گفت‌وگو با کشتی‌گیر «گوش‌بریده»!

«او ابتدا آمپول لیدوکائین به گوش بچه‌ها تزریق می‌کرد و بعد با دستش به شدت ماساژ می‌داد و بعد گوش بچه‌ها را می‌شکست. من هم سوال کردم که این چه کاری‌است و آیا ضرر دارد؟ او در پاسخ گفت که هیچ ضرری ندارد. من هم تصمیم گرفتم مثل بقیه گوشم را بشکنم. وقتی گوشم را شکستم شب چرک کرد.»

به گزارش کودک پرس ، روزنامه همشهری نوشت: «کشتی را از دیرباز با صفات پهلوانی و جوانمردی می‌شناسند؛ طوری که در کشور همسایه، افغانستان، رشته کشتی را با نام «پهلوانی» به یکدیگر معرفی می‌کنند. آنها به دو نفر که کشتی می‌گیرند، می‌گویند دارند «پهلوانی» می‌کنند. حالا چه اتفاقی افتاده که یک مربی اعتقاد دارد کشتی‌گیر باید گوش‌اش حتماً شکسته باشد و به همین دلیل خودش به گوش شاگردانش ماده لیدوکائین تزریق می‌کند و گوش‌شان را می‌شکند. نتیجه این عمل خودسرانه می‌شود عفونت گوش نوجوان نقده‌ای و بریدن گوش‌اش.

 

کشتی‌گیر باید گوش‌اش شکسته باشد!

خبری که در لابه‌لای اخبار سیل و ویرانی‌های اخیر گم شد و اتفاقاً بسیار تلخ و ناراحت‌کننده بود، عملکرد خودسرانه مربی کشتی شهرستان نقده از توابع استان آذربایجان غربی بود. گویا این مربی اعتقاد داشته کسی که گوش‌اشنشکند کشتی‌گیر نمی‌شود به همین دلیل در حرکتی عجیب و غیر عقلانی با اجسامی همچون سکه اقدام به شکستن گوش شاگردانش می‌کرده و البته برای آن که کمتر درد بکشند، لیدوکائین به گوش آنها تزریق کرده است، همین عمل سبب شده تا گوش برخی از آنها عفونت کند و متأسفانه عفونت در گوش یکی از کشتی‌گیران آن قدر زیاد بوده که پزشکان مجبور به بریدن گوش او می‌شوند.

 

آرمین اطمینان کشتی‌گیر نقده‌ای همان فردی است که گوش‌اش را در این اتفاق از دست داد. او درباره اتفاقات رخ داده بین او و مربی‌اش گفت: «یک روز وقتی می‌خواستم سر تمرین بروم دیدم که مربی تیم به کشتی‌گیران می‌گوید که کشتی‌گیر باید گوش‌اش شکسته باشد. او ابتدا آمپول لیدوکائین به گوش بچه‌ها تزریق می‌کرد و بعد با دستش به شدت ماساژ می‌داد و بعد گوش بچه‌ها را می‌شکست. من هم سوال کردم که این چه کاری‌است و آیا ضرر دارد؟ او در پاسخ گفت که هیچ ضرری ندارد. من هم تصمیم گرفتم مثل بقیه گوشم را بشکنم. وقتی گوشم را شکستم شب چرک کرد و همین موضوع باعث شد تا شب به بیمارستان نقده مراجعه کنم. آنجا به من گفتند که نمی‌توانیم کاری انجام دهیم و باید برای درمان به ارومیه بروم. در ارومیه به من گفتند که مشکل خاصی برایم گوشم پیش نیامده است به همین علت به خانه بازگشتم، اما رفته‌رفته گوشم سیاه شد و پوسید. دوباره برای درمان راهی ارومیه شدم و در آنجا پزشکان مجبور به بریدن گوشم شدند. ۵ نفر دیگر از کشتی‌گیران که گوش‌هایشان را شکستند هم در شرایط مشابهی قرار داشتند اما وضعیت گوش من از آنها بدتر بود.»

 

این اتفاق‌های نادر در حالی در باشگاه‌های ایران رخ می‌دهد که در بسیاری از کشورهای دیگر کشتی‌گیران در سنین پایه طبق مقررات باید از گوش‌بند استفاده کنند.