نقش مهر پدری در تربیت کودک

مدیری که سخن از مدیریت اوست دو شأن دارد، شأن مردانگی که به او اقتدار، قاطعیت و صلابت می‏بخشد و شأن پدری که وی را سرشار از مهر و شفقت نسبت به فرزند می‏نماید و پدر در مسیر تربیت به این هر دو امر نیازمند است.

به گزارش کودک پرس  محبتی که پدر را به سهل‏گیری و آزاد و رهاگذاشتن کودک ترغیب می‏نماید و قاطعیتی برخواسته از دوراندیشی و ژرف‏نگری که او را معتقد به استحکام و سختگیری می‏کند.

«تربیت کودک باید حول دو محور متفاوت و در عین حال متجانس شکل گیرد. یکی سهل‏گیری و واگذاری و دیگری سختگیری و کنترل، ضمن رعایت حد اعتدال در این دو شیوه متضاد. رمز بزرگ و هنر ظریف تربیت متعادل برای پرورش شخصیت متعالی کودک توسعه‏یافتگی این دو محور متضاد است.»

 

پدر از طرق مختلفی می‏تواند مهر خود را به فرزند بنمایاند. اما در دوران طفولیت نمایش مهر و محبت بیشتر از دو طریق محبت محسوس و با صراحت و محبت از طریق بازی قابل اجراست.

پدر باید محبت به کودک را از همان روزهای بعد از تولد آغاز نماید. زیرا پدر نیز مانند مادر از طریق وراثت با کودک پیوند دارد و همین پیوند به وی امکان می‏دهد که در همان ایام نوزادی با فرزندش ارتباط برقرار نماید. نوازش طفل، اثری دراز مدت در رابطه پدر و کودک دارد. ضمن آنکه موجب افزایش علاقه پدر به کودک نیز می‏گردد.

شأن مدیریت پدر، ضرورت محبت را بیشتر می‏سازد، زیرا خوی مدیریت همواره با نوعی هیبت و تسلط همراه است که اگر با محبت درهم نیامیزد، خشک و آزاردهنده می‏گردد و حاصلی جز مطیع ساختن مقطعی کودک ندارد.

«اگر بخواهیم ادب از درون سرچشمه گیرد، ضروری است که با کودک مهربان باشیم و این محبت را به گونه‏ای به او نشان دهیم.»

 

تعریف، تمجید و تأیید کودک

انرژی مثبت کلمات طیب و پسندیده، بر روح و روان کودک تأثیرگذاشته و احساس خوشایندی در او نسبت به گوینده ایجاد می‏کند. تعریف از کودک به تقویت عزت نفس او نیز کمک خواهد کرد.

از آنجا که پدر در نظر کودک مظهر قدرت و شجاعت است و معمولاً در نظر کودکان، پدر بیش از مادر از هیبت و ابهت برخوردار است، تعریف از کودک، توسط پدر برای او بسیار ارزشمند و لذت‏بخش خواهد بود. شایسته است که پدر در مسیر تربیت از عامل تعریف بهره گیرد و روح کودک را با نسیم کلمات نوازش دهد. اگر پدر قصد پند و نصیحت و یا انتقاد از کودک را دارد، ابتدا می‏تواند از طریق تعریف، فضای دوستانه‏ای را ایجاد نماید و زمینه را برای تأثیر بیشتر کلام خود مهیا سازد.

جملاتی همچون «از وقتی تو به دنیا آمده‏ای زندگی ما شیرین‏تر شده» و یا «تو گلی هستی که خداوند به ما هدیه داده است» چه احساسی در کودک می‏آفریند؟ آیا این‏گونه جملات در میزان حرف‏شنوی و همراهی کودک با پدر مؤثر نخواهد بود؟

البته تعریف و تمجید در صورتی مطلوب است که غیر واقعی و غیر منطقی نباشد و کودک را دچار توهم و کبر و غرور نسازد. رعایت اندازه نیز در آن شرط است.

 

پرهیز از زیاده‏روی در محبت

نکته مهم در محبت به فرزند دقت در اندازه و تشخیص جای درست برای محبت نمودن است.

معنای محبت عبارتست از: دوست داشتن واقعی و ابراز این علاقه به گونه‏ای که با مصالح و منافع محبوب در زمان حال و آینده متضاد نباشد.

طبق این تعریف بسیاری از رفتارها که به قصد محبت انجام می‏شود اما متحمل ضرری برای کودک است جزء محبت به حساب نمی‏آید. تأیید رفتارهای نادرست کودک، با خندیدن به حرف‏های ناشایست، بخشیدن‏های بی‏حساب و … نمونه‏هایی از انحراف در محبت هستند. گاهی مخفی ساختن محبت، از محبت ناشی می‏شود.

محبت نباید فرصت‏های مناسبی را که در دوران کودکی می‏تواند موجب تجربه‏ اندوزی و سختکوشی فرزندان گردد، را سلب کند. با یاری رساندن احمقانه، کودک به خدمت دیگران عادت می‏کند اظهار نگرانی شدید به هنگام یک حادثه معمولی مشکلی را حل نمی‏کند و فقط کودک را از فهم درست وقایع محروم می‏سازد.

امام باقر می‏فرماید: « بدترین پدران کسانی هستند که در محبت و نیکی به فرزندان زیاده‏روی می‏نمایند.»

 

 

 

منبع:      حوزه