نقش رسانه بر اعتیاد فرزندان
جوانان به وسيله منابع مختلف مثل رسانه هاي جمعي، اينترنت، هم سن و سال ها و معلمين، آگاهي هاي لازم را به دست مي آورند. در صورتي كه اين اطلاعات صحيح نباشند ممكن است جوانب مختلف و يا خطرات مربوطه را بيش از حد بزرگ نشان بدهند.
به گزارش کودک پرس ،رسانه در بیشتر اوقات قوي ترين نقش در پیشگیری بازی می کند، برنامه های رسانه ها به نحوه ارتباطات بين نوجوانان، خانواده وگروهها می پردازد، آن برنامههايي كه بر اين موضوعات تأثير مثبت بگذارند مي توانند پايههاي پيشگيري اوليه را بنا نهند.
براي موفقيت در اين راه، رسانهها غير از اجراي مستقيم برنامه هاي پيشگيري از اعتياد، بايد به كمك ساير نهادهاي اجتماعي بيشترين كوشش خود را در زمينه تقويت مهارتها و ارتباط مؤثر والدين و فرزندان بگذارد. تمركز رسانه بايد بر عوامل عمده تأثيرگذار كه تعيين گرديده اند باشد. نقش و تأثير رسانه در برخي از اين موارد مستقيم و حياتي و در برخي موارد غيرمستقيم و جنبي است.
برخي از اين موارد به شرح ذيل مي باشند:
1- ارائه اطلاعات حقيقي از عوامل مهم پيشگيري اوليه است كه بخش مهمي از آن به عهده رسانه است. جوانان به وسيله منابع مختلف مثل رسانه هاي جمعي، اينترنت، هم سن و سال ها و معلمين، آگاهي هاي لازم را به دست مي آورند. در صورتي كه اين اطلاعات صحيح نباشند ممكن است جوانب مختلف و يا خطرات مربوطه را بيش از حد بزرگ نشان بدهند. اگر چه توزيع و پخش اطلاعات به تنهايي تأثير آني آن چناني در مورد مصرف مواد در جمعيت مورد نظر نخواهد داشت ولي يكي از بخش هاي حياتي ساير فعاليت هاي پيشگيري به حساب مي آيد.
2-مطالعات بي شماري در زمينه تأثير ساختار خانواده، روش تربيتي والدين، كيفيت ارتباط بين والدين با يكديگر و با فرزندان انجام شده و به اثبات رسيده است و همگي بر نظارت و ارتباط موثر والدين و تقويت شبكه خانواده در كاهش مصرف مواد مخدر تأكيد دارند. نقش رسانه در اين زمينه بايد افزايش مهارت هاي والديني باشد.
مطالعات انجام شده نشان مي دهد كه رسانه ها، براي موفقيت در پيشگيري اوليه از اعتياد بايد تمركز خود را بر كودكان و نوجوانان قرار دهند و راه هاي افزايش مهارت هاي والديني و ارتباط مناسب بين والدين و فرزندان را در مقياس وسيعي آموزش دهند، زيرا در وضعيتي كه نوجوان تعلق و پيوند خود را با خانواده و مدرسه شكننده ببيند اين شكنندگي و احساس تعلق ضعيف، زمينه هاي لازم را براي ارتباط با همسالان منحرف و مصرف كننده مواد كه خود نيز داراي احساسات، علايق، مشكلات و رفتارهاي مشابه با اين نوجوانان هستند فراهم مي كند.
بايد اذعان كرد كه رابطه ميان همسالان مصرف كننده مواد با مصرف مواد در دوره نواجواني قوي ترين رابطه مثبت است، به اين معنا كه هرچه رابطه نوجوان با همسالان مصرف كننده بيشتر باشد ميزان مصرف مواد در او بيشتر مي شود.
3- مطالعات صورت گرفته، اهميت شبكه هاي همسالان را در زمينه هاي شروع و تشكيل سوءمصرف مواد مخدر نشان ميدهد.
اين موضوع كه مرحله انتقال از كودكي به نوجواني به عنوان مرحله تغيير ارزش ها محسوب مي شود، نشانگر اهميت دوستان و همسالان در به وجود آوردن فرصت ها براي مصرف مواد مخدر و حمايت از اين گونه رفتارها است.
برابر برخي مطالعات، در بيش از 60 درصد، همسالان نوجوان در شروع و استمرار اعتياد مواد نقش داشته اند. نقش رسانه در اين موارد آموزش و انتقال مفاهيم پايه اي مهارت هاي زندگي و ارتقاء مهارتهاي مقابله اي به نوجوانان و كودكان است كه در مدارس، محلات و خانواده و ديگر كانون هاي اجتماعي توسط مربيان و والدين بايد تكميل و پيگيري شود زيرا رسانه نمي تواند همه جنبه هاي مهارتي را انتقال دهد.
