به گزارش کودک پرس ،به طور کلی هوش توانایی ذهنی است و قابلیت های متنوعی همچون استدلال برنامه ریزی، حل مسئله، تفکر انتزاعی، استفاده از زبان و یادگیری را در برمی گیرد. همه ما از کلمه هوش بسیار استفاده می کنیم. بسیاری از والدین وقتی مشکلات فرزندان خود را بیان می کنند در انتها می گویند فرزند من خیلی باهوش است گرچه مرا اذیت می کند ولی هوش او خوب است. آیا داشتن هوش در زندگی عامل موفقیت است با اینکه ما چیزهای دیگری هم نیاز داریم؟ توجه داشته باشید که هوش صرفا به تنهایی عامل موفقیت در زندگی نیست هوش انواع مختلفی دارد مانند هوش عاطفی هوش حرکتی هوش اجتماعی هوش شناختی هوش کلامی هوش معنوی و هوش اقتصادی.
پس هوش انواع مختلفی دارد ممکن است فردی در یک زمینه خیلی پیشرفت کند اما در زمینههای دیگر به آن اندازه پیشرفت نکرده باشد از کودک نباید انتظار زیادی داشته باشید، مثلا اگر در زمینه درسی خوب است نباید انتظار داشته باشید حتماً در زمینه های اجتماعی یا عاطفی به همان اندازه موفق باشند کودک باید الگوهای خوبی داشته باشند اگر می خواهید هوش عاطفی کودک زیاد شود کودک نیز باید والدین داشته باشند که نسبت به هم مهرورزی و عاطفه بیشتری داشته باشند.
اگر میخواهید هوش معنوی کودک زیاد شود، باید نسبت به مسائل معنوی اهمیت و ارزش بیشتری قائل شوید، اگر می خواهید به هوش اقتصادی کودکتان زیاد شود، باید خودتان نسبت به مسائل مالی برنامهریزی کرده و پول را چرک کف دست ندانید.پس بسیاری از هوش ها اکتسابی هستند یعنی با تلاش و برنامهریزی باید آنها را تقویت کنید.
در ادامه به یکی از مهم ترین هوش ها یعنی هوش اقتصادی و چگونگی تقویت آن در کودک می پردازیم.
هوش اقتصادی
سیستم آموزشی ما سیستمی نیست که آمورشهای مالی داده شود.
به کودک یاد بدهید وقتی پولی را به دست آوردی این پول را برای کسانی که دوستشان داری خرج کن
آموزش و پرورش چیزهای خوبی یاد میدهد ولی آموزشهای مالی را نمی آموزد یعنی بچه ها با پول آشنا نمی شوند ولدین به دنبال این هستند که فرزندان آنها خوب درس بخوانند تا در آینده بتوانند شرایط مالی و شغلی خوبی داشته باشند همه والدین دوست دارند فرزندانشان رشد کنند ولی نیازمند نباشند در سال 3013 تعریف جدیدی از نیازمند مطرح شد که نیازمند کسی است که نمی تواند خرج زندگی اش را اعم از پوشاک خوراک و مسکن در بیاورد. فرزندان ما بیش از ده سال آموزش می بینند و مدرک دیپلمشان را می گیرند و پایه اجتماع می گذارد آیا به نیازمندان جامعه اضافه می شوند، یا اینکه می توانند خرج مسکن، پوشاک و خوراک خود را در بیاورند؟ در خارج بسیاری از گارسون هایی که در رستوران ها فعالیت می کنند، نوجوان هستند یعنی آنها با کار کردن می خواهند خرج تحصیل خودشان را در بیاورند، اما در ایران وقتی نوجوان دیپلمش را گرفت، تازه پدرش باید کلی خرج کند تا خرج تحصیل و دانشگاهش را بپردازد. والدین همین طور درحال خرج کردن هستند به همین دلیل بسیاری از فرزندان مدعی شدند و پدر خودشان را دستگاه خودپرداز می بینند.
