انتشار کلیپهای کوتاهی از چند مدرسه و پایکوبی دانشآموزان با یک آهنگ لسآنجلسی مبتذل، موجی از واکنشها را در سطح مدیران فرهنگی و مسئولان وزارت آموزش و پرورش به دنبال داشته است. فارغ از احتمال اینکه تولید این کلیپها با برنامهریزی قبلی بوده یا خیر، اینکه چرا باید دانشآموزان در مدارس به سرودها و موسیقیهای سالم دسترسی نداشته باشند، موضوع جدیای است که کمتر در این چند روزه به آن پرداخته شده است.
به گزارش کودک پرس ، علاوه بر وزارت آموزش و پرورش، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، به شکل تخصصی در زمینه تولید سرود و موسیقی برای کودکان فعالیت دارد. سودابه امیری مدیر کل آفرینشهای ادبی و هنری کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان که خود شاعر کودک و نوجوان هم است در گفتوگو با «جوان» به موضوع کمکاری در ساخت و ترویج سرودهای مناسب گروه سنی کودک و نوجوان در مدارس پرداخته است.
برخی معتقدند کمکاری مراکز رسمی متولی موسیقی را نیز باید در همخوانی یک آهنگ غیراخلاقی از یک خواننده لسآنجلسی در برخی مدارس مؤثر بدانیم. آیا خوراک مناسب موسیقایی برای قشر کودک و نوجوان به اندازه کافی تولید میشود؟
سرود و موسیقی مدارس مسئله مهمی است که باید از سالها قبل به آن پرداخته میشد. خیلی پیشتر از اینکه کانون انجمن سرود راهاندازی کند، در آموزش و پرورش مرکز تولید سرودهای انقلابی آغاز به کار کرده بود و تولیداتش هم در مدارس مصرف میشد.
سؤال این است که اگر آن تولیدات موفق بود آیا بچهها برای همخوانی سراغ آهنگی که برای آنها مناسب نیست، میرفتند؟
ما در کانون با توقف تولید موسیقی و سرود مواجه نبودهایم، اما باید گفت: آنچه رخ داده پاسخگوی نیاز کودکان و نوجوانان نبوده است.
چرا تولیدات داخلی با استقبال روبهرو نشدهاند؟
این بحث چالشی است که نزدیک یک دهه است کانون با آن مواجه بوده است. کودکان باید با شعر و آهنگ آن ارتباط برقرار کنند. یکی از بحثبرانگیزترین موضوعات ما آموزش موسیقی است. ما نمیخواهیم موسیقی را در کانون آموزش دهیم، اما باید بچهها را با موسیقی و شعر فاخر آشنا کنیم و در کلاسهای ادبی کانون تشخیص شعر سره را از ناسره آموزش دهیم. معتقدم یکی از مهمترین فاکتورهای آموزش در مدارس باید این باشد که کودکان حداقل نواختن یک ساز را در مدارس بیاموزند. با این کار هوش ریاضی آنها تقویت شده و با فعال شدن تخیل در بچهها به سلامت روانی آنها کمک میکند. اگر در مدارس این اتفاق رخ دهد و گروههای ثابت سرود ایجاد شود، دیگر لازم نیست در شرایط خاص گروه سرود تشکیل دهند.
ترویج موسیقی در مدارس آیا ذیل سند «۲۰۳۰» تعریف میشود؟
فکر نمیکنم، آشنایی با ساز «ارف» و همین که کودک بتواند یک ساز را بشناسد و بنوازد برای تربیت کودک خوب است. از آن سو موسیقی در طبیعت و ادبیات عامه و شعر ما جریان دارد. به نظرم مشکل آموزش موسیقی در مدارس بستگی به نیت و هدفی دارد که مربی آموزش موسیقی بخواهد آن را دنبال کند.
