یک روانشناس کودک با بیان اینکه کودکان کار هویت و عزت نفس ندارند، گفت: این کودکان هم به عنوان افرادی که در این جامعه زندگی می کنند، مستحق احترام هستند بنابراین در برخورد با چنین کودکانی باید ضمن حفظ آرامش، رفتار محترمانه با آنها را فراموش نکنیم چراکه این حق طبیعی هر فرد است.
به گزارش کودک پرس ،مرضیه محبوبی مطرح کرد: کودکان حداقل تا قبل از دبستان نیاز به محیط امن و آرام دارند، اینکه در محیط گرم خانواده بوده و از حضور و جود پدر و مادر غنی و راضی باشند و تمام نیازهایشان به جا برآورده شود.
وی ادامه داد: کودک کار قطعاً نیازهایش برآورده نمی شود و با مسائل و مشکلاتی مواجه می شود به طوریکه توهین می شنود، زمان استراحت و تغذیه اش در خیابان است و برای برآورده کردن نیازش که حقش است کسی برایش انجام دهد، تلاش می کند و آسیبی که می بیند به سختی قابل جبران است.
محبوبی با اشاره به اینکه کودک کار و خیابانی هویت ندارند، خاطرنشان کرد: وقتی کودک بی هویت به شرایط مالی خوبی برسد، وابستگی اش به ابزار و وسایل و حتی اموالی که دارد آنقدر زیاد می شود که مدام دنبال این است که داشته هایش را زیاد کند بدون اینکه نیاز داشته باشد، انباشت مالی و کار یکی از ضروریات زندگیش می شود قبل از اینکه خود و خانواده اش، همسر یا فرزندانش در اولویت باشند.
وی با اشاره به اینکه فکر نمی کنم کسی که نیازهایش در بستر خانواده برآورده نشده باشد، بتواند نیاز خانواده اش را به موقع و به جا برآورده کند، مطرح کرد: ممکن است گروهی از این کودکان هم به جایی نرسند و همیشه در تنگنا و فقر باشند و در بدبختی زندگی کنند چراکه به آنها القا شده حتی اگر تلاش کنی کسی برای این تلاش، ارزش قائل نیست و درآمد حاصله جذب خانواده می شود.
این روانشناس اضافه کرد: این افراد بی هویت بوده، همیشه در فقر و بدبختی هستند، عزت نفسشان زیرسوال می رود، هیچ کس برایشان ارزش قائل نیست و وجودشان برای کسی ارزشمند نیست.
وی با تأکید بر اینکه کسی که عزت نفس نداشته باشد اعتماد به نفس ندارد و هر اتفاق و بدبختی را حق و سهم خود از زندگی می داند، افزود: کودکان کار با توجه به اینکه نیازها و حق و حقوقشان به جا و به موقع برآورده نشده است و در پی احساس حقارت و ضعفی که در آنها ایجاد می شود، از دیگران بد و بیراه می شنوند. سرچهارراه ها می ایستند برای شیشه پاک کردن و گل فروختن و گاه با برخوردهای بد و نامناسب مواجه می شوند بنابراین این احساس که همیشه باید التماس کنم، خواهش کنم و پاسخی هم دریافت نکنم باعث ایجاد خشم نهفته در وجودشان می شود.
محبوبی ادامه داد: این کودکان هم به عنوان افرادی که در این جامعه زندگی می کنند، مستحق احترام هستند بنابراین در برخورد با چنین کودکانی باید ضمن حفظ آرامش، رفتار محترمانه با آنها را فراموش نکنیم چراکه این حق طبیعی هر فرد است.
وی در ادامه بیان کرد: حتی کودکان مرفه هم به علت اینکه والدینشان کار را اولویت زندگی قرار داده اند، اعتماد به نفس ندارند، احساس می کنند همیشه نیازهایشان برآورده نشده، به هر چیز چنگ می اندازند که گمشده شان را پیدا کنند و این مشکل به دوران کودکیشان بازمی گردد.
این روانشناس درباره کار کودکان توضیح داد: کودک کار با کار کودک متفاوت است؛ گاهی برخی والدین کودکان را برای قرارگیری در اجتماع، تمرین شاغل بودن و کسب درآمد و مدیریت هزینه ها آن هم در فصل تابستان سرکار متناسب با سن و سالشان می فرستند که اجباری هم در کار نیست.
وی افزود: این در واقع یک نوع تمرین زندگی است و هرگز برای درآمد نداشتن یا کم بودن آن از سوی والدین بازخواست نمی شوند، آنها فقط یک دوران کوتاه تمرین شاغل بودن در آینده را می کنند، اینکه چگونه در اجتماع قرار گیرند، حساب و کتاب را بیاموزند و برای تلاش و درآمدی که دارند، ارزش قائل شوند و قدردان زحمات والدینشان باشند.
محبوبی با اشاره به اینکه ۸-۹ سالگی سن خوبی برای شروع کار برای تمرین زندگی است، اضافه کرد: در گذشته ۸۰ درصد والدین کودکان را موظف می کردند در فصل تابستان یک روزهایی به کار مورد علاقه خود بپردازند تا بدانند در آینده اگر شاغل شوند باید تلاش کنند، متعهد و مسئولیت پذیر شوند و با پول و دادوستد و مدیریت درآمد و هزینه آشنا شوند.
ارسال نظر