فرصت سوزی در بازنویسی ادبیات کهن
وقتی مخاطب یک اثر بازنویسی را میخواند گویی با یک اثر تازه روبهرو شده است. بازنویسی ادبیات کهن در حوزه کودک و نوجوان نیازمند خلاقیت است، کارهای دم دستی و ساده، جز فرصت سوزی حاصلی ندارد.
به گزارش کودک پرس، امروز روزی به نام ادبیات کودک و نوجوان است. ادبیاتی که به دلیل جایگاه ویژه مخاطبانش، اهمیت فراوانی دارد. مرحوم مهدی آذریزدی نویسنده مجموعه پرآوازه «قصههای خوب برای بچههای خوب» که سالروز درگذشتش به نام روز ادبیات کودک و نوجوان، نامگذاری شده، اهمیت این جایگاه را شناخت. ببا میرکیانی که بنا به وصیت مرحوم آذریزدی، 5 جلد از مجموعه «قصههای خوب برای بچههای خوب» را بازنویسی کرده است، درباره فرصتهای فراروی ادبیات کودک و نوجوان گفت و گو کردیم.
در جایی گفته بودید که توجه به ادبیات کودک و نوجوان باعث پایداری فرهنگی میشود، چه باید کرد که از منابع غنی فرهنگی کشورمان در این راستا بهره ببریم؟
یکی از ویژگیهای ادبیات کهن وعامیانه، بخش آداب و رسوم، سنتها و سبک زندگی است به طور کلی میتوان گفت ادبیات کهن، باید و نبایدها و شناسنامه فرهنگی ملت ماست. نویسنده ادبیات کودک و نوجوان وقتی قرار است که این آثار را بازنویسی کند باید نکات پنهان در آثار را کشف کرده، به آنها پی ببرد و به زبان قابل فهم و درک برای مخاطب امروز بازنویسی کند. خصوصیات فرهنگی و سبک زندگی، قرنهاست که در ادبیات کهن ما وجود داشته است. ادبیات کهن، آیینه تمامنمای زندگی، آداب و رسوم و باورهای مردم ماست بنابراین وقتی این ادبیات را برای گروه سنی کودک و نوجوان بازنویسی میکنیم دو کار بزرگ انجام میدهیم، اول اینکه کودکان و نوجوانان با این آثار آشنا میشوند، ویژگیهای مثبت زندگی پدران و مادران خودشان را میبیند، نکات مثبت زندگی گذشتگان خود را یاد میگیرند و شیوه مبارزه و ایستادگی در برابر مشکلات را میآموزند. نکته دوم، حفظ این منابع است یعنی با بازنویسی نویسندگان حوزه ادبیات کودک و نوجوان ادبیات کودک، ارتباط نسل فعلی با آثار ادبیات ما که سالها از تألیف آنها گذشته و زبان آنها، زبان دشواری برای نسل امروز است، قطع نمیشود. این ادبیات، در ذهن مخاطب میماند و زمانیکه این بچهها بزرگ شوند خودشان به سمت منابع اصلی میروند. کار بازنویسی تبدیل به احسن برای مخاطب امروز و حفظ اصل منابع است. مثلاً اگر کودکان ما، یکی دو داستان از مثنوی معنوی را بخوانند در بزرگسالی، سراغ این اثر میروند. اگر حکایتی از گلستان و بوستان را به زبان ساده و دوست داشتنی بخوانند، زمانیکه بزرگ شوند ارتباطشان با این منابع ادبی و ارزشمند فرهنگ ملی، قطع نمیشود.
