كودكان را دچار سردرگمی عاطفی نكنيم
يكی از نكات مهم در تربيت كودك رفتار يكسان والدين با كودك است. تربيت با ثبات يعنی برای انتظاراتی كه از كودك داريم صريح باشيم و انتظارهايمان در شرايط مختلف يكسان باشد.
به گزارش کودک پرس ، يكي از نكات مهم در تربيت كودك رفتار يكسان والدين با كودك است. تربيت با ثبات يعني براي انتظاراتي كه از كودك داريم صريح باشيم و انتظارهايمان در شرايط مختلف يكسان باشد. بيشك ثبات در رفتار از سردرگمي كودك جلوگيري كرده و به او احساس امنيت ميدهد. اگر زماني كه حوصله داريد با كودك خوش رفتاري كنيد و به او پاسخ مثبت دهيد و پذيراي او باشيد و در زمان ناراحتي او را طرد كنيد و پاسخهاي منفي بدهيد فرزند خود را سردرگم كردهايد. چون او نميداند رفتار مناسب چيست و چه چيزي شما را راضي نگه ميدارد؟ در اين مورد كودك دچار ناامني رواني ميشود و اين امر حائز اهميت و قابل توجه است.
همچنين وقتي كودك ميبيند كه پاسخ شما به رفتار خوبش بيتفاوتي است و نسبت به رفتار بدش با خشونت واكنش نشان ميدهيد، شما با اين كار كودك را دچار سردرگمي ساخته و به او ياد ميدهيد فقط و فقط در مقابل رفتارهاي بدش پاسخگو هستيد و او را در انجام رفتارهاي بد تقويت كردهايد.
كودك را بلاتكليف و سردرگم نكنيد
يكي از موارد مهم سردرگمي كودك زماني رخ ميدهد كه يك بار رفتاري را در كودك تشويق و در شرايط ديگر او را تنبيه كنيد. بر كسي پوشيده نيست كه كودكي كه از نظر عاطفي سردرگم شود، پرخاشگر، كمرو يا منفعل بار ميآيد. البته ناگفته نماند كه احتمال خارج شدنش از دنياي واقعيت و پناه بردنش به دنياي خيالي هم زياد است. دكتر مريم رئوفي، روانشناس و مشاور خانواده با تأكيد بر نكته پيش گفته ميگويد: رفتار متضاد والدين با كودك عامل بسياري از اختلالات رواني مثل اسكيزوفرني است. مشروح گفتههاي اين روانشناس را در ادامه ميخوانيد.
محبت كردن آري، لوس كردن نه!
كودكان تشنه محبت هستند و ميتوان ادعا كرد ادامه زندگي جنيني در كودك هنوز وجود دارد و رفتار مادر تأثير زيادي در روحيات كودك دارد. استفاده از كلام محبتآميز، اعتماد به نفس كودك را افزايش ميدهد. كودك نياز شديدي به تأييد والدين خود دارد و اين امر از طريق بيان دو واژه «دوستت دارم» به كودك امكانپذير ميشود. گروهي از والدين از ابراز كلامي به كودك خودداري و فكر ميكنند با اين كار آنها كودكشان لوس شده و وابسته بار ميآيد.
لوس شدن كودك زماني اتفاق ميافتد كه شما به درخواستهاي غيرمعقولش پاسخ دهيد و در مقابل رفتارهاي لجبازانه و بد قلقيهاي او كنار بياييد و اين رفتارها را در او تقويت كنيد. مثلاً وقتي يك خوراكي و اسباب بازي را بخواهد كه شما نميخواهيد آن را تهيه كنيد يا صلاح نميدانيد به او بدهيد در مقابل رفتارهايي مثل گريه و زاري، پرت كردن اشيا، لجبازي، قهر كردن و… كوتاه آمده و آنها را به او بدهيد، اما رفتار محبتآميز ابراز كلامي عشق و محبت به كودك وي را مطمئن بار ميآورد و مهرباني و عشق ورزيدن را ياد ميگيرد و هرگز لوس نميشود. نكته ديگر در تربيت كودك برقراري رابطه عاطفي است.
رفتار بد كودك را ناديده نگيريد
براي تنبيه كودك هرگز نگوييد ديگر مادر يا پدر او نيستيد، زيرا استرس رها شدگي را به او وارد ميكنيد. در ضمن كودك اعتماد خود به شما را از دست ميدهد و احساس ميكند شما دروغگو هستيد، چون متوجه ميشود كه هنوز به عنوان والد او مطرح هستيد. سعي كنيد قهر با كودك را طولاني نكنيد؛ چراكه او اين رفتار را از شما ياد ميگيرد و برايش عادي ميشود.
