چرا کودکان دزدی می‌کنند؟

از مسائل مهم تعلیم و تربیت و از مشکلات آن مساله دزدی کودکان است. این امر برای بسیاری از خانواده‌ها، مدرسه‌ها و کارگاه‌ها مسأله ساز و بحث‌انگیز است و توجه نهادهای تربیتی گوناگون و نیز دستگاه قضایی در جامعه‌ای را به خود جلب کرده است. مادر مواردی کودکانی را می‌بینیم که خود خوردنی‌ها یا اسباب‌بازی و وسائل دیگری را که از آن خودشان نیست به خانه می‌آورند و آن در گوشه‌ای مخفی می‌سازند.
به گزارش کودک پرس  از مسائل مهم تعلیم و تربیت و از مشکلات آن مساله دزدی کودکان است. این امر برای بسیاری از خانواده‌ها، مدرسه‌ها و کارگاه‌ها مسأله ساز و بحث‌انگیز است و توجه نهادهای تربیتی گوناگون و نیز دستگاه قضایی در جامعه‌ای را به خود جلب کرده است. مادر مواردی کودکانی را می‌بینیم که خود خوردنی‌ها یا اسباب‌بازی و وسائل دیگری را که از آن خودشان نیست به خانه می‌آورند و آن در گوشه‌ای مخفی می‌سازند. این امر در بین کودکان خردسال شایع است و در سنینی تا 8 سالگی تقریباً به اوج خود می‌رسد. معمولاً دزدی توسط کودکان ابتدا از وسایل کوچک منزل مثل شیرینی و مداد رنگی و پول آغاز می‌شود. سپس به وسایل بیشتر و بزرگ‌تری تعمیم می‌یابد. نوع اشیاء دزدیده شده توسط کودکان معمولاً به سطح اقتصاد و نوع فرهنگ و تربیت کودک در خانواده بستگی دارد. دزدی علل متفاوتی دارد و افراد مختلف به دلایل متعدد به دزدی اقدام می‌کنند. عده‌ای معتقدند که دزدی عملی اکتسابی است و از یادگیری سرچشمه می‌گیرد. علل ارتکاب سرقت از جرم شناسان، روانشناسان، جامعه شناسان و حقوق‌دانان مورد تحقیق و بررسی قرار داده اذعان می‌دارند که ارتکاب سرقت قبل از سیزده سالگی حائز اهمیت زیادی می‌باشد و اگر روش‌های اصلاحی و تربیتی و یا درمانیدر مورد اطفال مذکور اجرا نشود آنان با تکرار از جرم جزو سارقین حرفه‌ای خواهند شد.
 کودکان زیر یک سال
طفل اشیاء را چهار یا پنج ماهگی لمس می‌کند و در پنج و شش ماهگی بی اراده شیئی را که در دسترسش قرار دارد برمی‌دارد. مثلا چند مداد رنگی را در جلو کودک بگیریم بدون تشخیص خوب یا بد آن‌ها را با دست می‌گیرد در شش و هفت ماهگی یکی را انتخاب کرده و برمی‌دارد ولی عمل او ارادی نیست. در یک سالگی طفل از بین اشیائی که از لحاظ رنگ و حجم وشکل متفاوتند و در دسترسش قرار دارند، یکی را برمی دارد در حالی که ارزش واقعی آنرا درک نمی‌کند و هرگاه بخواهد اشیا مذکور را از او پس بگیرند با داد زدن و جیغ زدن واکنش نشان داده و اعتراض می‌کند.
کودکان سه تا پنج سال
برای کودکان سه تا پنج ساله برداشتن وسایل دیگران عملی عادی و معمولی است چرا که هنوز مفهوم مالکیت و حریم خصوصی را درک نمی‌کنند. آنها به سختی می‌فهمند که نباید چیزی را که متعلق به آن‌ها نیست، بدون اجازه بردارند. زیرا در مرحله خودمحوری از رشد خود هستند و تصور می‌کنند که همه چیز در اختیار آن‌هاست و هر کار بخواهند می‌توانند انجام دهند پس بهتر است والدین به دلیل این رفتارها آن‌ها را تنبیه و سرزنش نکنند.
کودکان هفت تا دوازده سال
کودکان از حدود شش سالگی به بعد نه تنها مفهوم مالکیت را درک می‌کنند بلکه به تدریج قادرند به اشتباه بودن عملشان نیز پی ببرند. نکته مهم آن است که همزمان که آن‌ها شروع به درک این گونه مفاهیم می‌کنند والدین باید حد و مرزهای مالکیت و رفتارهایی را که به آن‌ها دزدی گفته می‌شود، را برای آن‌ها روشن سازند.
