199488
۱۷ فروردین ۱۳۹۸
گفت‌وگو با سعید حاجیان، حافظ و مدرس قرآن؛

نقش کلیدی خانواده در همنشینی نوجوان با قرآن/ یادگاری از یک تلاوت

سعید حاجیان، حافظ و مدرس قرآن، مهم‌ترین انگیزه برای ورود به عرصه‌های مختلف قرآنی را همراهی و تشویق‌های والدینش بیان و تأکید کرد که استعدادیابی و در نهایت نخبه‌پروری می‌تواند به تربیت و پرورش قاریان و حافظان مسلط منجر شود.

به گزارش کودک پرس ، سعید حاجیان، قاری، حافظ و مدرس قرآن، بیش از بیست‌ سال است که سابقه تدریس را در مؤسسه قرآنی سدید و برگزاری جلسات و کلاس‌های آموزشی مختلف در مدارس، دانشگاه‌ها، سازمان‌ها و نهادهای مختلف دارد. وی به دلیل مشغله درسی از رقابت در عرصه بین‌المللی بازمانده است، اما چندین رتبه ملی و کشوری را در کارنامه فعالیتش در عرصه قرآنی دارد.

آنچه در این مصاحبه خواهید خواند:
ــ مهمترین امر تشویق و همکاری والدین در حضور فرزندان در جلسات و کلاس‌های قرآن
ــ حفظ قرآن در کمتر از یکسال
ــ تلاوت قرآنی که در من تأثیر کرد
ــ مشغله تحصیلی مهمترین عامل مانع حضور در مرحله بعدی مسابقات شد
ــ قاری و حافظ قرآن باید در زمینه تحصیلات هم مؤثر و مفید باشد
ــ تلاوت‌های مکرر در محضر رهبری و دریافت انگشتر تبرکی
و…
در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید؛
ـ از علت ورودتان به عرصه‌های قرآنی بگویید.
من هم مانند خیلی از عزیزان قرآنی دیگر از سنین نوجوانی توفیق پیدا کردم که در مسیر قرآن قرار گیرم. بحث حفظ با قرائت متفاوت است. کلاس حفظ را به تشویق پدر و مادرم در دوره نوجوانی و هنگامی که ۹ سال داشتم آغاز کردم و در کلاس مؤسسه مهد قرآن، که از نظرم آن هنگام عالی برگزار می‌شد، حضور پیدا کردم و همین موجب شد که علاقه‌مندی‌ام دو برابر شود.
به موازات فعالیت‌های حفظ قرآن، در جلسات سنتی قرآن برخی از استادان چون استاد سبزعلی، که در واقع معلم مدرسه من بودند و تشخیص دادند که می‌توانم در این زمینه رشد کنم، شرکت کردم و قرائت را به صورت اصولی و تخصصی آغاز کردم. در آن هنگام کلاس در خیابان پیروزی کوچه دوم برپا می‌شد که امروز نیز برقرار است. الحمدالله در آن دوره در مسیر حفظ و قرائت قرآن قدم گذاشتم.
ـ پس با تشویق‌های پدر و مادرتان در این زمینه گام نهادید؟
بله، معتقدم مهمترین امر تشویق والدین است، هم همکاری کردند و هم زمینه حضورم در کلاس‌های قرآن را برایم فراهم کردند.
ـ تشویق‌های والدینتان از چه نوعی بود؟
در درجه اول اینکه شرایط را فراهم می‌کردند، به طوری که از لحاظ زبانی واقعاً تشویق می‌کردند و از سوی دیگر تشویق‌هایشان مادی هم بود. همراهی آنها برای من خیلی جالب بود؛ مثلاً من را به کلاس می‌بردند. یادم می‌آید که بعد از کلاس‌های حفظی که داشتیم در حیاط مدرسه، زمین فوتبالی بود که به اتفاق استادان و همکلاسی‌های قرآن به آنجا می‌رفتیم و فوتبال بازی می‌کردیم.
همچنین خاطرم هست که در همان دوره کودکی و نوجوانی من را بعد از کلاس قرآن به رستورانی می‌بردند و غذایی میهمان می‌کردند و می‌گفتند این به خاطر کلاس قرآنی است که حضور پیدا ‌کردی. از همان زمان شرکت در جلسات قرآن و حفظ و قرائت قرآن برایم امر مهم و جذابی تلقی شد.
ـ راجع به روش حفظتان بگویید و اینکه طی چه مدت زمانی آیات قرآن را حفظ کردید؟
موفق شدم قرآن را در کمتر از یک سال حفظ کنم، به گونه‌ای که برنامه‌ریزی کردم هفته‌ای یک جزء را حفظ کنم، روزی پنج صفحه حفظ می‌کردم که طبیعتاً طی سه یا چهار روز یک جزء را حفظ می‌شدیم و سه روز نیز برنامه مرور و تثبیت محفوظات را داشتم و روزی هم در کلاس حاضر می‌شدم و محفوظاتم را به استاد ارائه می‌کردم.

