درخشش “نیاز” در سایه توجه به فرهنگ ایثار و جوانمردی در هفتمین دوره
جشنواره فیلم کودک و نوجوان هر سال بهانهای میشود برای پرداخت دوباره به این موضوع فراموش شده تا شاید دوباره شاهد رونق سینمای کودک در کشور باشیم.
به گزارش کودک پرس ، هفتمین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان از چهاردهم تا بیستم مهرماه 1370 در اصفهان به دبیری علیرضا شجاع نوری در حالی برگزار شد که برای نخستین بار بخش سینمای ایران از بخش مسابقه بین الملل جدا شده و فیلم ها در دو بخش مجزا به رقابت با یکدیگر پرداختند. از فیلم های مطرح این دوره می توان به «نیاز» ساخته علیرضا داودنژاد، «مدرسه پیرمردها» به کارگردانی علی سجادی حسینی، «طوطی و بقال» ساخته عبدالله علیمراد در کنار فیلم هایی همچون «لمب» ساخته کالین گرگ و «پسر کنجکاو» ساخته تونچ باشاران اشاره کرد که در شب اختتامیه جوایز زیادی را به دست آوردند.
«نیاز» ساخته علیرضا داوودنژاد یکی از بهترین نمونه فیلم های ساخته شده برای قشر نوجوان است که هنوز پس از گذشت نزدیک به سه دهه از ساخته شدنش همچنان باطروات و جذاب جلوه می کند. علی اکبر قاضی نظام در فیلمنامه نیاز، داستان پسر نوجوانی به نام علی را روایت می کند که پس از فوت دلخراش پدر کارگرش، برای گذران زندگی خود و مادرش دست از تحصیل شسته و به دنبال یافتن کار می رود. در این مسیر اتفاق هایی برای علی رخ می دهد که او را از یک نوجوان خام به مردی پخته تبدیل کرده و به اوج می رساند. داوودنژاد بدون اینکه به پیچیده گویی و بازی با فرم رو بیاورد برای روایت قصه خود از ساختار خطی بهره گرفته است.
از همان سکانس نخست تماشاگر با غم بزرگی که بر زندگی ساده خانواده دو نفره علی هوار شده، روبه رو و با علی همذات پنداری می کند که با پیشرفت داستان این همذات پنداری به اوج می رسد. تم گذشت و جوانمردی به عنوان تم اصلی فیلم، به خوبی در عرض فیلمنامه گسترش پیدا کرده و در نهایت به یکی از بهترین پایان بندی های سینمای ایران ختم می شود. جایی که علی پس از مشاهده مشکلات دیگر کارگر نوجوان چاپخانه(رضا)، جای خود را به او داده و خود در یک کارگاه آهنگری مشغول کار می شود. تاکید کارگردان بر شمایل مربوط به عزاداری سالار شهیدان(علیهالسلام) نیز پیام فیلمساز را به تماشاگر تمام و کمال منتقل می کند. بازی های درخشان بازیگران فیلم از محمدرضا داودنژاد و عزت الله صلح جو مهربان و شهره لرستانی گرفته تا پیام سوری و ترحم فتحی، از دیگر نقاط قوت نیاز به حساب می آیند که با وجود قرار گرفتن بازیگران حرفه ای در کنار نابازیگرها یکدستی فوق العاده ای بر آن حاکم است.
در عین حال نباید از فیلمبرداری رئالیستی حسین ملکی هم به سادگی گذشت که در پررنگ کردن وجوه واقع گرای فیلم نقش مهمی داشته است و برای نمونه می توان به سکانس اتوبوس سواری عصرگاهی علی و استاد بنا اشاره کرد. نیاز به واسطه ارزش های غیرقابل انکارش، پروانه زرین بهترین فیلم و بهترین فیلمنامه را از آن خود کرد که کاملا شایسته به نظر می رسید.
«مدرسه پیرمردها» به کارگردانی علی سجادی حسینی یکی از پرفروش ترین فیلم های سینمای کودک و نوجوان در دوره رونق این سینما در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد است. فیلم داستان پیرمردی نیکوکار به نام پاک نهاد ملقب به سبیلو است که سال ها پیش مدرسه ای را برای کودکان ناشنوا تاسیس کرده و حال پسرانش می خواهند که با بستری کردن اش در آسایشگاه خصوصی سالمندان، مدرسه را به یک بسازوبفروش واگذار کنند تا در آن به جای مدرسه مجتمع تجاری ساخته شود. اما در این مسیر نوه سرایدار مدرسه که پیرمردهای آسایشگاه به او لقب فسقلی داده اند، پسران پاک نهاد را دنبال کرده و می کوشد تا با همکاری سایر پیرمردها، سبیلو را از آسایشگاه فراری دهد. این در حالی است که مدیر مستبد و خشن آسایشگاه همراه با برخی از کارکنان آنجا سعی در جلوگیری از این کار دارند.
«مدرسه پیرمردها» از آن دسته فیلم های خوش ریتم و جذاب حوزه کودک و نوجوان است که به راحتی با طیف های دیگر مخاطبان هم ارتباط برقرار کرده و سرگرمشان می کند. علیرضا طالب زاده در نگارش فیلمنامه این فیلم، شکل های مختلفی از کمدی را مدنظر داشته و بیش از همه به کمدی اسلپ استیک(بزن و بکوب) توجه نشان داده است.
موضوعی که از نیمه دوم فیلم به شدت پررنگ شده و در سکانس های آخر به یک کمدی فانتزی نزدیک می شود. جایی که سرهنگ، کبیری، آقای گلی و سایر پیرمردها با اتومبیل آمبولانس سر در پی اتومبیل پسران پاک نهاد گذاشته و در آخر هم با اتومبیل آنها برخورد می کنند. سجادی حسینی در مقام کارگردان کار مشکلی در این فیلم داشته زیرا در اغلب سکانس های آن شخصیت های متعددی حضور داشته و جزییات زیادی هم در گوشه و کنار آن به چشم می خورد. برای مثال به سکانس گفتگوی پیرمردها درباره کمک کردن به فسقلی نگاه کنید که پنج، شش شخصیت در آن حضور فعال دارند. از میان این شخصیت ها هم سرهنگ بهتر از بقیه از کار درآمده و لایه های بیشتری دارد. همینطور گلی آشپز چاق و قوی هیکل آسایشگاه که بسیاری از شوخی های کار حول محور او شکل گرفته است.
انتخاب بازیگران این فیلم هم کار دشواری بوده که سجادی حسینی به خوبی از عهده انجام آن برآمده و گروه فوق العاده ای را کنار هم قرار داده است. از مهدی فتحی، سعید پورصمیمی، اصغر گرمسیری، عطا الله زاهد و جمال اجلالی تا اکبر عبدی، گوهر خیراندیش، سروش خلیلی و برادران بنفشه خواه که هر یک متعلق به نسلی از بازیگری سینمای ایران هستند و در نقش های خود به خوبی جا افتاده اند.
سی و یکمین جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان به دبیری علیرضا رضاداد 8 الی 14 شهریور 97 در شهر اصفهان برگزار می شود.
منبع: تسنیم
ارسال دیدگاه