کتاب خدایا…خدایا! / راز و نیازهای کودکانه با خدا
به گزارش کودک پرس ، کتاب خدایا…خدایا! اثری است از مرحوم سوسن طاقدیس که در ابتدای آن می نویسد: در این اثر کودک مستقیم با خدا حرف می زند، در واقع دعاها و راز و نیازهایی کودکانه با خداست. موضوعات مطرح شده در این گفتگوها مسایلی است که برای خردسالان مهم و مطرح و اما […]
به گزارش کودک پرس ، کتاب خدایا…خدایا! اثری است از مرحوم سوسن طاقدیس که در ابتدای آن می نویسد: در این اثر کودک مستقیم با خدا حرف می زند، در واقع دعاها و راز و نیازهایی کودکانه با خداست. موضوعات مطرح شده در این گفتگوها مسایلی است که برای خردسالان مهم و مطرح و اما قابل درک است.
سوالاتی که او در ذهن دارد و یا این که در آینده با آنها مواجه خواهد شد. تاثیر مهم این اثر آن است که به صورت غیر مستقیم با کودک مطرح می شود که تو خدایی داری او می شنود، می بیند، آگاه است و تو را می فهمد؛ می توانی با او سخن بگویی و هر آنچه می خواهی از او درخواست کنی، اولین بار که کودکی با این پیش زمینه ذهنی با خدا سخن بگوید، اولین نماز او خواهد بود.
این کتاب شامل ۱۰ نیایش است که در آن کودکان با زبان و اندیشه و در دنیای خود با پروردگار خود به سخن گفتن پرداختهاند و از خواستهها و نیازهایشان از دریچه ذهن خویش توجه نشان دادهاند.
این کتاب از سویی روایت داستانی برای کودکان از زبان خودشان که توأم با صمیمت ویژهای است و شکلی تازه و نو از خداشناسی را برای آنها رقم میزند و از سوی دیگر تمرینی است برای نویسندگی و انشا برای مخاطبان دبستانی تا با سبک نوشتاری نیایش و راه آن آشنا شوند.
آنچه طاقدیس در این کتاب رقم زده است آموختن مضامینی عالی و روحانی و نیز اجتماعی به مخاطبان خود در قالب نیایش و شعر است. او در واقع سعی کرده با این ابزار آنها را با برخی از مهمترین و عالیترین مضامین و مفاهیمی که در زندگی فردی و اجتماعی خود با آن سروکار دارند آشنا کند و از این منظر در کنار پاسخهایی که به سوالات آنها درباره این موضوعات ارائه میکند، مفاهیمی تازه و سوالاتی تازه را نیز برای آنها ایجاد کند که پاسخ به آنها رفته رفته در کتابهای بعدی مجموعه جای میگیرد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
خدایا دیروز صدای رعد و برق را شنیدم، خیلی ترسیدم، اما مادر گفت که این صدای خوردن ابرها به همدیگر است و بعد از آن باران می بارد، درست است که صدای بلندی است اما صدای زیبای باران تلافی آن را در می آورد.
می دانم که اگر صداهای بلند و عجیب نبود، خیلی از موسیقی ها نیمه کاره می ماند و یا شاید صدای قناری ها وسط آوازشان قطع می شد، خدایا از تو بخاطر همه این صداهای زیبا و عجیب تشکر می کنم!
این کتاب با تصویرگریهای سارا کثیری مزین شده است که در آن سعی داشته با ترکیب فرم بندی پویا و رنگهای گرم، نوعی خیالانگیزی خاص برای مخاطبان کتاب به ارمغان آورده شود.
خدایا…خدایا! در ۲۲ صفحه با شمارگان هزار نسخه توسط انتشارات نیستان وارد بازار شده است.
طاقدیس در ۱۷ بهمن ۱۳۳۸ در شیراز به دنیا آمد. او فعالیت داستان نویسی حرفهای را با نوشتن داستان بابای من دزد بود در کیهان بچهها آغاز کرد. سوسن طاقدیس آثار بسیاری را برای کودکان خلق کرد و جوایز زیادی را هم از آن خود کرد. از جمله عنوان برگزیده بیست و سومین دوره کتاب سال ایران برای کتاب قدم یازدهم و همچنین دریافت جایزه پروین اعتصامی برای بهترین کتاب کودک و نوجوان برای کتاب شما یک دماغ زرد ندیدید؟ در سال ۱۳۸۵.
زرافه من آبی است، پشت آن دیوار آبی، هزار سال نگاه، تو هم آن سرخی را میبینی، یک راه دور و دراز، ماه خالش را از کجا آورده بود، یک چاله اینجا، یک چاله آنجا، نمکی و دیو، قایم موشک و قایم مارمولک، ته ته ته چاه، فیل برقی، شما یک دماغ زرد ندیدید؟، با یک گل بهار نمیشود و خدا پاسخ داد عناوین برخی آثار اوست.
طاقدیس پنجم اردیبهشتماه امسال در سن ۶۱ سالگی بر اثر بیماری قلبی درگذشت.
ارسال دیدگاه