علل دزدی
علل دزدی در چهار دسته اول علل مربوط به نیاز مادی دوم علل عاطفی سوم علل روانی و چهارم علل فرهنگی قابل بحث و بررسی است
الف: علل مربوط به نیاز مادی
محروم بودن کودک از مواد غذایی مورد علاقه و یا قرار دادن آن‌ها تحت کنترل و ضابطه شدید. مثل قرار دادن سیب و میوه و شکلات و دیگر غذاها در قفسه و قفل کردن آن. نیاز به اسباب بازی و اشیاء پر زرق و برق و عدم امکان تهیه آن و…
ب: علل عاطفی
محرومیت از محبت و نوازش که موجب اضطراب است و دزدی طفل سبب آرامش او می‌شود. ممکن است برای جبران احساس حسادت و نشان دادن خود باشد و یا انتقام از والدین یا دیگران به هر علتی که باشد.
ج: علل روانی
احساس تنهایی در کانون خانه و رغبت به انجام عمل چشمگیر در این قالب تا خود ار از تنهایی به در آورد. یا تقلید از الگوها و نمونه‌هایی که از طریق وسایل ارتباط جمعی دیده یا شنیده است. همچنین رفع اضطراب روانی. این امر در افرادی دیده می‌شود که خود برای دزدی خویش دلیلی ندارند.
د: علل فرهنگی
کودکی را در نظر آورید که هوس صرف میوه‌ای را دارد و می‌داند که مادرش آن را در فلان نقطه گذارده است. او بر اساس اندیشه کودکانه‌اش همه آنچه را که در خانه است از آن خویش میشمارد. دیگر نیازی نمی‌بیند که در این مورد از کسی اجازه بگیرد می‌رود و آن را بدست می‌آورد در حالیکه ما گمان داریم او دزدی کرده است. دزدی از نظر ما بزرگسالان یک معنی دارد و برای خردسالان معنایی دیگر. کودکی که هنوز معنی و مفهوم مالکیت را درک نکرده و به حدود آن آگاه نیست فوق مال خود دیگران را نمی‌شناسد اگر دست به مالی زند و آن را از خود کند دزدی نیست.
والدین و دزدی کودکان:
مساله مهم در امر دزدی کودکان مساله ناراحتی والدین در دزدی فرزندان آن‌ها است. آن‌ها از اینکه می‌بینند با همه صداقت و درستی صاحب فرزندی شده‌اند که از دوران خردسالی دزد درآمده است بسیار نگرانند و در نزد این و آن احساس شرمندگی می‌کنند. ما باید این تذکر را از هم اکنون به چنین والدین محترمی بدهیم که اگر فرزندشان در سن تمیز نباشند و دزدی کند مساله چندان مهمی نیست. با مراقبت‌ها و هشدارهایی که خواهید داد و با بکار بردن  ضوابط و فنونی به سادگی می‌توانید آن‌ها را اصلاح کنید. نگرانی به هنگامی است که فرزندان شما به سن تمیز رسیده و زشتی و قبح عمل را می‌شناسند ولی متاسفانه به علت عادت کردن به آن عمل زشت و آگاهانه تن به دزدی می‌دهند. در چنان صورتی موضعی دیگر باید در پیش گرفت و برای اصلاح آن‌ها جدا باید نگران بود.
موضعگیری‌های ناروای والدین
والدین برای اصلاح فرزندان موضعگیری‌های نادرستی می‌کنند که برخی از آن‌ها بدین قرار است تنبیه شدید: ما منکر تنبیه فرزندان در قبال این خطا نیستیم ولی معتقدیم که این امر پس از طی مراحل دیگری انجام شود. باید قبل از آن مراقبت‌هایی را داشته باشیم و اگر موثر واقع نشد راه تنبیه را در پیش بگیریم.
آبروریزی: برخی از والدین در برابر این امر آبروی فرزندان را می‌برند و آن‌ها را نزد دیگران رسوا می‌سازند در حالیکه اگر کودک احساس کند آب از سرش گذشته است نه تنها اصلاح نخواهد شد، بلکه به آن امر تن در خواهد داد. موعظه‌های بسیار: اینکه پند و اندرز در امر تربیت و اصلاح فرزندان سازنده است جای بحثی نیست ولی قبل از آن مقدمات دیگری مطرح است که باید مراعات شوند. کودک نخست باید بفهمد که کارش نارواست و عملش زشت و ناپسند است و این را دریابد. بعد کار را به موعظه و طرق دیگر که خواهیم گفت کشیده شود.
ایجاد جار و جنجال: ایجاد سر صدا و توپ و تشر زدن آنهم برای اولین سرقت کودک نارواست. کودک در طریق ملایمت و نرمی بهتر و زودتر اصلاح خواهد شد تا اعمال خشونت و ایجاد سر صدا که کودک احساس کند بر اثر آن آبرویش در خطر است.
