کودکان در باشگاه زنجیره‌ای جیم‌جیم

شاید واژه «سواد بدنی» را کمتر کسی شنیده باشد؛ بچه‌ها بعد از سه سالگی باید بتوانند به سواد بدنی برسند؛ یعنی بدانند فیزیولوژی بدن‌شان برای چه ورزشی مناسب است و باید بر چه رشته تخصصی ورزشی تمرکز داشته باشند. از حرکت‌ها و نرمش‌های عمومی کار شروع می‌شود و مرحله به مرحله قدرت و توان بدنی و مهارت‌های حرکتی کودک سنجیده می‌شود.

به گزارش کودک پرس ، وارد که می‌شوی یک لوبیای سحرآمیز می‌بینی که به آسمان رفته و جلوترش یک غول دارد از آسمان پایین می‌آید. همین‌ها کافی است که به دنیای قصه‌ها وارد شوی. محیط کاملا کودکانه است. صدای شعر و آواز و هیاهوی بچه‌ها همه جا هست؛ ذوق می‌کنند، جیغ می‌کشند و بازی می‌کنند و زندگی‌کردن را با اسباب بازی، بازی و سرگرمی یاد می‌گیرند. جشنواره اسباب‌بازی یک هفته‌ای خیابان حجاب تهران را یکی از شلوغ‌ترین خیابان‌های پایتخت کرده بود. جشنواره‌ای برای کودک و نوجوان و با تمرکز بر آموزش برای خلاقیت و شکوفایی استعدادهای آینده‌سازان این سرزمین.

سواد بدنی کودک خود را بشناسید و جلوی تخیل خلاق او را نگیرید
بچه‌های پنج و شش ساله ردیفی ایستاده‌اند و نوبتی یک استوانه لوله‌ای را می‌گیرند و به سمت همدیگر می‌اندازند؛ اسمش قلم تندرستی است، هم بازی است و هم ورزش. با یک وسیله ساده و ابتدایی که در دسترس همه مردم است، ساخته شده و تمرکز، تعادل و هماهنگی عصب و عضله را در کودک تقویت می‌کند. لوله استوانه‌ای‌شکل در ارتفاع متفاوت برای سنین متفاوت. یک نفر استوانه سبک را از روبه‌رو پرت می‌کند و کودک باید بتواند آن را قبل از زمین‌افتادن بگیرد. آقای عزیزی طراح این وسیله ورزشی تفریحی به «شهروند» می‌گوید: «تمرکز عصب و عضله مهم‌ترین هدف این وسیله ورزشی برای کودکان است که اصل و اساس همه ورزش‌ها همین سه گزینه  تمرکز، تعادل و هماهنگی است. طرح در وزارت ورزش و فدراسیون ورزش‌های همگانی ثبت شده؛ طراح این وسیله معتقد است می‌توان در سنین بالا نیز برای جلوگیری از آلزایمر روی این وسیله حساب کرد. همین‌طور برای کاهش استرس و اضطراب که بلای جان مردم شهرنشین این دوره است؛ به‌طوری که همزمان هر دو دست کار می‌کند و دو نیمکره مغز فعال می‌شود. به سادگی هرچه تمام‌تر خانواده‌ها می‌توانند در منزل از آن استفاده کنند؛ هم بازی و سرگرمی و هم ورزش و تمرکز ذهنی.

