سرنوشت نامعلوم موزه مهدی آذریزدی

اتاق ها، آثار و وسایل نویسندگان، نقّاشان، مخترعان، پزشکان، سیاستمداران، قهرمانان نظامی و انواع دیگر شخصیت ها، امروزه برای بسیاری از کشورها از اهمیّت خاصی برخوردار بوده و به عنوان سرمایه های مادی و معنوی، تلقّی می شوند.

به گزارش کودک پرس،  تبدیل خانه های محلّ اقامت این مشاهیر به موزه، شاهدی بر نوع نگاه و نحوه ارزش گذاری کشورها به زندگی و آثار شخصیت های برجسته و مفاخر خود است. کانون توجّه در خانه موزه ها تنها اشیاء به نمایش درآمده نیست، بلکه فضا نیز در زمان و مکان خود تفسیر و معرّفی خواهد شد. یکی از دلایلی که خانه را در شرایط کنونی به خانه ای ویژه و خاص مبدّل می سازد، علاوه بر ارزش های تاریخی و یا معماری، شخصیت صاحب خانه است، و بازسازی روایت گونه خانه موزه های به جا مانده از چنین انسان هایی، امکان هم زمان شدن و تنفس در فضایی را فراهم می آورد که جریان زندگی در آن به پایان رسیده است. این در و دیوارها، اتاق های مطالعه و استراحت، صندلی های خالی، قلم ها و یادداشت ها، ساحت نمادین ما را به واقعیتی درگذشته رهنمون می سازد. اهمیّت حضور مفاخر، حفاظت از خانه ها و مجموعه های آنان در جوامع توسعه یافته و توجّه به این نکته که یادمان ها و یادگارهای مشاهیر در این جوامع، به عنوان بخشی از میراث ملّی و بین المللی شناخته می شوند و در کشور ایران و با وجود حضور شخصیت های متفاوت فرهنگی، هنری، علمی و دیگر زمینه ها، نه تنها خانه موزه های شخصیت های موجود به لحاظ وضعیت کمّی در شرایط ایده آلی قرار نگرفته اند، بلکه با وجود ثبت تعداد بسیاری از خانه های مفاخر کشور در فهرست آثار ملّی، این خانه ها به حال خود رها شده و در شرایط نامطلوبی قرارداشته و یا تخریب شده اند. بر این اساس، توجّه به خانه های مفاخر فرهنگی و هنری کشور و تبدیل این خانه ها به خانه موزه های ایشان، امری است که می تواند در شناخت فرهنگ موزه و موزه داری و توسعه صنعت گردشگری با مضامین آشنایی با مفاخر کشور راه گشا باشد.

موزه اندرسون همیشه باز است، مهدی آذریزدی را کجا ملاقات کنم!؟

خانه موزه هانس کریستین اندرسن در شهر اودنس در دانمارک، خانه زرد رنگی است که او در سال ١٩٠٨ در آن متولد شد. در این موزه مراحل مختلفی از زندگی این نویسنده نمایش داده شده است. دوران کودکی اندرسن که دوران سخت زندگی وی در کپنهاگ بشمار می رود و به عنوان پسر یک کفش دوز در شهر اودنس روزگار می گذراند، دوران سه ساله در تئاتر سلطنتی دانمارک، زندگی به عنوان نویسنده، مسافرت ها و آشنایی های او، و دوران پیری و هم چنین مرگ اندرسون در این خانه موزه درک می شود. در «اتاق دوران» رویدادهای مهمّ جهان بین سال های ۱۸۰۵ تا ۱۸۷۵مانند تقسیمات جغرافیایی، حضور شخصیت های مهمّ سیاسی و هنری، اختراعات و اکتشافات پزشکی با توجّه به محدوده زمانی زندگی اندرسن نمایش داده شده است. در “اتاق هنر” طراحی ها و آثار کاغذ بری شده اندرسن دیده می شود. کتاب های منتشرشده اندرسون به ۱۲۳ زبان در «اتاق کار» نشان داده می شود. در «اتاق دوران کودکی» هم دوران کودکی اندرسون به تصویر کشیده شده است. مسیر زندگی اندرسن در«اتاق جوانی» مشاهده می شود، در «اتاق دوران بزرگسالی» نامه ها، کتاب های دست نوشته این نویسنده، شخصیت های مرتبط با اندرسن و تصویر سازی های او در تعدادی کتاب گردآوری شده است. «دوران پیری» و در ادامه «اتاق نای هاون» یادآورگذران بخشی از زندگی او در آپارتمان خیابان نای هاون در کپنهاگ است و در «اتاق مسافرت ها» با سفرهای او به دیگر نقاط جهان آشنا می شویم. در «اتاق کنجکاوی» اطّلاعات مربوط به اندرسن در صفحه اطلاعات نشان داده می شود، و «اتاق محلّ تولّد» و «اتاق یادبود» که در آن نقّاشی هایی از توسط نیِلز لارسِن اِستوِنز به تصویر درآمده اند، از دیگر اتاق های خانه موزه هانس کریستین اندرسن هستند. در مجموع در خانه موزه اندرسون می توان ارتباط زیبایی میان مالک، مجموعه و ساختمان را درک نمود.

