مریم حقی مدیر یکی از مهد کودک های موفق تهران گفت: بعقیده بنده محوری ترین و زیر بنایی ترین بحث در حوزه اموزش پرورش، اعتماد سازی ست. بنظرم در حال حاضر هر جا سخن از کار با کودک و یا برای کودک مطرح می شود، انقدرها که به مفهوم ایمنی توجه شده به مفاهیم اساسی تری نظیر امنیت واعتماد فکر نشده. گرچه ایمنی کودک در موسسات کودک بسیار ضروری بنظر می رسداما قبل از ان باید به ضعف در اعتماد سازی اینگونه محیط ها اشاره کرد.
به گزارش کودک پرس، آموزش کودکان و شکل گیری شخصیت آنها در سن زیر هفت سال امر مهمی است که موجب می شود بیش از پیش به مقوله مهدکودک و نظارت بر آن توجه شود. در این راستا کودک پرس، به سراغ مدیر یکی از مجموعه های موفق در این زمینه رفته و گفتگویی با وی ترتیب داده است ،که در ادامه آن را از نظر می گذرانید.
در ابتدا لطفا خودتان را معرفی کرده و خلاصه ای از فعالیت هایتان را برای مخاطبان کودک پرس شرح دهید.
مریم حقی هستم، فارغ التحصیل مقطع کارشناسی ارشد روان شناسی بالینی، مدیر اجرایی موسسه فرهنگی هنری تربیت سلاله نیکان و مشاور رسمی اموزش پرورش منطقه دو شهر تهران که در حال حاضر به صورت تخصصی در حوزه تربیت کودک فعالیت می کنم.
از فعالیت های موسسه فرهنگی هنری تربیت سلاله نیکان بگویید. از آغاز به کار آن و اینکه این موسسه در چه زمینه هایی فعال بوده و به چه کارهایی مشغول است؟
بحمدلله در استانه یکسالگی فعالیت موسسه فرهنگی هنری تربیت سلاله نیکان هستیم، با مخاطبینی در بازه سنی یک تا هفت سال.
متد ما در موسسه مهارت افزایی کودکان در دوره سیادت(هفت سال اول) در قالب انتقال مفاهیم اخلاقی، علمی، زیبایی شناختی و دینی بصورت بازی محور، شاد، ازاد و غیر مستقیم می باشد.
این که خدمت شما عرض کردم مربوط به حلقه اول فعالیت های ما در موسسه می شد که بصورت مستقیم با کودک سر وکار داشتیم. حلقه بعدی این زنجیره مربوط به خانواده هایی می شود که در حال حاضر میزبان دلبندان شان هستیم. و فاز بعدی فعالیت های ما، فعالیت های ترویجی می باشد که مخاطبینش می توانند همه دغدغه مندان حوزه تعلیم وتربیت، والدین و دانشجویان باشند.
چه شد که تصمیم به فعالیت در حوزه کودک گرفتید؟
البته قبلا هم عرض کردم که پیش از قبول مدیریت اجرایی موسسه فرهنگی هنری تربیت سلاله نیکان در کسوت معلمی فعال بودم و هستم و از این سبک دغدغه ها هیچوقت دور نبودم. اما با ورودم به دنیای مادری و دست وپنجه نرم کردن با نیازها و تمایلات کودکان بصورت واقعی تر متوجه وجود کمبودهایی در این حوزه شدم که به شدت ترغیبم می کرد تا محیطی را ایجاد کنم که با استانداردهای تربیتی ام نزدیک تر باشد و دقیقا بعدها متوجه شدم که این دغدغه و نگرانی بسیاری از خانواده ها و دوستانم بوده و الحمدلله که لطف الهی شامل حال بنده شد تا در این مسیر قدم بگذارم.
مهمترین کاستی در امور مربوط به آموزش کودکان به نظر شما چیست؟
بعقیده بنده محوری ترین و زیر بنایی ترین بحث در حوزه اموزش پرورش، اعتماد سازی ست. بنظرم در حال حاضر هر جا سخن از کار با کودک و یا برای کودک مطرح می شود، انقدرها که به مفهوم ایمنی توجه شده به مفاهیم اساسی تری نظیر امنیت واعتماد فکر نشده. گرچه ایمنی کودک در موسسات کودک بسیار ضروری بنظر می رسداما قبل از ان باید به ضعف در اعتماد سازی اینگونه محیط ها اشاره کرد.
اینکه گاهگاهی یک اتفاق ناخوشایند در یکی از مهد های ما رخ دهد و روح خانواده ها را ازرده سازد اتفاق بسیار بدی ست. نظارت ناکافی واستفاده از نیروهای ناکارامد یکی از ضعف های موجود فعالیت در حوزه کودک هست. لذا باید اعتماد سازی را بعنوان یک اصل مهم و ضروری در کار با کودکان و خانواده های انان دید.
خلا جدی دیگری که در حال حاضر محیط های مختص کودکان را تهدید می عدم سبقه مذهبی ست.، متاسفانه بعضی از مهدهای کودک ما دچار نوعی بی برنامگی در روش تربیتی هستند. کم توجهی به ضرورت استفاده از تعالیم اسلامی و بعضا اموزش های بیهوده و نامناسب و فاقد ارزش به کودکان بعضی از والدین را دچار تردید جدی از سپردن فرزندان شان به اینگونه محیط ها کرده.
