بازی با عروسک، یادگیری مهارت ارتباطی

کودک در نقش‌هایی که تمرین می‌کند، تجدیدنظر می‌کند و قسمت‌های جدید را جایگزین قسمت‌های قبل می‌کند. از این طریق تجارب خود را با ادراکات و شناخت‌های جدیدش تلفیق می‌کند. این بازسازی‌ها و ترکیب‌ها به رشد قدرت آفریندگی و خلاقیت او کمک می‌کنند.

به گزارش کودک پرس ، عروسک‌ها و وسایلی شبیه وسایل شما در ابعاد کوچک‌تر می‌توانند قوه تخیل کودک را در این سن بیش از پیش تقویت کنند. هیچ تعجب نکنید اگر دختر ۵ ساله شما مانند یک مادر دلسوز عروسکش را‌ تر و خشک می‌کند یا پسر ۴ ساله‌تان با پیچ گوشتی کوچکش به جان اسباب‌بازی‌هایش افتاده تا آن‌ها را تعمیر کند.

کودک در این سن به بازی‌های نمایشی علاقه خاصی نشان می‌دهد. پس در خرید عروسک‌های دستی تردید نکنید. کودک شما با دست گرفتن این عروسک‌ها علاوه بر تقویت قوه تخیل برای خلق نمایش، آرزو‌ها، هیجانات و امیال خود را از زبان عروسک بیان کرده و با نگاه کردن از دریچه چشم عروسک دید تازه‌ای نسبت به دنیای اطراف و اتفاقاتش پیدا می‌کند.

علاوه بر این، کودک در حین بازی خود را در موقعیت‌های اضطراب‌آور و ترسناک قرار می‌دهد و با همراهی عروسک به جست‌ و جوی راه‌حل می‌پردازد و از این طریق تسلط خود را بر موقعیت‌ها افزایش می‌دهد. کودکی که از مراجعه به دکتر هراس دارد، با همکاری عروسکش نقش‌های بیمار و پزشک را بازی می‌کند و از این طریق تسلط خود را در موقعیت‌هایی که احتمالا پیش خواهد آمد مجسم می‌کند و تا حدی بر نگرانی و ترسش فائق می‌آید.

همچنین بازی ممکن است معانی خاص و مهمی برای برخی از کودکان داشته باشد و تمایلات گوناگون آن ها را به صورت نمادین ارضا کند اما مطمئنا نمی‌تواند برای همه بازیکنان همان مفهوم خاص را داشته باشد. بازی به خصوص با عروسک، علاوه بر موارد ذکر شده قبل می‌تواند در رشد شخصیت کودک تاثیرات بسزای دیگری نیز داشته باشد.

کودک در نقش‌هایی که تمرین می‌کند، تجدیدنظر می‌کند و قسمت‌های جدید را جایگزین قسمت‌های قبل می‌کند. از این طریق تجارب خود را با ادراکات و شناخت‌های جدیدش تلفیق می‌کند. این بازسازی‌ها و ترکیب‌ها به رشد قدرت آفریندگی و خلاقیت او کمک می‌کنند.

او در حین بازی با عروسک مهارت‌هایی را برای ایجاد ارتباط با دیگران به دست می‌آورد. توقعات دیگران از خود را در حین عروسک‌ بازی ارزیابی و آرزوهای خود را نیز ابراز می‌کند. این راهی برای شناخت او از زندگی و مسائل آن است. کودک در حین بازی عروسکش را بغل می‌کند، به گردش می‌برد، به او غذا می‌دهد، این اعمال فرصت تمرین و تکرار حرکات فیزیکی را برای کودک فراهم می‌آورد و بالطبع او را در به کارگیری اعضایش صاحب تجربه می‌کند.

عروسک هم صحبت و مخاطبی است که پیوسته همراه کودک است و هر زمان کودک اراده کند مورد مصاحبت او قرار می‌گیرد. مخاطبی که هیچ‌گاه از صحبت کودک خسته نمی‌شود، چشم‌هایش پیوسته باز است و حواسش پرت نمی‌شود، هنگام صحبت کردن کودک خمیازه نمی‌کشد یا راه آشپزخانه را در پیش نمی‌گیرد و یا حتی به او گوشزد نمی‌کند که گرفتار است.

حرف‌های تکراری کودک را گوش می‌دهد، هرگز وسط حرف‌هایش نمی‌دود، در حین صحبت اشکالات تلفظی‌اش را اصلاح نمی‌کند و یا برای روند کند صحبت او بی‌تحمل نیست. ارتباط کودک با عروسک یک رابطه ساده و بی‌ارزش نیست که برخی والدین تنها برای پر کردن اوقات فراغت از آن استفاده می‌کنند. این ارتباط مبانی اساسی ارتباط عمیق و گسترده روانی – اجتماعی کودکان را در دوره‌های بعدی رشد و تکامل شخصیت آن ها پی‌ریزی می‌کند و باعث می‌شود آن ها در آینده بتوانند با قدرت تحلیل بهتر و تجارب مثبت‌تری به روابط خود با دیگران در جامعه ادامه بدهند.