کدام کودکان به گفتاردرمانی نیاز دارند؟

به گزارش کودک پرس ، نام گفتاردرمانی برای خیلی‌ها نا‌ آشناست. گفتاردرمانی در واقع ارائه خدمت در حوزه ارتباطات به‌طور کل و در حوزه اختلالات زبانی به‌طور اخص است. با دکتر سیداحمدرضا خاتون‌آبادی، استاد و مدیر گروه گفتاردرمانی دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران در رابطه با این رشته و افرادی که به آن نیاز دارند گفت‌وگو کرده‌ایم.

چه کسانی به گفتاردرمانی نیاز دارند؟

افرادی که دچار اختلالات زبانی هستند مثل کسانی که دچار سکته مغزی شده‌اند یا کودکانی که مبتلا به اختلالاتی مثل اوتیسم‌اند یا کودکانی که دیر زبان بازمی‌کنند و گرفتار اختلالات گفتاری مثل لکنت یا تولید صدا هستند.: گفتاردرمانی چه تغییراتی در این افراد ایحاد می‌کند؟

گفتاردرمانی سبب افزایش ارتباط می‌شود و این موضوع خود باعث می‌شود فرد به‌عنوان یک شخص مستقل بتواند در جامعه حضور پیداکند و کمترین هزینه را برای جامعه داشته باشد.

در حال حاضر چه افرادی در جامعه ما بیشتر به گفتاردرمانی نیاز دارند؟

کودکان اوتیستیک که متاسفانه تعدادشان در حال بالا رفتن است. گفتاردرمانی به‌عنوان یک راهبرد توانبخشی و ارتباطی می‌تواند به این افراد کمک کند.

آیا برای این گروه از کودکان سن طلایی برای شروع گفتاردرمانی وجود دارد؟

در این بخش اصطلاحی داریم به نام «مداخله زودهنگام» به این معنی که هر چقدر افرادی که توسط متخصصان مختلف تشخیص می‌گیرند را سریع‌تر تحت‌درمان قرار دهیم نتایج بهتری خواهیم گرفت. از زمانی که خانواده نشانه‌های اولیه اختلالات زبانی و گفتاری را در فرزندشان می‌بینند و کودک از سوی متخصص تشخیص می‌گیرد باید گفتاردرمانی را به سرعت آغاز کرد. هر چه این درمان سریع‌تر آغاز شود به نفع کودک است و نتایج بهتری از آن می‌گیرد.

در حوزه بزرگسالان چطور؟ چه کسانی بیشتر به گفتاردرمانی نیاز دارند؟

اختلالات گفتار و زبان پس از سکته مغزی یا دمانس در صدر فهرست قرار دارد. بیماران بعد از سکته معمولا دچار اختلالات بلع، گفتاری و شنیداری می‌شوند. مداخله گفتاردرمانی به بازیابی اطلاعات و بازگشت فرد به زندگی عادی کمک می‌کند.

برای این بیماران هم سن طلایی برای گفتاردرمانی داریم؟

در 24 ساعت اولیه بیماران مبتلا به سکته مغزی باید تحت ارزیابی و غربالگری قرار بگیرند تا مشکلات بلع که می‌تواند سبب عفونت ریه و افزایش احتمال مرگ و میر شود، کاهش یابد. در 48 ساعت اولیه هم باید ارزیابی‌های مربوط به گفتاردرمانی انجام و جلسات درمان فورا آغاز شود.

در مورد دمانس چطور؟ برنامه‌ای برای غربالگری وجود دارد؟

در همکاری‌ای که با شهرداری‌ها داشته‌ایم قرار شده هر 3 ماه یکبار در سراهای محله و خانه‌های بهداشت افراد بالای 45 سال مورد غربالگری و ارزیابی قرار گیرند. خوشبختانه اختلالات زبانی به‌عنوان علائم اولیه دمانس خود را نشان می‌دهد و اگر بتوانیم علائم اولیه زبانی افرادی که در خطر اختلالات دمانس هستند را استخراج کنیم (بر فرض تکرار زیاد یا جابجا کردن کلمات یا حروف) می‌توانیم این موضوع را اشاعه دهیم که این افراد در فهرست خطر هستند. در دمانس قبل از اینکه حافظه درگیر شود کلام دچار اختلال می‌شود و به واسطه آن می‌توان به سادگی تشخیص داد هر فرد در معرض خطر احتمال ابتلا به دمانس است یا نه.

 آیا این باور درست است که گفتاردرمانی کمک‌های محدودی به این افراد می‌کند؟

با علم امروز و پیشرفت‌های کنونی این حرف قابل‌قبول نیست. امروزه به اثبات رسیده انجام فشرده یک هفته گفتاردرمانی می‌تواند تفاوت معناداری از لحاظ آماری ایجاد کند. بعد از سکته، مغز آمادگی دارد تحت تاثیرات تحریکات بیرونی و درمان‌ها قرار بگیرد. بررسی‌ها نشان داده مداخلات زودهنگام در حوزه گفتاردرمانی و انجام تمرینات شناختی، گفتاری و زبانی می‌تواند از پیشرفت این بیماری‌های پیشگیری کند.

در گفتاردرمانی ارتباط صرفا بین بیمار و گفتاردرمانگر است؟

نه، باید با خانواده بیمار نیز در ارتباط بود. مشاوره در گفتاردرمانی یکی از رئوس مثلث است و خانواده باید همکاری کافی با درمانگر داشته باشد. مخصوصا در حوزه دمانس این همکاری قابل‌توجه است. طبق مطالعات اخیر در بیماری دمانس همان‌قدر که خود بیمار آسیب می‌بیند خانواده هم آسیب می‌بینند و گفتاردرمانی در حوزه نحوه برقراری ارتباط با بیمار، می‌تواند کمک‌کننده باشد.

 در حوزه اطفال هم همین‌طور است؟

بله، ارتباط با خانواده بیمار بسیار کمک‌کننده است زیرا خانواده بیمار بیشترین ارتباط را با بیمار دارد. گفتاردرمانگر شاید نهایتا 2 تا 3 جلسه در هفته با بیمار باشد ولی خانواده از حداکثر زمان خود می‌توانند برای کمک‌رسانی به بیمار استفاده کنند. هرچه اعضای خانواده بیشتر آموزش ببینند و راهکارهای درمانی را بیاموزند بهتر می‌توانند به بیمار کمک کنند.

در حال حاضر به نظر می‌رسد پیشرفت‌های قابل‌توجهی در این رشته حاصل شده است. همین‌طور است؟

دقیقا. ارتباطات بین‌رشته‌ای بین گفتاردرمانی، کاردرمانی، فیزیوتراپی و… باعث پیشرفت این علم و موفقیت بیشتر بیماران شده است. همکاری‌های بین‌بخشی هم مهم است. در حال حاضر بین گفتاردرمانی با حوزه‌های نورولوژی ارتباطات بسیار خوبی برقرار شده و گفتاردرمانگران در بیمارستان‌ها از سوی دانشکده توانبخشی مستقر شده‌اند و ارتباطات به شکل‌گیری کار تیمی کمک کرده که خود نتیجه مثبتی در ارتقا و بهبود بیماران و افزایش کیفیت زندگی بیماران دارد.