معرفی کتاب کودک درباره امام سجاد (ع)
به مناسبت شهادت امام سجاد (ع)، در این مطلب به معرفی کتاب «ستارههای دوستداشتنی؛ امام زینالعابدین (ع)»، نوشته محسن هجری با تصویرگری میترا عبدالهی از انتشارات شهر قلم پرداختهایم.
به گزارش کودک پرس ، کتاب «ستارههای دوستداشتنی؛ امام زینالعابدین (ع)» به قلم محسن هجری و تصویرگری میترا عبدالهی، یک کتاب کودکانه است که به زبان ساده، شخصیت امام زینالعابدین (ع) و ارزشهای اخلاقی و اجتماعی او را در قالب قصه برای کودکان توصیف میکند.
در مجموعه کتابهای «ستارههای دوستداشتنی» قهرمان کوچولوی داستان ستارههای دوستداشتنی، هر شب به پشتبام میرود و همانطور که ماه آسمان به او قول داده است، با دوختن چشمانش به آسمان نوری که همان یکی از اصحاب معصومین (ع) است به دنبال او میآید و بعد از سفری جادویی، همراه باهم، به دیدن آن معصوم میروند، چند ساعتی با او همراه میشوند و پسر کوچولوی داستان تعدادی از خصوصیات مثبت اخلاقی و کارهای خوب آن معصوم را مشاهده میکند و یاد میگیرد. این سفر که در رویا اتفاق میافتد برای پسربچه داستان پر از معناست؛ او هر ویژگی مثبتی را که از ستارهها (معصومین) یاد میگیرد، با اتفاقات روزمره زندگی خودش مقایسه میکند و این روش غیرمستقیمگویی و اینکه داستان همزمان هم در گذشته و هم در حال از زبان و نگاه کودکانه پسر داستان پیش میرود، باعث میشود کودکان امروز ارتباط بیشتری با آن برقرار کنند و ضمن آشناشدن با امام معصوم (ع)، نکات مثبت اخلاقی ایشان را نیز یاد بگیرند و در زندگی خود به عرصه اجرا در بیاورند.
در هر یک از جلدهای مجموعه «ستارههای دوستداشتنی» از ستاره داستان که همان امام معصوم است، با یک صفت یاد میشود؛ برای مثال در کتاب «ستارههای دوستداشتنی: امام زینالعابدین (ع)»، امام سجاد (ع) را با نام «ستاره نیایش» میخوانیم؛ زیرا نیایش و سجده بسیار، یکی از صفتهای بارز ایشان است. شما هم میتوانید با خواندن این کتاب، وارد سفر جالب این پسر کوچک شوید و با چشمهای خود همهچیز را ببینید.
در بخشی از متن این کتاب میخوانیم:
به یاد مدرسه افتادم، به یاد دوستان و همکلاسیها، به یاد آموزگاران و… که ناگهان صدای ستاره مرا به خود آورد: «مهمان عزیزم، گمان میکنم در این سن و سال که هستی، همیشه با آموزگار سروکار داری، این طور نیست؟»
گفتم: «همینطور است و ساعتهای زیادی را کنار آنها هستم.»
ستاره پرسید: «میدانی آموزگار برگردن تو حق دارد؟» با تعجب پرسیدم: «آموزگار چه حقی میتواند بر گردن من داشته باشد؟»
ستارهی نیایش خندید و گفت: «حقهای بسیاری بر گردن تو دارد که چند تای آنها را برایت میگویم؛ وقتی آموزگار با تو سخن میگوید، باید با دقت به او نگاه کنی و حواست به کارها یا افراد دیگر پرت نشود. وقتی کسی از آموزگارت چیزی میپرسد، حتی اگر میدانی، به جای او پاسخ ندهی و بگذاری که خود او، هر طور که درست میداند پاسخ بدهد. با صدای بلند و با عصبانیت با او حرف نزنی اگر کسی از او بدگویی کرد، از او دفاع کنی و همه جا از خوبیهایش بگویی.»
وقتی حرفهای ستاره به اینجا رسید، به چشمانش نگاه کردم. میخواستم بگویم برای همهچیز سپاسگزارم، میخواستم صورت مهربان او را غرق بوسه کنم و دست او را برای همیشه در دستهایم نگاه دارم. ولی تنها کاری که از من برآمد، گفتن این حرف بود: «هرگز شما را فراموش نخواهم کرد.»
ستاره خندید و گفت: «من هم شما را فراموش نخواهم کرد.»
در آخرین لحظهها، وقتی از کمیل خداحافظی کردم، او گفت: «هر وقت سجدهکنندهای میبینی، به یاد امشب باش. هروقت نیکوکاری میبینی، به یاد امشب باش. به یاد کسی که روزها در حق مردم خدمت و شبها در برابر خداوند مهربان سجده میکرد.»
اطلاعات بیشتر:
انتشارات شهر قلم، کتاب «امام زینالعابدین (ع)»، از مجموعه «ستارههای دوستداشتنی» را به قلم محسن هجری و تصویرگری میترا عبدالهی برای گروه سنی «ب» و «ج» در ۲۴ صفحه و به بهای ۳۴ هزار تومان منتشر کرده است.
ارسال دیدگاه
Warning: Attempt to read property "comment_approved" on null in /home/doreha/domains/koodakpress.ir/public_html/wp-content/themes/Jam_News/comments.php on line 35