راه‌های پیشگیری از دزدی‌های کودکان
روش‌های زیادی برای پیشگیری از دزدی‌های کودکانه وجود دارد که والدین و اعضای خانواده‌ها می‌توانند با استفاده از آن‌ها مانع تثبیت این‌گونه رفتارها در کودکانشان شوند. از جمله این که علت اشتباه بودن عمل دزدی را برای کودک توضیح دهند. یعنی ناشایست بودن عملش را به او تفهیم کنند. دیگر آنکه مفهوم مالکیت را به کودک یاد بدهند. بهترین وقت یادگیری این مفهوم وقتی است که کودکان خیلی کوچکند. دیگر آنکه به کودک یاد دهند اگر کودک اسباب بازی، خوراکی یا وسیله‌ای را می‌خواهد خواسته‌اش را با والدین در میان بگذارد تا راه صحیح رسیدن به آن را یاد بگیرد. رابطه شفاف و صمیمانه با کودکانتان برقرار کنید. والدین باید تمامی تلاش خود را نمایند تا ارتباطی موثر و فعال با کودکان خود داشته باشند. رفتارهای صادقانه کودک خود را تحسین کنید. والدین باید از رفتارهای شایسته، مناسب و صادقانه کودک حمایت و قدردانی کنند اگر این رفتارها به موقع تقویت شود موجب تکرار آن خواهد شد.
ضرورت اصلاح
جلوی دزدی‌های  کوچک و ناچیز را از همان آغاز طفولیت باید گرفت به کودک باید تفهیم کرد که عملش نارواست. بررسی‌ها نشان می‌دهند سهل انگاری در این امر خود رنج آفرین است و اگر طفل در این سن و سال درست نشود، بعدها به زحمت اصلاح خواهد شد. اگر از همان خردسالی چیزی را از دیگران تصرف کرد باید به او گفت اینشی مال تو نیست و آن را به صاحبش برگردان. حتی باید دست او را گرفت و به محل سرقت بر و وادارش کرد که با دست خود آنشی را به صاحبش برگرداند. غرض این است که به هر میزان که در سازندگی و اصلاحش تاخیر شود عوارض نامطلوب سرجای خود خواهد بود و به تدریج ­ریشه‌دارتر شده. طبق مثل معروف تخم مرغ دزد شتر دزد خواهد شد. غیر ممکن است فردی که به خوئی عادت کرده و مزه و لذت ناروای آن را چشیده به سادگی دست از آن بردارد.
درمان دزدی
کمک و درمان در مورد کودکی که دزدی می‌کند، بستگی تام به شناخت انگیزه‌های حاکم بر رفتار او دارد. برای کودکی که گرسنه است باید حداقل ضروریات برای رفع نیازهای اولیه او، تامین گردد. به کودکی که به طور منظم خرید هدیه، برای جلب توجه تایید گروه اجتماعی خود دست به دزدی می‌زند، باید کمک کرد تا از طریق راه‌های مشروع در پی کسب شناخت و محبوبیت اجتماعی برآید. کودکی که برای بیان احساس دشمنی نسبت به معلم و یا والدین دزدی می‌کند، به محبت و توجه بیشتر از جانب آنان و نیز فرصت‌هایی جهت تخلیه عواطف خویش در فعالیت‌های چون کارهای مدرسه، بازی، هنر و نقاشی و ورزش و غیره نیاز دارد. از دیدگاه روان‌شناسی اعتراف خواستن از کودکی که دزدی می‌کند و یا تهمت زدن به او در نزد دیگران بسیار غیر عاقلانه و ناصحیح است؛ زیرا با این‌گونه روش‌ها به ندرت به ریشه اصلی و علت بنیادی مشکل می‌توان پی برد. این عمل غالبا به دروغ‌گویی کودک و با ریختن آبروی او برای عملی که ممکن است هرگز دیگر مرتکب نشود، منتهی خواهد شد.
نتیجه‌گیری
والدین باید تلاش نمایند در قبال دزدی کودکان در مرحله اول آرام بوده و رفتار تند و هیجانی نداشته باشند. پیامدهای رفتاری کودک را به طور واضح به رایش شرح دهند. عکس‌العمل مناسب و سریع داشته باشند، یعنی از کودک بخواهند در قبال اشتباهش عذرخواهی کرده و آن شیء را سرجایش بگذارد. آنچه از نظر تربیتی مهم تلقی می‌شود بررسی علل دزدی کودکان توسط والدین است که با مشخص شدن دلایل دزدی، روش درمان نیز معلوم می‌گردد.
منبع:  مهدپرتال