دفاعمقدس در آینه سینمای کودک و نوجوان
دوران حماسهسازی کودک و نوجوان دیروز و دوران حماسهپردازی و افتخار نسل امروز، سببساز ثبت روایتهای متفاوتی بر پرده نقرهای شده است.
به گزارش کودک پرس ، مقوله «جنگ» با وجود تمام تلخیهایی که برای کودکان و نوجوانان در پی داشت، به بستری برای دستیابی به بلوغ فکری بدل شد و فضایی را ایجاد کرد تا کودکان و نوجوانان صفاتی همچون «رشادت»، «از خود گذشتگی» و «فداکاری» را در عمیقترین حالت و مفهوم آن، از خود بروز دهند.
این مقطع مهم از تاریخ معاصر کشورمان حاوی پیامها و مفاهیم ارزشمند فراوانی است که همواره لازم است به نسل جدید انتقال داده شود و آنها را با نحله فکری و ارزشهای جاری در قلب جبهههای جنگ و پشت سنگرهای آن آشنا کند.
سینمای ایران همواره توجه ویژهای به حوادث دوران دفاع مقدس داشته و از نظرگاههای، گوناگون بازتاب دهنده مقاطع مهمی از این واقعه بوده است. در میان این آثار، سینمای کودک و نوجوان نیز سهم قابل توجهی را به خود اختصاص داده است، شاید برخی منتقدان این مساله را مطرح کنند که بسیاری از این فیلمها با وجود بهرهگیری از قصهها و شخصیتهای کودک و نوجوان و وارد شدن به دنیای ذهنی آنها، برای مخاطبان بزرگسال تهیه و تولید شده است.
اما به هر جهت افراد در این گروههای سنی نیز به واسطه دیدن تصویری از یک پرسوناژ با مختصات سنی مشابه خود، غالبا جذب این آثار میشوند و از آنها تأثیر میپذیرند. نمونههایی از این دست آثار در سینمای ایران فراوان یافت میشود و برخی از این فیلمها به تجربههایی ماندگار در حافظه مخاطبان تبدیل شدهاند.
«تنگه ابوقریب» (بهرام توکلی) که ماجرایی واقعی را روایت میکرد، به مقاومت دفاع گردان لشکر 27 محمد رسول الله در برابر رژیم بعث عراق در منطقه استراتژیک تنگه ابوقریب در روزهای پایانی جنگ میپرداخت. قصهای اثر گذار در قالب درامی قهرمان محور، که یکی از شخصیتها کودکی عکاس است که در آن شرایط دشوار، همراه با دیگر پرسوناژها در پیشرفت ماجراهای این فیلم نقش دارد و سرنوشت تراژیک او اثرگذاری بسیاری بر مخاطب داشت.
فیلم «بمب؛ یک عاشقانه» (پیمان معادی) نیز اگرچه به صورت مستقیم پرداختی درباره جنگ نداشت، اما شخصت کودک آن، و تاثیر شرایط جنگی بر سرنوشت او، نقش پررنگی در انتقال معنا و مفهوم فیلم داشت.
«موقعیت مهدی» (هادی حجازیفر) نیز فیلمی با ظرافتهای بسیار و مربوط به فرازهایی از زندگی شهیدان حمید و مهدی باکری و دلاوریهای لشگر 31 عاشورا بود. حجازیفر برای این فیلم، ساختاری اپیزودیک را در نظر گرفته بود و در یکی از آن اپیزودها، داستان فیلم حول محور دوستی و رفاقت دو نوجوان میگذشت که همراه با یکدیگر عازم جبهههای نبرد شده بودند و شهادت یکی از این دو نفر، دیگری را برای بازگرداندن جنازه او به تکاپو واداشت و در نهایت طی مکالمه او با مهدی باکری، آن نوجوان به مرحله تازه ای از بلوغ و درکی جدید از زندگی میرسید. بیان پرجزئیات و وررود به درونیترین لحظههای ذهنی نوجوانی غریب در جنگ در هنگامه تلاطمهای روحی که از سر میگذراند، از برگهای برنده «موقعیت مهدی» بود. مهدی جعفری، فیلمبردار شناخته شده سینمای ایران نیز در سالهای اخیر دو فیلم با محوریت کودکان و دوران دفاع مقدس را مقابل دوربین برد.
«بیست و سه نفر» به ماجرای اسارت 23 رزمنده نوجوان سیزده تا هفده سال میپرداخت که در سال 1361 و در زمان جنگ، به اسارت نیروهای بعثی عراق درآمدند. جعفری با روایتی صادقانه که از خلوص کم نظیری در شیوه پرداخت شخصتها و شکل روایی برخوردار بود، توانست یکی از تاثیرگذارترین وقایع دوران دفاع مقدس را بر پرده سینما بیاورد. این فیلم که در سی و دومین جشنواره بین المللی فیلمهای کودک و نوجوان پروانه زرین بهترین فیلم را کسب کرد، مورد توجه مخاطبان عام سینما هم قرار گرفت و از بهترین فیلمهای مربوط به سینمای جنگ به شمار میرود.