براي تنبيه كودك بايد رفتار بدش را به او تذكر دهيد، اما به شخصيت او توهين و وي را تحقير نكنيد. هميشه جايي براي جبران رفتار اشتباه كودك باقي بگذاريد و به او فرصت دهيد تا رفتار اشتباهش را جبران كند. حتي تشويق كنندهاي براي جبران كردن رفتار او در نظر بگيريد. مثلاً بگوييد اگر در طول اين هفته اين رفتارهايت كمتر شود، جايزهاي (چيزي كه دوست دارد و قابل تهيه و متناسب با تغيير رفتار او باشد) به تو خواهم داد.
زمان محروميت كودك را طولاني نكنيد
فراموش نكنيد تسلط شما بر كلام و ثبات در رفتارتان ميتواند موفقيت شما را در تغيير رفتار كودكتان تضمين كند. در بعضي تنبيهها شما ميتوانيد كودك را از موضوعي كه مشتاق آن است محروم كنيد، اما تناسب تنبيه با رفتار بد او را در نظر داشته باشيد. مثلاً براي مدت يك ساعت از ديدن كارتون مورد علاقهاش محروم شود يا از بازي با اسباب بازي كه دوست دارد يا رفتن به جايي كه دوست دارد او را محروم كنيد، اما زمان اين محروميت را طولاني نكنيد و مشخص كنيد كه چقدر باشد.
شما حق داريد از دست كودك ناراحت و عصباني شويد اما او را از محبت خود محروم نكنيد و هرگز براي تنبيه كودك نگوييد دختر بد يا پسر بد. اين كلام موجب تثبيت نقش بد بودن در كودك ميشود و او باور ميكند موجود بدي است. شما تنها رفتار بدش را سرزنش كنيد، اما تجربه خوب بودن را برايش زنده نگه داريد. كودكي كه احساس بد بودن كند، راه خوب زيستن را ياد نگرفته و نميتواند از خود دفاع كند و به دنبال خوبيها برود و مدام فكر ميكند من بد هستم، پس نميتوانم رفتار خوب انجام دهم. اين مورد در ساير مواردي كه به كودك برچسب زده ميشود قابل مشاهده است. پاك شدن ذهن كودك از برچسبها سخت است.
اگر كودك برچسب شيطان، بازيگوش، خنگ، كودن، بيادب، تنبل، نادان و از اين قبيل را داشته باشد، همين رفتارها را انجام خواهد داد. پاك شدن ذهن كودك از برچسبهايي كه به او زده ميشود كار دشواري است. نكته مهم اين است كه دعواهاي خود را به زمان عدم حضور بچهها موكول كنيد. چون بخش اعظم اضطراب و نگراني كودك در اثر اختلافات والدين ايجاد ميشود و همچنين كودكان در يك فضاي ناآرام و ناامن بزرگ ميشوند. كودكان را واسطه دعواها و داور حق دهي به يكي از شما قرار ندهيد. كودك هم پدر و هم مادرش را دوست دارد و انتخاب يك والد به عنوان قرباني و يكي به عنوان ظالم احساس تضادي را در او رشد ميدهد. معمولاً كودك فرد قرباني و مظلوم را انتخاب ميكند و بالطبع در زندگي خود نيز نقش قرباني بودن را انتخاب ميكند و در زندگي بزرگسالي با اين نقش خود را بروز ميدهد. اگر نقش ظالم را هم پذيرا شود، تبديل به يك فرد پرخاشگر و زورگو شده و از يك زندگي طبيعي محروم ميشود.
به جاي اينكه بگوييد… بهتر است بگوييد…
درخواستتان را به طور مشخص به كودك گفته و او را سردرگم نكنيد. مثلاً به جاي اينكه بگوييد چقدر نامنظم هستي دقيقاً به او بگوييد اسباببازيهايت را در سبد مخصوصش بگذار. به جاي اينكه بگوييد شلوغ نكن، بهتر است بگوييد آرام بازي كن. به جاي اينكه بگوييد اين چيه پوشيدي، بهتر است بگوييد برو و آن لباس قرمزت را بپوش.
براي بيان درخواستهاي خود از كودك جملات طولاني به كار نبريد و سخنراني نكنيد. به جاي اينكه بگوييد اين چه وضعه كه توي اتاقت داري، بهتر است بگوييد بچهها بايد مرتب باشند. مشخصاً بگوييد بهتر است لباسهايت را آويزان كني. بهتر نيست كتابهايت را در قفسه بگذاري. ميخواهي با همديگر اينجا را مرتب كنيم و… اگر كودك بد غذاست به او پيشنهاد دهيد با شما در تهيه غذا مشاركت كند. اين مشاركت ميتواند از تهيه مواد اوليه تا پختن و آماده كردن غذا باشد تا اينكه شروع به سخنراني كنيد و او را بابت نخوردن غذا سرزنش كنيد. ميتوانيد بازي گارسون و رستوران را تدارك ببينيد.
منبع: روزنامه جوان
ارسال دیدگاه