 

خانه موزه هانس کریستین اندرسن در شهر اودنس در دانمارک، خانه زرد رنگی است که او در سال ١٩٠٨ در آن متولد شد. در این موزه مراحل مختلفی از زندگی این نویسنده نمایش داده شده است. دوران کودکی اندرسن که دوران سخت زندگی وی در کپنهاگ بشمار می رود و به عنوان پسر یک کفش دوز در شهر اودنس روزگار می گذراند، دوران سه ساله در تئاتر سلطنتی دانمارک، زندگی به عنوان نویسنده، مسافرت ها و آشنایی های او، و دوران پیری و هم چنین مرگ اندرسون در این خانه موزه درک می شود. در «اتاق دوران» رویدادهای مهمّ جهان بین سال های ١٨۷پذیرش۵- ١٨٠۵ مانند تقسیمات جغرافیایی، حضور شخصیت های مهمّ سیاسی و هنری، اختراعات و اکتشافات پزشکی با توجّه به محدوده زمانی زندگی اندرسن نمایش داده شده است. در “اتاق هنر” طراحی ها و آثار کاغذ بری شده اندرسن دیده می شود. کتاب های منتشرشده اندرسون به ۱۲۳ زبان در «اتاق کار» نشان داده می شود. در «اتاق دوران کودکی» هم دوران کودکی اندرسون به تصویر کشیده شده است. مسیر زندگی اندرسن در «اتاق جوانی» مشاهده می شود، در «اتاق دوران بزرگسالی» نامه ها، کتاب های دست نوشته این نویسنده، شخصیت های مرتبط با اندرسن و تصویر سازی های او در تعدادی کتاب گردآوری شده است. «دوران پیری» و در ادامه «اتاق نای هاون» یادآورگذران بخشی از زندگی او در آپارتمان خیابان نای هاون در کپنهاگ است و در «اتاق مسافرت ها» با سفرهای او به دیگر نقاط جهان آشنا می شویم. در «اتاق کنجکاوی» اطّلاعات مربوط به اندرسن در صفحه اطلاعات نشان داده می شود، و «اتاق محلّ تولّد» و «اتاق یادبود» که در آن نقّاشی هایی از توسط نیِلز لارسِن اِستوِنز به تصویر درآمده اند، از دیگر اتاق های خانه موزه هانس کریستین اندرسن هستند. در مجموع در خانه موزه اندرسون می توان ارتباط زیبایی میان مالک، مجموعه و ساختمان را درک نمود.

موزه مهدی آذریزدی چه شد؟

مهدی آذر یزدی در اسفندماه سال ۱۳۰۰، در روستای «خرمشاه» از توابع یزد به دنیا آمد. از ۸ سالگی همراه پدرش کشاورزی می کرد، در ۲۰ سالگی به کارهای بنایی و جوراب‌بافی پرداخت و بعد از آنکه صاحب کارگاه جوراب‌بافی تصمیم به تأسیس دومین کتاب‌فروشی شهر یزد گرفت، او را از میان شاگردان کارگاه جوراب‌بافی به کتاب‌فروشی منتقل کرد. کار در کتاب‌فروشی زمینه آشنایی او با اهالی شعر و ادب را فراهم ساخت. او در سال ۱۳۲۲ به تهران آمد و در چاپخانه «علمی» مشغول به‌ کار شد. آذر یزدی در سال ۱۳۳۵، بعد از خواندن قصه‌ای از «انوار سهیلی»، به فکر ساده‌ نویسی قصه به شیوه‌ای مناسب برای کودکان افتاد که زمینه ‌ساز نوشتن جلد اول کتاب «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» شد. او در سال ۱۳۳۶ نوشتن داستان‌های گوناگون برای کودکان را آغاز کرد و داستان‌های برخی از مهم‌ترین متون کهن از جمله «گلستان و بوستان سعدی»، «مثنوی مولوی» و «کلیله و دمنه» را دوباره‌نویسی کرد و به زبان بچه‌ها نوشت. او هم چنین «قصه‌های قرآن حکیم» را نیز به شیوه‌ای متفاوت از کارهای پیش از خود، برای کودکان نگارش کرد. مهدی آذریزدی در ۱۸ تیرماه سال ۱۳۸۸ درگذشت…

 

اکنون نسل ها از پی هم می آیند، قصه های خوب برای بچه های خوب دست به دست می شود، اما وضعیت تملک خانه مهدی آذریزدی هنوز هم نامشخص است و ایجاد خانه موزه آذریزدی هم چنان در ابهام قرار دارد. برای ملاقات با پدر ادبیات نوین ایران و نویسنده داستان های ماندگار کودکان باید هم چنان در انتظار بود، انتظار بی سرانجامی که شاید برای ملاقات با منوچهر احترامی، هوشنگ مرادی کرمانی، افسانه شعبان نژاد، محمدرضا بایرامی، امیرحسین فردی، ناصر کشاورز، شهرام شفیعی و مصطفی رحماندوست که نامشان برای نسل‌های قبل‌تر از کودکان امروز بسیار آشنا و دوست داشتنی است، تکرار شود.

مرجع: ایمنا