4-تعدادي عوامل وابسته به شخصيت فردي مصرف كنندگان مواد مخدر نيز از طريق مطالعات، مشخص شده اند. اين عوامل عبارتند از: خودباوري كم، خجالتي بودن، خويشتن داري ضعيف، پرخاشگري، ويژگي هاي شخصيتي از جمله تنوع طلبي هيجان جويي، هوس راني، تجربه ناكافي در زمينه برقراري ارتباطات اجتماعي، احساساتي بودن، افسردگي، رويدادهاي پرهيجان و پرفشار زندگي، به همين دليل تأكيد اصلي در فعاليت هاي پيشگيري مدرن بر افزايش قابليت هاي رواني (مهارت هاي زندگي) است.
اين امر شامل تكنيك هاي آموزشي و مهارت هاي شخصيتي و اجتماعي جهت مقابله مؤثر با تقاضاها و چالش هاي روزمره زندگي مي شود. نمونه هاي خاص اين گونه مهارت ها شامل قدرت تصميم گيري، حل مشكلات، ارتباط مؤثر اجتماعي، كنار آمدن با فشارها، تفكر انتقادي، خويشتن داري، مقاومت در برابر فشارهاي اجتماعي است .
مطالعات انجام شده توسط كارشناسان به وضوح نشان مي دهد كه تعامل متقابل، عامل اصلي آموزش مهارت هاي زندگي بوده و روش هاي سنتي به تنهايي آموزش هاي مناسب را در زمينه مهارت هاي زندگي ارائه نمي دهد. برخي روش ها به صورت منظم جهت به دست آوردن اين گونه مهارت ها مورد استفاده قرار مي گيرد، براي مثال نقش توسعه مهارت ها در مقابله با فشارهاي اجتماعي براي كنار آمدن با فشارهاي دوستان و همكلاسي ها مؤثر بوده است.
در تعدادي از كشورها اين گونه برنامه هاي پيشگيري در فعاليت هاي فوق برنامه مدارس متوسطه شروع شده است كه حقايق مربوط به خطرات سوء مصرف مواد و راه هاي مقابله با فشارهاي دوستان و همكلاسي ها را به دانش آموزان مي آموزد؛ عرض يابي مهمي كه در اين زمينه به عمل آمده نشان مي دهد كه ميزان شيوع سوء مصرف در بين دانش آموزان شركت كننده در اين برنامه ها به ميزان يك سوم كمتر از گروهي است كه دراين برنامه شركت نكرده بودند.
5- رابطه قوي بين مصرف مواد مخدر و ساير عوامل اجتماعي از قبيل نابساماني و فقر، ميزان حضور در مدرسه، نحوه و عملكرد مدرسه و معلمين و غيره مي باشد و مشخص شده است رسانه با طرح چالش هاي اجتماعي موجود مي تواند به مسئولين، مربيان، والدين و جامعه در اين زمينه كمك كند.
6- بهسازي و غني ساختن اوقات فراغت و محيط زندگي از جمله قابليت كاهش دسترسي به مواد اعتياد آور، تقويت مقررات و هنجارها و معيارها در رابطه با مصرف سيگار، الكل و مواد مخدر، ايجاد پيام ها و هنجارهاي اجتماعي گسترده عليه مواد مخدر و نيز اجراي موفق برنامه هاي تفريحي براي كودكان و خردسالان پس از مدرسه و در طول ساعات روز و روزهاي تعطيل توسط رسانه هاي جمعي مي تواند نقش اساسي در كاهش گرايش به اعتياد داشته باشند.
7- توصيه براين است كه رسانه هاي جمعي از نمايش فيلم ها و سريال هايي كه بازيگران در طول فيلم يا سريال به مصرف سيگار يا مشروبات الكلي مبادرت مي كنند امتناع كنند زيرا برابر مطالعات، 30 درصد كساني كه معتاد شده اند شروع اعتياد خود را تحت تأثير فيلم ها و سريال ها معرفي كرده اند و نتايج حاصل از بسياري از مطالعات به عمل آمده در خصوص نوجوانان نشان داده است كه كشيدن سيگار و نوشيدن الكل در سنين نوجواني با تجربه نمودن حشيش و ساير مواد مخدر توسط اين افراد، ارتباط مستقيم دارد.
ارسال دیدگاه