 

ـ حفظ را از ابتدای کلام وحی آغاز کردید؟
بله، از جزء یک و با ترتیل استاد شهریار پرهیزکار آغاز کردم. یعنی به همان روش سنتی که در قالب مؤسسات در حال اجراست در مهد قرآن نیز انجام می‌شد، اما سعی کردم مقدار محفوظات جدیدم بیشتر باشد تا طی زمان کوتاه‌تری بتوانم تمام آیات قرآن را حفظ کنم.
ـ دلیل این عجله چه بود؟
چون انجام کار طولانی برایم مقداری سخت است و باید کارهای بزرگ را تا جایی که می‌توانم در حداقل زمان ممکن انجام دهم که حفظ قرآن هم یکی از این کارها بود.
ـ در زمینه تلاوت با شنیدن صوت کدام قاری به این عرصه علاقه‌مند شدید؟
این عرصه را ابتدا با استماع تلاوت‌‌های سوره‌های مبارکه حشر، بلد، مریم و در مجموع قصارالسور استاد عبدالباسط آغاز کردم. خیلی برای من جذاب بود. یک خاطره خیلی شیرین دارم که فکر می‌کنم نقطه عطفی در زندگی من بود. یک روز هنگامی که ۱۰ سال داشتم، اتفاقی پدرم من را به مسجد محله‌مان برد و به محض اینکه داخل مسجد شدم، دیدم نوجوانی که همسن من بود در کنار محراب صندلی گذاشت و سوره مبارکه حمد را بسیار زیبا و به سبک محمد شحات انور تلاوت کرد، به قدری این تلاوت قرآن در من تأثیر کرد که همان لحظه گفتم می‌خواهم قاری شوم. همان جرقه در ذهن من انگیزه اولیه را در من ایجاد کرد که به صورت جدی و حرفه‌ای قاری قرآن شوم و عمرم را در این مسیر صرف کنم.
ـ در مسابقات هم شرکت داشتید و رتبه‌هایی نیز کسب کردید؟
از همان دوره مدرسه، به عنوان یک قاری قرآن برای اعزام به مسابقات معرفی شدم. خاطرم هست بیشترین اوجی که در زمان تحصیلم در مسابقات گرفتم، هنگامی بود که دانش‌آموز دوره دبیرستان بودم؛ به گونه‌ای که طی مقطع سوم و چهارم دبیرستان در رشته قرائت رتبه اول را کسب کردم. همچنین طی سال‌های ۷۸ و ۷۹ در مسابقات قرآن دانش‌آموزی، که در استان‌‌های گلستان و قزوین برپا شد، در رشته قرائت قرآن موفق به کسب رتبه نخست شدم.
در سال ۹۴ نیز در مسابقات قرآن دانشجویان کشور، که در سنندج برگزار شد، توانستم در رشته قرائت تحقیق رتبه نخست را کسب کنم و سه ماه بعد در مسابقات تسنیم سازمان دارالقرآن الکریم، که با ویژگی تلاوت قرآن از حفظ برپا می‌شد، توانستم رتبه اول را در رشته قرائت تحقیق با پنج نمره اختلاف با نفر دوم کسب کنم.
ـ علت حضور نیافتن شما در مرحله بین‌المللی مسابقات قرآن چه بوده است؟
به دلیل تحصیلم بود. مقطع تحصیلی دکتری برایم واقعاً وقت‌گیر بود، به نظرم مهمترین عاملی که مانع شد تا در مرحله بعدی مسابقات حضور پیدا نکنم تحصیلات بود. البته از این به بعد و با اتمام درسم تصمیم دارم که اگر خداوند توفیق دهد به مرحله کشوری مسابقات راه پیدا کنم.
ــ خاطره‌ای از نخستین اجرایتان دارید؟
اولین باری که در یک محفل حاضر شدم و برای امر تلاوت در جایگاه قرار گرفتم، آن قدر استرس داشتم که «اعوذ بالله» و «بسم الله» را با دو نفس خواندم و استاد به من می‌گفت آرام باش، چیزی نیست، عادی است و نباید استرس داشته باشی.
ـ درباره تحصیلاتتان بگویید.
هم در زمینه علوم دینی تحصیل کرده‌ام و هم تحصیلات آکادمیک و دانشگاهی‌ام را تا مقطع دکتری به پایان رسانده‌ام.
تا چه سطحی از علوم حوزوی تحصیل کرده‌اید؟
پس از اتمام تحصیلات دبیرستانم به دلیل علاقه‌مندی به طلبگی، به حوزه علمیه آیت‌الله مجتهدی تهرانی راه پیدا کردم و ۱۰ سال طلبه بودم و پس از درگذشت ایشان، پرونده تحصیلی‌ و آموزشی‌ام را به قم منتقل کردند. در واقع تا سطح سه تحصیلات حوزوی دارم و بعد از تحصیلات حوزوی به ادامه تحصیل در دانشگاه علاقه‌مند شدم.
سپس با استفاده از حفظ قرآن در آزمون اعطای مدرک به حافظان شرکت کردم و موفق به دریافت مدرک کارشناسی علوم قرآن و حدیث شدم و بعد در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تهران در رشته علوم قرآن و حدیث پذیرفته شدم و در ادامه در مقطع دکترا در رشته تفسیر تطبیقی نیز قبول شدم و اخیراً نیز فارغ‌التحصیل این مقطع شدم.
ـ علت تحصیلات دانشگاهی در کنار تحصیل علوم دینی چه بود؟
می‌خواستم به قرآن‌آموزان و عزیزانی که در جلسه من شرکت می‌کردند تأکید کنم که قاری و حافظ قرآن باید در زمینه تحصیلات هم مؤثر و مفید باشد، یعنی فردی که قرآن می‌خواند و یا حافظ قرآن است باید مجهز به تحصیلات علوم روز چه دانشگاهی و چه حوزوی باشد و امر قرآن هیچ مانعی را برای پیشرفت در امور اجتماعی ایجاد نمی‌کند.
ــ درباره حضورتان در طرح‌های ارزیابی مدرسان و قاریان شورای عالی قرآن و طرح ارزیابی اعطای مدرک سازمان دارالقرآن به حافظان بگویید.
یکی از اتفاقات زیبا و خوبی که افتاده، بحث اعطای مدرک به حافظان و قاریان و معلمان قرآن است. بنده در زمینه حفظ قرآن موفق به کسب مدرک درجه دو با رتبه حافظ ممتاز از سازمان دارالقرآن شدم و در نهمین مراسم تکریم از چهره‌های قرآنی به عنوان حافظ قرآن تکریم شوم. همچنین اخیراً موفق شدم برای اولین بار در طرح اعطای مدرک به قاریان و استادان قرآن شرکت کنم. در زمینه قاریان امسال مدرک قاری درجه سه را دریافت کردم و در بخش استادان نیز برای دریافت مدرک درجه دو قبول شدم و بخشی از دروس آن مانده است که سال آینده امتحان می‌دهم و برای کسب مدرک درجه یک اقدام می‌کنم.
ـ برنامه آینده قرآنی خودتان را شرح دهید.
قصد دارم در زمینه فعالیت‌های حرفه‌ای از قبیل حضور در مسابقات و رشد فعالیت‌های قرآنی چون تفسیر، حفظ، صوت و لحن و همچنین تولید آثار قرآنی و نگارش و تألیف کتاب‌های در این زمینه، تولید آثار صوتی و تصویری، هر چند بخشی از آن تولید شده است، فعالیت کنم. در زمینه آموزش الحان قرآن، فایل‌های صوتی تولید شده است که بنا دارم آنها را افزایش دهم.