بازنویسی این آثار برای کودک و نوجوان نیازمند چه زمینهها و شروطی است؟
قطعاً باید انتخاب درست باشد و زیبایی کار حفظ شود، ضمن اینکه فضای دوست داشتنی و قابل قبولی برای مخاطب کودک و نوجوان ایجاد شود. مهمتر از همه اینکه، یک اثر فرهنگی جذاب به دیگر آثار ادبیات کودک و نوجوان اضافه شود یعنی بازنویسی صرف نباشد، وقتی مخاطب یک اثر بازنویسی را میخواند گویی با یک اثر تازه روبهرو شده است. بازنویسی ادبیات کهن در حوزه کودک و نوجوان نیازمند خلاقیت است، کارهای دم دستی و ساده، جز فرصت سوزی حاصلی ندارد. سالها پیش، کتاب «قصه ما همین بود» را از ادبیات کهن و عامیانه بازنویسی کردم و امسال در مجموعه پنج جلدی از این عنوان که توسط انتشارات «به نشر» منتشر شد، سعی کردم فضای جدیدی در انتخاب قصه، تصویرگری و هم عنوان کتاب داشته باشم که عنوانش این است«همیشه قصهای هست». به نظرم نسل امروز با این نوع عناوین خاص و ویژه، ارتباط بیشتری برقرار میکند. خیلی مهم است که عنوان یک کتاب چه باشد و نویسنده روی آن وقت بگذارد، حتی در نثر، تفاوتهایی ایجاد کند.
نسل امروز نسبت به نسلهای چند دهه پیش باهوشتر و نکته سنجتر است، نویسندگان این عرصه چقدر با روحیات نسل امروز آشنا هستند؟
پاسخگویی به نیازهای کودک و نوجوان، بخشی از کار است. مصلحت را نیز باید در نظر گرفت تا فضای ذهنی نوشتن ما به نیازهای فرهنگی امروز نوجوانان نزدیک شود. ادبیات کهن و قصههای واقعی، تاریخی و فانتزی، باید به این سمت برود که متناسب با علایق و نیازهای کودک و نوجوان نوشته شود. زبان نوشتهها باید روان و دوست داشتنی باشد، نثر سنگین، پیچیده و چند بعدی به دلیل حضور رسانههای متعدد در زندگی کودک و نوجوان امروز، قطعاً جواب نمیدهد. کودکان و نوجوانان ما در دوره آموزش و یادگیری اند بنابراین مصلحت نیست هر چیزی که فکر میکنیم خوب است برای کودکان و نوجوانان بگوییم. باید دقت کرد که محتوا را فدای جذابیت نکنیم. یک اثر هم باید جذاب باشد، هم نثر روان داشته باشد و هم محتوا. گاهی ممکن است اثری جاذبههای هنری و ساختاری نداشته باشد اما با نگاه سطحی به زندگی به دنبال ایجاد جاذبه باشد، عمر این ادبیات، کوتاه است و نمیماند. این ادبیات را بعد از سی سال نمیتوان بازنویسی کرد. آثار مرحوم آذریزدی بعد از 60 سال هنوز قابل استفاده است. باید آثاری در ادبیات کودک و نوجوان خلق شود که عمر فرهنگی بالایی داشته باشد همچون آثار آذریزدی.
ویژگی آثار مرحوم آذریزدی چه بود که آن را ماندگار کرد؟
ایشان زمانی کارشان را آغاز کردند که ادبیات کودک و نوجوان ما لبریز از آثار ترجمه بود. آن زمان کسی به فکر تألیف برای کودکان و نوجوانان نبود. ایشان منابعی را برای بازنویسی از ادبیات کهن انتخاب کرد که تا آن زمان، کسی سراغ آن نرفته بود. کار خلاقی که برای عناوین کتابهایش انجام داد تا آن زمان استفاده نشده بود و عناوین کتابها برای کودکان و نوجوانان، معمولاً از موضع بزرگسالانه انتخاب میشد. عنوان «قصههای خوب برای بچههای خوب» عنوان بسیار ساده و دوست داشتنی و دارای بار آموزشی بود. آثارش زبان و نثر بسیار روانی داشت درعین حال همراه با نکات اخلاقی و تربیتی برای کودکان و نوجوانان بود به طوریکه درطول مدت زمان کوتاهی که این آثار منتشر شد مورد اعتماد خانوادهها واقع شد.
مرجع: قدس آنلاین
ارسال دیدگاه