او دو سال بعد نیز مجدداً فیلمی با محوریت حضور یک نوجوان در جنگ را مقابل دوربین برد. «یدو» مربوط به روزهایی است که آتش جنگ اوج گرفته بود و پی آمد آن، خانوادههای فراوانی خانه و کاشانه خود را در شهر آبادان رها کرده تا به نقطهای امن مهاجرت کنند. در این میان، مادر یک خانواده به دلیل دلبستگی و خاطرههایش از شهر و خانه، با ترک آبادان مخالف است و پسر نوجوانش تلاش میکند تا مادر را مجاب به جابهجایی از شهر کند. اما در این مسیر، آشنایی او با برخی از رزمندگان و مشاهده رشادتهای آنان باعث تحول عمیقی در او میشود تا جایی که تصمیم میگیرد پس از انتقال خانوادهاش به شهری ایمن، خود در نقش قهرمان به آبادان بازگردد و مانع از سقوط شهر شود. جعفری این فیلم را بر مبنای کتاب «زخم شیر» نوشته صمد طاهری کارگردانی کرد. «یدو» به دلیل بهره گیری از داستانی بکر و کمتر شنیده شده و همچنین استفاده از ساختاری درست در شکل و شیوه روایت، مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و از مهمترین فیلمهای حوزه کودک و نوجوان در ارتباط با دوران دفاع مقدس به شمار میرود.
در ویترین سینمای کودک، جشنواره کودک و سینمای دفاع مقدس، میتوان به آثار زیر اشاره کرد:
کودک قهرمان/ پایان کودکی (کمال تبریزی) برگزیده داوران کودک و نوجوان دهمین «جشنواره بینالمللی فیلمهای کودک و نوجوان» شد.
ترکشهای صلح (علی شاهحاتمی) دیپلم افتخار بهترین فیلم بخش ملی و یکی از آثار برگزیده داوران کودک و نوجوان جشنواره پانزدهم را از آن خود کرد.
کودک و فرشته (مسعود نقاشزاده) 5 جایزه از بیست و سومین «جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان»، از جمله بهترین فیلم بلند آسیایی و بهترین فیلم ایرانی را کسب کرد.
اتوبوس شب (کیومرث پوراحمد) در بیست و یکمین دوره از «جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان» پروانه زرین بهترین کارگردانی در بخش ملی را کسب کرد.
خانه امن است (ناصر رفایی) در بیست و چهارمین «جشنواره بینالمللی فیلمهای کودک و نوجوان» این فیلم توانست پروانه زرین بهترین فیلمنامه و بهترین کارگردانی را از آن خود کند.
بزرگمرد کوچک (صادق صادق دقیقی) جایزه «شهید بهنام محمدی» از بیست و ششمین «جشنواره بین المللی فیلمهای کودکان و نوجوانان» را به دست آورد.
مهران (رقیه توکلی) در سی و سومین جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان توانست پروانه زرین شهید بهنام محمدی و جایزه ویژه دبیر برای توجه به فرهنگ مقاومت و برداشت ملموس مردمی و قابل فهم برای نسل امروز ایران اسلامی را از آن خود کرد.
به این فهرست میتوان آثاری چون نینوا (رسول ملاقلیپور)، بهار (ابوالفضل جلیلی)، ستاره دنبالهدار (سیروس کاشانینژاد)، باشو غریبه کوچک (بهرام بیضایی)، آتش در خرمن (سعید حاجیمیری)، دشت ارغوانی(نادر مقدس)، سفر شبانه (خسرو معصومی)، قله دنیا (عزیزالله حمید نژاد)، تابستان طولانی(علی خزاییفر)، نوروز (سیدرحیم حسینی) و… بسیاری دیگر از فیلمهای سینمای ایران را نیز اضافه کرد.
به این ترتیب دور از واقعیت نیست که اگر بگوییم دوران هشت سال دفاع مقدس هنوز ناگفتههای بسیاری را در دل خود دارد که بازگویی آن ها در مدیوم سینما، به دلایل بسیار زیادی امری ضروری به شمار میرود و نیاز است تا فیلمسازان توجه ویژهای به ظرفیتهای روایی آن داشته باشند تا نسلهای جدید هم بتوانند با فداکاریهای صورت گرفته در دوران دفاع مقدس آشنا شده و وقایع پیرامونی این حادثه مهم در تاریخ ماندگار شود.
ارسال دیدگاه