مشکل الان را چگونه میشود حل کرد که فردا باز هم در مدارس شاهد همخواهی آهنگهای مبتذل نباشیم؟
ما سالهاست موسیقی کودک و نوجوان را رها کردهایم و ناگهان در یک فضای هیجانی آنها را با یک موسیقی نامناسب قرار میدهیم. این فضای خطرناکی است، چون ما به کودکمان در حوزه موسیقی حق انتخاب ندادهایم. مسئلهای که وجود دارد این است که فرهنگ موسیقایی بیگانه از طریق ماهواره در خانههای بخشی از جامعه وجود دارد و لازم است ما در زمینه موسیقی قافیه را به فرهنگ غرب نبازیم. در واقع نباید منفعل باشیم. وقتی در زمینه موسیقی به انفعال رفتیم فرهنگ مهاجم راحتتر سراغمان میآید. به نظرم برای تعیین اینکه مقصران این وضعیت دقیقاً چه کسانی هستند نباید همه سهم را برای مدیر و معلم مدرسه قائل باشیم.
اگر شاگرد، معلم و مدیر در همخوانی «واسه همه زنگ زدنات مرسی» مقصر نیستند، پس دقیقاً چه کسی مقصر است؟
کانون به سهم خود و آموزش و پرورش هم به سهم خودش. آموزش و پرورش باید موسیقی را در کلاس درس برای بچهها نقد میکرد و میگذاشت بچهها خودشان آن را نقد کنند. دانشآموزان باید درک و فهم موسیقی داشته باشند و آهنگ مبتذل از فاخر را تشخیص دهند، وقتی آموزش نمیبینند معلوم است که نمیتوانند تشخیص بدهند. از طرف دیگر مصرف موسیقی برای کودک و نوجوان از داخل خانوادهها شروع میشود. موسیقی کودک و نوجوان باید رسانه داشته باشد تا به خانوادهها معرفی شود. به غیر از رادیو و تلویزیون چه محلی میتواند رسانه موسیقی کودک باشد؟ شما در کدام برنامه تلویزیونی دیدهاید که به موسیقی کودک پرداخته شود؟ کدام برنامه تلویزیونی فرصت حضور را به افرادی مانند «ناصر نظر» داده است که سالهاست در حوزه موسیقی کودک به صورت حرفهای فعالیت میکند؟ وقتی موسیقی سالم را معرفی نکنیم، هیچ تضمیمی وجود ندارد که موسیقی غیرمجاز آن را نگیرد.
یعنی پای صداوسیما هم به نحوی به قضیه همخوانی آهنگ لسآنجلسی در مدارس باز میشود؟
تلویزیون بهایی به موسیقی کودک نمیدهد، حتی در ادبیات کودک نیز هیچ مصاحبهای با شاعران شعرهای کودکانه انجام نمیشود در حالی که هنرمندانی داریم که در حوزه شعر کودک فعالیت دارند. باید موسیقی فاخر کودک و نوجوان را بشناسانند. وقتی یک شعر و یک اجرای خوب معرفی شود، خانوادهها هم از آن استقبال میکنند. ما در کانون تولید موسیقی فاخر را در دستور کار خودمان قرار دادیم. شیوه کانون اینگونه است که موسیقی را همراه با کودکان تولید و از ذوق بچهها در تولید آثار استفاده میکند. علاوه بر سرودهای آیینی برنامه برای تولید سرود نشاطانگیز در دیگر حوزهها مانند سرود برای جشن تولد نیز داریم.
آیا تضمیمی هست که چنین تولیداتی بتواند رواج پیدا کند؟
یک نکته مهم درباره موسیقی ویژه نوجوان وجود دارد و آن این است که نوجوان بیش از اینکه تحت تاثیر خانواده باشد، تحت تاثیر دوستان و همسالان خود قرار دارد و آن موسیقی را که آنها گوش میدهند گوش میکند. باید برای موسیقی نوجوان ذائقه او را بشناسیم. به نظرم مهمترین دلیل اتفاقی که در مدارس رخ داد این است که مخاطبشناسی انجام نشده است. وقتی در داخل آموزش و پرورش یا کانون پرورش فکری تولید خوبی انجام شود، مخاطب هم از آن استقبال میکند و از شنیدنش لذت میبرد.
منبع: روزنامه جوان
ارسال نظر