سالن شبستان نمایشگاه اسباب‌بازی‌های ترویجی است و پر از غرفه‌های رنگارنگ و شلوغ که هر کدام یک یا چند مهارت آموزشی وترویجی را در کودک مورد تمرکز قرار داده و برای او اسباب‌بازی یا بازی طراحی کرده است. از خانواده عروسک‌های چوبی که کودک می‌تواند به سلیقه و براساس قدرت ذهنی خود آنها را رنگ و برایشان شخصیت‌پردازی کند، تا بازی‌های فکری  متعدد و جورواجور که کودک و نوجوان را به سمت رشد اجتماعی و شناختی سوق می‌دهد. غرفه‌ها تقریبا پر از بازی‌های فکری است؛ تصور شکوفا، ساز و بازی، کاردستی‌های چوبی، نگاره‌های آسان‌آموز کودک با رویکرد شناختی در ارتقای مهارت نقاشی، قطار اعداد، آسان‌آموزهای پیش از دبستان برای آموزش اعداد و حروف بدون اینکه جلوی خلاقیت کودک را بگیرد و نوعی چارچوب ذهنی برای کودک بسازد. ورزش و داشتن فعالیت‌های بدنی یکی از چالش‌های بچه‌های امروز است و بسیار به تماشای تلویزیون و بازی‌های تبلتی وابسته شده‌اند و تنبل. گوشه‌ای از سالن شبستان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان فضایی ایجاد شده که آدم را یاد باشگاه‌های ورزشی می‌اندازد، از بلوک‌های پله‌ای و میله‌های بارفیکس گرفته تا طناب‌ها و توپ‌های آویزان از سقف برای ورزش‌کردن بچه‌ها. نخستین باشگاه زنجیره‌ای و تخصصی ورزش کودک را به اسم جیم‌جیم راه‌اندازی کرده‌اند. مجموعه‌ای که بر فعالیت‌های حرکتی هدفمند متناسب با سن و فیزیک کودک تمرکز دارد و علاوه بر ارتقای سطوح فعالیت‌های حرکتی بر مهارت‌های اجتماعی، عاطفی و شناختی کودک هم تمرکز دارد.

شاید واژه «سواد بدنی» را کمتر کسی شنیده باشد؛ بچه‌ها بعد از سه سالگی باید بتوانند به سواد بدنی برسند، یعنی بدانند فیزیولوژی بدن شان برای چه ورزشی مناسب است و باید بر چه رشته تخصصی ورزشی تمرکز داشته باشند. از حرکت‌ها و نرمش‌های عمومی کار شروع و مرحله‌به‌مرحله قدرت، توان بدنی و مهارت‌های حرکتی کودک سنجیده می‌شود. شاید بگویید کودک وقتی بزرگ‌تر شود، می‌تواند بگوید فوتبال دوست دارد یا ژیمناستیک؛ دیگر چه نیازی به این کارهاست؟ اما متخصصان امر می‌گویند بازشناسی سواد بدنی کودک می‌تواند مسیر روشنی برای آینده‌اش ترسیم کند و خانواده‌ها از امروز روی یک قهرمان ورزشی تمرکز داشته باشند.

 

از مرتب‌کردن میوه‌ها تا آموزش برنامه‌نویسی پایتون
می‌گویند در قرن بیست‌ویکم همه بچه‌ها باید برنامه‌نویسی یاد بگیرند؛ دلیلش را جوان مبتکر آکادمی ایران اسکرچ، یک آکادمی برای آموزش برنامه‌نویسی به کودکان و نوجوانان به «شهروند» می‌گوید: «بله لازم است؛ دانشمندان  می‌گویند در عصر حاضر برنامه‌نویسی اهمیت زیادی دارد؛ البته قرار نیست همه برنامه‌نویس‌ها در حوزه کامپیوتر کار کنند؛ یک وکیل، معلم یا پزشک هم می‌توانند فرصت‌های بیشتری با فناوری اطلاعات در حوزه تخصص خودشان بسازند.»

یک گروه جوان استارت‌آپی مجموعه آموزشی برنامه‌نویسی کودکان و نوجوانان را راه‌اندازی کرده‌اند، هدف‌شان این است که در پنج‌سال بتوانند در پنج استان به کودکان و نوجوانان برنامه‌نویسی یاد بدهند. اگر تا ١٠‌سال پیش ندانستن زبان بین‌المللی نوعی بی‌سوادی به حساب می‌آمد، در جهان امروز به برنامه‌نویسی توجه جدی شده و تمرکز کشورهای توسعه‌یافته بر آموزش برنامه‌نویسی از سنین پیش از دبستان است. این تمرکز به گفته ابراهیمی، مدیر جوان این مجموعه سه علت عمده دارد؛ نخست دلایل روانشناسی؛ یعنی بچه‌ها برنامه‌نویسی را یادمی‌گیرند تا یکسری ارزش‌های روانشناسی در آنها شکل گیرد. خلاقیت‌ها و استعدادهایشان شکوفا می‌شود و قدرت حل مسأله‌شان بیشتر. به علاوه  کودکان و نوجوانان کار گروهی را یادمی‌گیرند، تفکر منطقی و انتزاعی‌شان افزایش پیدا می‌کند و درنهایت آنها به بالاترین نیاز انسانی که خودشکوفایی است، می‌رسند. دومین دلیل کسب این توانمندی این است که بچه‌ها می‌توانند مهم‌ترین مهارت کلیدی عصر دیجیتال را فرابگیرند و در سبک زندگی خود تغییر ایجاد کنند.  این مدیر جوان معتقد است بچه‌ها با یادگیری برنامه‌نویسی می‌توانند ارزش و ثروت تولیدکنند. تولید ارزش به این صورت که می‌توانند به توسعه و سلامت جامعه کمک کنند و در تولید ثروت هم ما می‌توانیم در فناوری اطلاعات به چندین برابر درآمدهای نفتی برسیم؛ همان اتفاقی که در کشورهای توسعه‌یافته افتاده است.

