ادامه داد: موضوع دیگر رفتار والدین است که چطور به کاندیداها نوازش نشان می‌دهند. اگر در یک خانواده پدر و مادر دیدگاه سیاسی متفاوتی داشته باشند و بخواهند با موضوع سخت‌گیرانه برخورد کنند و نوازش‌های بدی به همدیگر نشان دهند و تأکید داشته باشند که من خوبم و تو بدی، دوباره همین الگو در ذهن کودک شکل می‌گیرد و تعمیم دهی به سمت مسائل مختلف گسترش پیدا می‌کند.

دانشجوی دکتری مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی با بیان اینکه کودکان در این دوران در تلویزیون، شبکه‌های مجازی، در سطح جامعه و خانواده ‌این موارد را می‌بینند، افزود: این موضوع باعث می‌شود نوازش‌های منفی در ذهن کودک شکل گیرد، درحالی‌که بهترین نوازش این است که مثبت، کلامی و غیرکلامی و از نوع غیرشرطی باشد، اما وقتی این اتفاق می‌افتد نوازش زیر سؤال می‌رود و کودک به فردی تبدیل می‌شود که نوازشگر منفی می‌شود و حتی خودش را زیر سؤال می‌برد.

وی بعد دیگر شفقت را شفقت از نوع رفتاری برشمرد و افزود: اگر والدین شفقت رفتاری داشته باشند در دعوا و درگیری‌هایی که اتفاق می‌افتد کودکان را از فضا دور می‌کند و با رفتار خودشان شفقت نشان می‌دهند.

افغمی عقدا به شفقت ساختاری اشاره و تصریح کرد: والدین می‌توانند رفتار ساختارمند داشته باشند، به این شکل که مثلاً ببینند آیا تماشای مناظره در کنار کودک به صلاح هست یا خیر، کدام قسمت برای کودک خوب و کدام قسمت بد است، یعنی ساختار تعیین کنند تا در بعدهای مختلف خانوادگی مسائل ساختارمند باشد و اجازه ندهند فرزندشان در معرض بمباران اطلاعاتی قرار گیرد، بلکه در چهارچوبی بتواند اطلاعات را کسب کند.

وی آخرین بعد شفقت را چالشی برشمرد و گفت: فرض کنیم در خانواده‌ای پدر و مادر دو دیدگاه کاملاً مخالف دارند، اما رفتار آن‌ها باید چالشی باشند، یعنی در کنار فرزند بنشینند و نظرات یکدیگر را گوش کنند، چون فرزند در حال الگوبرداری است و می‌بیند که والدین در عین اختلاف کنار هم نشسته و به حرف‌های هم گوش می‌کنند پس به این نتیجه می‌رسد که می‌توانم دیدگاه مخالف داشته باشم، اما باید انعطاف‌پذیر باشم.

این دانشجوی دکتری مشاوره با تأکید بر اینکه دیدگاه متفاوت داشتن به معنای بد بودن فرد نیست، تصریح کرد: من خوبم، تو خوبی، اما هیچ‌کسی کامل و نظرش بر دیگری ارجح نیست. همه می‌توانیم نظرات مختلف و تعامل داشته باشیم، اما همه در یک کشتی هستیم و باید بنشینیم کارشناسی شده چالش کنیم و تصمیم بگیریم تا فرزندان ما هم ببینند و یاد بگیرند. اگر والدین این کار را کنند درواقع از کودک مراقبت می‌کنند.

وی با اشاره به اینکه خانواده‌ها می‌توانند در کنار فرزندانشان بحث‌ها خانوادگی در زمینهٔ انتخابات داشته باشند و نظر فرزندشان را بپرسند، افزود: از دوره نوجوانی که تفکر انتزاعی در کودک شکل می‌گیرد والدین باید جلسات خانوادگی برگزار کنند و دیدگاه‌های خود را مطرح کرده و فرزندانشان را در مباحث دخیل کنند تا کم‌کم به این سمت بروند که فردی با دیدگاه خاص خود و توانایی انتخاب و تصمیم‌گیری شود.

افغمی عقدا خاطرنشان کرد: در دوران کودکی خانواده باید مهارت‌هایی که سازمان بهداشت جهانی برای کودکان مطرح می‌کند مانند مهارت حل مسئله، تفکر نقاد، کنترل خشم، ابراز وجود و قاطعیت را به فرزندان آموزش دهد تا در آینده بتوانند تصمیم گیران فعال باشند. متأسفانه در جامعه افرادی را می‌بینیم که با کوچک‌ترین حرفی فریب می‌خورند، به‌جای مسئله محور هیجان محور هستند، اما انتخابات فرصتی است تا کودکان را به افرادی فعال و انتخاب‌گر تبدیل کنیم که با دلیل و منطق حرف‌ها را می‌شنود و درنهایت بهترین تصمیم را می‌گیرد، درعین‌حال که به انتخاب همه افراد احترام می‌گذارد.

این دانشجوی دکتری مشاوره در ادامه با بیان اینکه وقتی بی‌اعتمادی در جامعه شکل گیرد مردم منفعل و بی‌تفاوت می‌شوند و در تصمیم‌گیری‌های مهم شرکت نمی‌کنند، تأکید کرد: باید از طریق خانواده به کودکان توضیح دهیم چه اتفاقی پیرامون آن‌ها در حال رخ دادن است، خانواده‌ها نباید بچه‌ها را در این حالت رها کنند، چراکه باید انسان‌های منطقی و رشد یافته باشند، نظر بدهند، تصمیم بگیرند و آسیب نبینند، درحالی‌که در بسیاری از موارد بی‌تفاوتی باعث آسیب‌های بزرگ‌تری برای آن‌ها در آینده می‌شود.

افغمی عقدا با اشاره به اینکه دوران کودکی زیر ۱۲ سال به دو بخش زیر شش سال و بالای شش سال تقسیم می‌شود، اظهار کرد: کودکان زیر شش سال باید درگیر مهارت آموزشی باشند و با بازی‌های مختلف، مهارت‌های لازم را به آن‌ها آموزش دهیم، اما وارد سن مدرسه می‌شوند باید درگیرتر شده و مباحث را جسته‌وگریخته بشنوند و اگر جایی بی‌اخلاقی هست والدین طوری برخورد کنند که شیوه درست رفتار را یاد بگیرند. بعد از ۱۲ سالگی و وقتی وارد سن نوجوانی شدند نیز باید آن‌ها را درگیر بحث و مشارکت فعال کنیم و از آن‌ها نظر بخواهیم، به‌طوری‌که در جریان مسائل انتخابات و سرنوشت کشور قرار گیرند.

منبع:ایسنا