ـ در محضر مقام معظم رهبری تلاوت داشتید. از احساسی که در این دیدار داشتید بگویید.
بله، بنده توفیق داشتم مکرراً خدمت مقام معظم رهبری به تلاوت بپردازم. فکر می‌کنم سال ۹۵ یا ۹۶ در دیدار دانشجویان با ایشان، آیاتی را در ابتدای این محفل تلاوت کردم. همچنین در ماه مبارک رمضان در سال ۹۶ طی محفلی که در حضور ایشان داشتیم، به تلاوت آیاتی از قرآن پرداختم. بعد از تلاوت، خدمت ایشان رسیدم و از من پرسیدند که آیا شما خانواده شهید هم هستید؟ گفتم نه، من قاری قرآن و حافظ و معلم قرآن هستم. ایشان خیلی خوشحال شدند و تشویق کردند و گفتند: «این کار شما بسیار ارزشمند است و ان‌شاءالله خداوند به شما توفیق دهد تا این فعالیت‌ها را ادامه دهید». اشاره کردند به عزیزی که پشت سر ایشان بودند و وی یک انگشتری را آوردند و به مقام معظم رهبری دادند و ایشان دعا خواندند و گفتند: «بفرمایید این یادگاری از من نزد شما باشد» و این یادگاری نزد من هست.

 

 

 

منبع: ایکنا

 

به اشتراک بگذارید :

ارسال نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظر:
نام:
ایمیل:

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.