و نکته دیگر هم خروج برنامه های اموزشی در حوزه اموزش پرورش کودکان از شکل غیر رسمی، ازاد، شادی محور، بدون تنش به شکل اکادمیک، اجباری، رسمی و …
بنظرم این نوع برنامه ها و اموزش های افراطی ورسمی ، خواه فراگیری سه و یا چهار زبان دنیا باشد و یا حفظ قران کریم می تواند فشار مضاعفی را به کودک و روح او وارد کند و در تنافی با اصل تربیت اسلامی باشد که کودکان را در هفت سال اول باید ازاد گذاشت.
به نظر شما نظام آموزشی کشور تا چه حد به تربیت صحیح کودکان می پردازد؟ آیا سیستم آموزشی فعلی کشور می تواند استعدادهای هنری کودکان را شکوفا کند؟ در این زمینه چه پیشنهاداتی دارید؟
اولا که بنظرم این گروه سنی کلا در اموزش و پرورش ما رها شده هستند.در حال حاضر موسساتی که در حوزه کودک فعالند بصورت خودگردان وخصوصی اداره می شوند و سیستم دولتی ما توجه بسیار بسیار ناچیزی به این حوزه داشته. انقدر بی توجه که گویا اصلا دغدغه پرداختن به این حوزه را نداشته.
البته این را هم عرض کنم که ما مطلقا از دولت توقع تصدی گری اموزش وپرورش در این بازه سنی را نداریم و اصلا این را از وظایف دولت نمی بینیم. ولی به جد معتقدیم که نظارت، مدیریت و راهبری اموزش پرورش کودکان جز لاینفک وظایف دولت ست.
دولت سازمان بهزیستی را مسوول رسیدگی به امور مهدها قرار داده است در حالیکه وقتی به استانداردهای مهد ها و موسسات تحت پوشش سازمان بهزیستی نگاهی بیندازیم می بینیم که متاسفانه از برنامه ها و سیاست های تربیتی خبری نیست و تلاش انان بیشتر مصروف نگهداری کودکان می گردد.
وقتی دغدغه تربیت صحیح و سالم در مدیران ما نباشد همه تلاش ها نهایتا به رفع نیازهای اولیه و ابتدایی کودک نظیر خواب وخوراک ونگهداری معطوف می گردد.
اینجاست که این خلا جدی به نظر می رسد، انقدر که گویی اصلا حاکمیت، خود را مسوول تعلیم و تربیت در این گروه سنی نمی داند.
چه انتظاری از مسئولین در مورد رسیدگی به امر آموزش و تربیت کودکان دارید؟
توقع می رود تحول و نگرش جدید و تغییر رویکرد اساسی در حوزه تعلیم وتربیت کودک را شاهد باشیم. مسوولین توجه بیشتری به این گروه سنی داشته باشند و از پژوهش ها و ایده های جدید و مطالعات پیماشی حمایت نمایند.
با گذشت زمان و تغییر سبک زندگی هر روزه شاهد مراجعه کودکان بیشتری به مهد کودک ها و موسسات کودک هستیم. در نظر داشته باشند که نمی شود هفت سال کودک را رها کرد و بعد تازه به فکر افتاد.
خواهشمندیم ورود مسوولانه ای به مقوله هفت سال اول از زندگی کودک که از نظر ما طلایی ترین دوران رشدی هر فرد محسوب می شود داشته باشند. می شود با در نظر گرفتن نیازهای جسمانی و روانی کودکان و با بهره مندی از تعالیم الهی و تحت نظر متخصصین امر تعلیم وتربیت، به تدوین نقشه راه پرداخت و بصورت نظام مندی فعالیت های حوزه کودک را به لحاظ محتوایی غنا بخشید و در نهایت رصد کرد.
سخن پایانی…
بنده نیز با توجه به دایره مکانی و زمانی که در حال حاضر در ان قرار دارم، عرصه تعلیم و تربیت کودک را برای خودم مصداقی از اتش به اختیاری که مقام معظم رهبری فرمودند می دانم. از انجایی که معظم له فرمودند: هر جایی که هستید همانجا را مرکز عالم بدانید، بنده نیز همه باور و تلاش و توان خودم را مصروف بهبود سبک های تربیتی رایج کردم.
به لطف الهی و با توجه حضرت ولی عصر روحی فداه در حد بضاعت خود این ایده را اجرایی کردم. لذا همینجا اعلام امادگی می کنم که به قدر توانم از هیچ کوشش و مشاوره ای به دوستان وبزرگوارانی که نظیر بنده دغدغه تربیت سالم کودکان را دارند در هر جای کشور دریغ نخواهم کرد.
ان شاالله.
در پایان برای همه خدمتگزاران، اندیشمندان ومروجین حوزه تعلیم و تربیت ارزوی صحت وسلامت و توفیق خدمت را از خداوند متعال خواستارم.
ارسال نظر