اما کودکی که هنوز خواندن و نوشتن بلد نیست، چگونه برنامه‌نویسی را یاد می‌گیرد و برنامه‌نویسی مجموعه ایران اسکرچ برای چه گروه سنی ارایه می‌شود و چگونه؟ ابراهیمی می‌گوید: «دو مقطع داریم، پنج تا هشت‌سال که شامل مهدکودک و پیش‌دبستان و اول دبستان می‌شود. این مقطع یک سیستم ترمیک جداگانه دارد. به این صورت که مجموعه بازی‌هایی را تدوین کرده است. مثلا ربات شو؛ یکی ربات می‌شود دیگری‌ هادی ربات. یا مثلا جای‌جایی میوه‌ها به اسم چی رو بدم و چی رو بگیرم. بچه‌های زیر هشت سال در این بازی الگوریتم مرتب‌کردن میوه‌ها را یادمی‌گیرند. دقت داشته باشید که ما اصلا آنها را در این سن وارد دنیای تبلت‌ها نمی‌کنیم و تلاش‌مان این است که الگوریتم‌های برنامه‌نویسی را در دنیای واقعی به آنها یاد بدهیم.

مرحله بعد مقطع دبستان و متوسطه اول و دوم است که ١٥ ترم دارند و برنامه‌نویسی، انیمیشن‌سازی و ساخت برنامه ربات‌ها را یاد می‌گیرند، به‌طوری که می‌توانند نقاشی بکشند، آن را متحرک‌کنند و برایش داستان بسازند.» ابراهیمی می‌گوید: «ما در کلاس‌های برنامه‌نویسی‌مان سعی کردیم براساس اصول سازمان جهانی بهداشت بر مهارت‌های زندگی که شامل تفکر نقاد، تفکر خلاق و توانایی کنترل استرس است، تمرکز کنیم. مثلا وقتی بچه‌ها شروع می‌کنند به نوشتن یک بازی یا برنامه، قطعا به مشکل برمی‌خورند و در این مسیر یاد می‌گیرند خشم و استرس خود را کنترل کنند و راه‌های دیگر را برای رسیدن به پاسخ پیدا کنند.»

در کشور ما آمار برنامه‌نویسان کودک و نوجوان خیلی پایین است؛ حتی کمتر از عراق و افغانستان. ابراهیمی می‌گوید: «در کشورهای همسایه حدود ٨٠ تا ١٠٠هزار برنامه‌نویس کودک و نوجوان وجود دارد، اما در ایران این رقم خیلی پایین‌تر است. این مجموعه  دو‌سال است سیستم ترمیک کدنویسی کودکان ایجاد کرده است که بچه‌ها ابتدا در قالب بازی و سرگرمی، ساخت برنامه‌های تعاملی را یاد می‌گیرند و کم‌کم با اینترنت اشیا و برنامه‌نویسی ربات‌ها آشنا می‌شوند. برنامه‌نویسی اسکرچ یک زبان بین‌المللی بلاکی است؛ یعنی بچه‌ها فقط با چسباندن قطعه‌های کدنویسی، برنامه‌نویسی را یاد می‌گیرند.» محمدجواد ابراهیمی که موسس این آکادمی است، به «شهروند» می‌گوید: «زبان برنامه‌نویسی اسکرچ در این مجموعه به زبان فارسی ترجمه شده و بچه‌ها می‌توانند از هشت سالگی به زبان مادری‌شان کدنویسی را انجام دهند. مرحله بعد برای نوجوانان کارآفرینی و راه‌اندازی استارت‌آپ است؛ به این صورت که بچه‌ها اگر ایده‌ای خاص در برنامه‌نویسی دارند، می‌توانند از فرصت مجموعه برای پردازش ایده خود استفاده کنند تا خودشان بتوانند سایتی را طراحی کنند. نهایتا نوجوانان در این مجموعه زبان پایتون را یاد می‌گیرند؛ یکی از پردرآمدترین زبان‌های برنامه‌نویسی که بسیار قدرتمند است، در عین حال با دستور زبان ساده. اعتقاد داریم اگر بتوانیم برنامه‌نویسی پایتون را به نوجوانان یاد بدهیم، می‌توانیم زمینه‌ساز انقلاب نرم‌افزاری در ایران باشیم. امیدواریم روزی شرایط برقرارشود و این آموزش‌ها در سیستم درسی آموزش‌وپرورش قرار بگیرد. ما سعی کرده‌ایم از درآمدهایمان هزینه کنیم و نهایتا آموزش‌هایمان کم‌هزینه‌تر تمام شود.»