همه والدین دوست دارند مسائل مالی را به فرزندان خود بیاموزند. به عنوان مثال: کودک به پدر و مادر خود می گوید این اسباب بازی را برایم بخر. بسیاری از پدران می گویند من پول ندارم توجه داشته باشید هیچ وقت به کودکتان نگویید من پول ندارم این قدر از خودتان انسان های ضعیفی درست نکنید که من پول ندارم نمی توانم چنین چیزی بخرم در نتیجه کودک می گوید: کاش فلانی پدر یا مادر من بود، آنها پول دارند و هرچه دلشان بخواهد می خرند.
اگر پول همراهتان نیست می توانید به کودک بگویید نمی خرم یعنی به شکل قاطع بگویید نه بسیاری از والدین می گویند باید پول به دست بیاوریم تا پول دار نمی شوند ما با برنامه ریزی مالی می توانیم پول دار شویم همه شما در هر شرایطی پول به دست آورده اید اما آن را از دست دادهاید چون برنامه ریزی نداشته اید. افراد موفق کسانی هستند که اگر پولی به دست آوردند با برنامه ریزی پیش می روند، پول نه کسی را خوشبخت و نه ثروتمند می کند.
راه کارهایی برای آموزش مالی به کودک
بهتر است والدین از پنج سالگی آموزش مالی را شروع کنند. به عنوان مثال: به کودک پنج ساله هزار تومان بدهید و بگویید برو خرید کن. کودک با پول آشنا می شود. کودک پول را به مغازه دار می دهد، او با این عمل می فهمد در قبال هر خرید باید پول بپردازد، به مرور کودک پول را می شناسد یعنی می داند با کدام پول چه چیزی را می تواند بخرد. سپس به مبالغ بالاتر تأکید بیشتری می کند یعنی اگر شما پانصد تومانی بدهید دیگر قبول نمی کند و می گوید هزار یا دو هزار تومانی بده کودک با این کار می فهمد که اگر هزار تومانی ببرم می توانم چیزهای خوبی بخرم. اما برای فردا چه؟ با خود فکر می کند پدر و مادر می رسانند در نتیجه این کودک در بزرگسالی نیز اگر به مشکلات مالی برخورد کند فکر می کند که کسی به او پول می رساند، برای همین دائم مشکل بدهکاری دارد چرا که هر پولی به دستش برسد خرج میکند. متأسفانه تفکر والدین این است به کودک پول می دهند و کودک تمام پول را خرج می کند چون فکر میکند باز هم فردا والدین پول می دهند.
در سن هفت سالگی قطعا برنامه ریزی مالی باید شروع شود یعنی به کودک پول هفتگی بدهید. به کودک بگویید: این پولی که می گیری برای یک هفته ات است. اگر برای آن برنامه ریزی کردی تا آخر هفته پول داری اما اگر برنامه ریزی نکردی وسط هفتهگیر می کنی. آنوقت تا آخر هفته نمی توانی چیزی برایت بخری چون پولت را زودتر خرج کردی. در نهایت با این کار کودک در بزرگسالی می تواند برنامه ریزی مالی انجام دهد یعنی تا آخر ماه می تواند حقوق دریافتی خود را برنامه ریزی کند.
زمان قدیم همه ما برای پسانداز کردن قلک داشتیم و والدین مان می گفتند پولت را داخل قلک بینداز. آیا ما با آن قلک ها پس انداز کردن را یاد گرفتیم؟ بسیاری از کودکان قلک داشتند اما پس انداز کردن را یاد نگرفته اند چرا که پس انداز کردن یعنی اینکه پول در جیبت باشد اما خرج نکنی. برنامه ریزی مالی یعنی به کودک بگویید پول داخل جیبت بگذار می خواهیم خرید برویم وقتی کودک تمام پول را به فروشنده میدهد و چیزی می خرد تا مغازه بعدی از چیزهای متنوع بیشتری خوشش میآید . در این شرایط او متوجه کار اشتباهش می شود چون پولش تمام شده و نمی تواند چیزی بخرد. در نتیجه کودک میفهمد پولم را به چیزی دادم که شاید به آن نیازی نداشتم کودک این گونه یاد می گیرد. نه اینکه والدین هر چه کودک خواست برایش بخرند. والدین چون فرزندان خود را دوست دارند دائم در حال خرید برای آنان هستند. کودکان با این خریدها یاد نمی گیرد در آینده خرج زندگی شان را خودشان در بیاورند.