غرفه‌های زیادی هستند که بازی‌های فکری طراحی کرده و گوشه‌ای را برای استفاده از اسباب‌بازی‌ها در نظر گرفته‌اند تا کودک دقایقی بازی کند و تصمیم بگیرد این اسباب‌بازی را می‌خواهد یا نه. یکی از غرفه‌داران درباره اسباب‌بازی‌های فکری موجود در نمایشگاه ترویجی می‌گوید: «مدل آموزشی ما به این صورت است که هنر و ریاضیات و مهندسی را ترکیب می‌کند و گروه‌های سنی متفاوتی دارد؛ مثل پازل‌ها بست مانند که طرح خاصی ندارند و فقط رنگ‌های مختلف دارند؛ بچه‌ها قطعه‌های پلاستیکی پازل را به هم وصل می‌کنند و با استفاده از قدرت تخیل خود شکل‌هایی مختلف می‌سازند، گچ و قالب هم برای بچه‌های سه و چهار ساله داریم؛ گچ‌ها را قالب می‌گیرند و رنگ‌آمیزی می‌کنند و تخیل خلاق‌شان را برای پیاده‌سازی به کار می‌برند؛ به علاوه هواپیما و قطارهای فومی برای بچه‌های بالای ٦‌ سال و یک منجنیق چوبی که همه‌شان ساختنی است و قدرت تمرکز و تفکر کودک را به کار می‌گیرد.»

 

احیای بازی‌های سنتی؛ از نون بیار کباب ببر تا عموزنجیرباف
«گرگم و گله می‌برم، چوپون دارم نمی‌ذارم؛ دندون من تیزتره، دنبه من لذیذتره.» شاید پر سروصداترین غرفه شبستان باشد؛ بچه‌ها می‌دوند از دست گرگ فرار می‌کنند، ذوق می‌کنند و از ته دل می‌خندند. غرفه استان تهران کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان حال و هوای متفاوتی دارد؛ چون به جای بازی با اسباب‌بازی، بچه‌ها با هم بازی می‌کنند. قربانعلی مسئول این غرفه است. او به «شهروند» می‌گوید: «ما در اینجا سه بخش داریم؛ بازی‌ها و نمایش خلاق، بازی‌های سنتی و آوابازی. در بخش نمایش خلاق به واسطه بازی‌ها نمایش را به بچه‌ها آموزش می‌دهیم و مهارت‌ها به صورت غیرمستقیم به بچه‌ها یاد داده می‌شود؛ مهارت‌های ده‌گانه زندگی مفاهیمی است که روی آن متمرکز می‌شویم.
نمایش‌ها برای بچه‌های چهار سال به بالا تا سطح دبیرستان طراحی شده است و هر کدام بر یک مهارت تمرکز دارد. بازی‌های بومی و محلی با هدف احیای بازی‌های سنتی طراحی شده است.» قربانعلی می‌گوید: «‌این بازی‌ها دو ویژگی دارند، هم پرتحرک هستند و هم به صورت گروهی انجام می‌شود. این فرصتی است که به پدر و مادرها اجازه می‌دهد کودک را همراهی کنند. همان‌طور که این روزها خانواده‌هایی را دیده‌ایم که برای اولین‌بار این بازی‌ها را با هم تجربه می‌کنند؛ عمو زنجیر باف، گل یا پوچ، نون بیار کباب ببر و آسیاب بچرخ و…؛ ١٢ نوع بازی سنتی در این غرفه به بچه‌ها آموزش داده می‌شود. در بخش آوابازی به واسطه صداسازهایی که خود بچه‌ها انجام می‌دهند، ریتم و موسیقی شعر را با کتاب‌هایی که در کانون تدوین شده به کودکان آموزش می‌دهند؛ به‌طوری که بچه‌ها با ضربه‌های این صداسازها ریتم و موسیقی صداساز را درک می‌کنند و همین مهارت به آنها کمک می‌کند که در سنین بالاتر وزن موسیقی را یاد بگیرند.» قربانعلی  توضیح می‌دهد: «ارایه آموزش‌ها در ٦٠ مرکز فعال در استان تهران صورت می‌گیرد و با هماهنگی اداره استان مربی‌های مهدکودک‌ها را هم آموزش می‌دهیم.»