در سن هفت سالگی قطعا برنامه ریزی مالی باید شروع شود یعنی به کودک پول هفتگی بدهید. به کودک بگویید: این پولی که می گیری برای یک هفته ات است. اگر برای آن برنامه ریزی کردی تا آخر هفته پول داری والدین بهتر است مبلغی را برای هفتگی کودک تعیین کرده و با توجه به وسع دریافتی خانواده باشد به عنوان مثال: به کودک بگویید: این دو هزار تومان برای سه روز توست الان فکر کن باید چه کار کنی؟ برخی از کودکان بلد نیستند یعنی وقتی پول را گرفت همه مبلغ را خوراکی می خرند و پول شان تمام میشوند در اینجا توجه داشته باشید به کودک نگویید تو حق نداری تمام پولت را خرج کنی.
شما این تذکرات را انجام می دهید ولی او گوش نمی دهد. به کودک این اختیار را بدهید تا کارهایش را خودش انجام دهد وقتی کودک همه پولش را خوراکی خرید فردا قطعا چیزی دیگری می خواهد در این حالت شما بگویید من پولت را دادم حالا می توانی تا هفته بعد صبر کنی هفتگیات را بگیری تا بتوانی چیزهای دیگری بخری یا پس انداز کنی. کودک در این وضعیت گریه کرده و ناراحت می شود اما یاد می گیرد تا در رابطه با پول برنامه ریزی کند.
بگذارید کودک پولش را گم کند بسیاری از والدین می گویند پولت را بده من نگه دارم کودک با توضیحات شما چیزی یاد نمیگیرد ما مواقعی که پول را گم کردیم حرص خوردیم و یاد گرفتیم و با خود گفتیم: ای کاش برنامه ریزی مالی داشتم و پولم را جای درستی می گذاشتم وقتی برای خرید بیرون می روید به کودک پول بدهید و بگویید: برو خوراکی بخر ولی برای من و پدرت هم بخر. به کودک یاد ندهید فقط برای خودش چیزی بخرد نوجوانانی که اینقدر مدعی می شوند یکی از دلایلش این است که از بچگی والدین پول داده اند و گفتن برو فلان چیز را فقط برای خودت بخر.
به کودک یاد بدهید وقتی پولی را به دست آوردی این پول را برای کسانی که دوستشان داری خرج کن. پس به کودک بگویید برو خوراکی بخر و برای ما سه نفر هم بخر. برخی از کودکان دوست ندارند پول را داخل جیبشان بگذارند. توجه داشته باشید اینقدر به او تذکر ندهید که حتما باید داخل جیبت بگذاری.
بگذارید پولش را گم کند تا در همان سنین پایین یاد بگیرد. کودک داخل مغازه ها را نگاه می کند که ناگهان پول از دستش می افتد. البته شما هم از پشت سر او پول را بردارید، کودک بستنی را می بیند دستش را نگاه می کند و می بیند پولش را گم کرده است. کودک در این حالت گریه می کند. کودک با این نوع گریهها یاد می گیرد وقتی کودک گریه می کند، بستنی را برایش نخرید. بنابراین با توجه به وضعیت کنونی و بحران های اقتصادی، یکی از مهم ترین هوشها در زندگی هوش اقتصادی است که باید درهمان سنین کودکی تقویت شود.
منبع: بهداشت نیوز
ارسال نظر