 

عروسک‌بازی و قصه‌پردازی و کسب مهارت‌های زندگی اجتماعی
یک نمایشگاه عروسک هم در جشنواره اسباب‌بازی برقرار بود؛ از دارا و سارا گرفته تا عروسک‌های خلاقانه و جالبی مثل  دختر گیسو کمند و منوچهرخان سبیل کلفت. تنوع عروسک‌ها برای هر بیننده‌ای جالب توجه است. بچه‌ها اما براساس تصور خلاق خود با عروسک ارتباط برقرار می‌کنند. دخترهای موفرفری دنبال عروسکی هستند که بیشتر شبیه خودشان باشد و پسرها هم حتما دنبال شخصیتی می‌گردند که قوی‌تر و شجاع‌تر به نظر برسد؛ همه عروسک‌ها کار دست کارشناسان و دانش‌آموخته‌های هنر سراسر ایران است که برای نمایش در جشنواره برگزیده شده‌اند. سمیرا صحرانورد، کارشناس هنری این بخش، در توضیح عروسک‌های این بخش به «شهروند» می‌گوید: «در درجه اول مواد اولیه‌ای که برای ساخت عروسک استفاده شده است، برای ما اهمیت دارد؛ چون بچه‌ها قرار است با آن بازی کنند و نباید مضر یا خطرناک باشد. بچه‌ها با عروسک قصه‌پردازی می‌کنند و داستان می‌سازند و با آن ارتباط برقرار می‌کنند. شخصیت‌هایی که در این بخش می‌بینید تقریبا همه‌شان فکر شده‌اند و خلاق. بچه وقتی آن را نگاه کند، تصور و ایده جدیدی برایش به وجود می‌آید.» این کارشناس هنری به شاخص‌های انتخاب عروسک‌ها اشاره می‌کند:   «بیش از ٤٠٠ عروسک به جشنواره رسیده بود که داوران ١٠٤ اثر را انتخاب کرده و ٣ عروسک برگزیده می‌شود. بسیاری از عروسک‌ها قصه دارند؛ بچه مجبور می‌شود قصه عروسک را گوش کند و وارد دنیای او شود؛ همین فرصت اجازه قصه‌پردازی به او می‌دهد. مثلا یکی از عروسک‌ها شاماران است؛ عروسکی که صورت زن و بدن مار دارد که در بین کردها قصه‌ای افسانه‌ای دارد که به شاه ماران و الهه وصلت معروف است.

بعضی عروسک‌ها دختر و پسر انتخاب شده‌اند تا به ارتباط جمعی بچه‌ها در بازی با عروسک کمک کند. وقتی کودک یاد می‌گیرد با عروسک ارتباط برقرار کند، در دنیای واقعی و ارتباط با بچه‌ها هم بهتر می‌تواند بازی کند و همین مهارت در او رشد می‌کند تا دنیای بهتری در ارتباطات اجتماعی‌اش بسازد؛ چراکه عروسک برای ما بزرگ‌ترها شیء است ولی از نظر بچه عروسک روح و شخصیت دارد.»

 

 

 

 

منبع: شهروند