به گزارش کودک پرس ، علی قدسی، چهره قرآنی نوجوان قزوینی، رتبه سوم دانشآموز پژوهشگر برتر در استان قزوین را کسب کرده است. وی از قرآنآموزان مؤسسه قرآنی بیان قزوین است که بالغ بر هفت سال بهطور منظم نسبت به فراگیری علوم و فنون قرائت قرآن کریم و ارتقای سطح اخلاق قرآنی اهتمام داشته است.
این چهره نوجوان قرآنی توانست با توسعه فعالیتهای قرآنی خویش در زمینههای علمی و ارائه مقالهای با عنوان «آسیبهای اجتماعی فضاهای مجازی» به جشنوارهها و محافل علمی، در دورههای ششم و هفتم جشنواره دانشآموزی نوجوان سالم، بهعنوان رتبه برتر و همچنین، در طرح انتخاب دانشآموز پژوهشگر برتر استان قزوین در هفته پژوهش نیز برگزیده شود.
وی دانشآموز پایه تحصیلی نهم مدرسه شاهد قائم قزوین است که توفیقات وی در دو حیطه قرائت قرآن کریم، علم و پژوهش موجب شد به دعوت ایکنا در قزوین لبیک گفته و همراه پدرش در دفتر خبرگزاری حاضر شود. با وی به گفتوگو نشسته و از زوایای مختلف فعالیت این دانشآموز فعال قرآنی جویا شویم.
اول قرائت بعد حفظ
علی در معرفی کوتاه خود چنین گفت: علی قدسی هستم، ۱۵ ساله، در رشته پژوهش در چندین جشنواره از جمله جشنواره نوجوان سالم شرکت داشتم که یک سال مقام دوم و یک سال مقام اول پژوهش را به دست آوردهام، از تابستان سال ۹۰ فعالیت قرآنی خود را آغاز کردم؛ شروع فعالیت قرآنیام از ۶ سالگی بود که زیر نظر استاد بهاری به آموزش حفظ قرآن پرداختم. بعدها در مدرسه معلمم آقای ناجی، آقای فضعلی را به من معرفی کرد.
بعد از رفتن به نزد استاد فضلعلی، ایشان بعد از گرفتن یک امتحان از من برای سنجش سطح استعدادم، به من پیشنهاد داد تا در رشته قرائت وارد شود. پیشنهادشان را پذیرفتم و به سمت قرائت رفتم. در حقیقت ایشان مشوق من برای ورود به حوزه صوت و لحن قرآن کریم بود و همین موجب فراگیری فنون قرائت در سطح ۵ صوت و لحن قرآن کریم زیر نظر استاد محمد فضلعلی شد.
از او در خصوص سرانجام حفظ قرآن میپرسم، میگوید: بعد از ورود به قرائت، حفظ را کنار گذاشتم. من از ابتدا هم به قرائت علاقه بیشتری نسبت به حفظ قرآن داشتم با این حال تصمیم دارم بعد از اتمام آموزش قرائت بار دیگر به سمت حفظ قرآن بروم.
همسرم بیشترین زحمت را در تربیت فرزندانم برعهده دارد
پدر علی نیز ضمن تشکر ویژه از همسرش میگوید: علاوه بر علی یک دختر دارم که در پایه ششم تحصیل میکند و در کنار درس به فعالیتهای قرآنی نیز علاقه دارد. شروع اولیه برای حفظ آیات کلامالله مجید در منزل و توسط مادرشان بود.
همسرم بیشترین زحمات و پیگیریها را در خصوص حفظ قرآن توسط پسر و دخترم انجام میدهد. وی جزء اساتید قرآن است و در رابطه با حفظ و قرائت در مدارس پیشدبستانی، با تأثیرگذاری موفق کودکان بسیاری را تربیتکرده است. من فقط برای پسر و دخترم نقش مشوقی را داشتم تا کارهایشان را خوب انجام دهند.
یک گوشی ساده دارم
از این دانشآموز قزوینی میخواهم در حوزه فعالیتهای پژوهشی خود برایم بگوید؛ میگوید: سال هفتم ناظمی داشتم به نام آقای اسفرورینی که کلاسهای پژوهشی را برای ما برگزار کرد. دوست داشتم کار تحقیقی انجام دهم ولی هیچوقت دنبال آن نرفتم که چگونه باید آن را یاد بگیرم. ناظم مدرسه وقتی دید که من به این کار علاقه دارم، کلاسی برای آشنایی ما با حوزه پژوهش با حضور استاد مقیمی گذاشت که بیان شیرین و جالب ایشان و نشان دادن جلوه خوبی از پژوهش باعث شد بهصورت جدی فعالیتهای پژوهشی من شروع شود.
در سال اول سال ۹۵ برای اولین بار در رشته پژوهش شرکت کرده و مقام دوم را کسب کردم؛ موضوع پژوهش هم «علل خشونت و پرخاشگری در نوجوانان» بود؛ سال گذشته در سال ۹۶ هم در جشنواره نوجوان سالم با پژوهش «معضلات فضای مجازی در نوجوانان» مقام اول را کسب کردم؛ در هفته پژوهش سال جاری نیز بهعنوان پژوهشگر برتر استان در حوزه دانشآموزی رتبه سوم را به دست آوردم.
از او میخواهم که کمی بیشتر در خصوص عنوان پژوهشیاش در حوزه معضلات فضای مجازی بگوید؛ بیان میکند: اولاً که فضای مجازی دارای معضلاتی از یکسو و آثار خوب و مفیدی از دیگر سو است، بالاخره هر چیزی هم جنبه مثبت دارد و هم جنبه منفی. با این حال من در این پژوهش به بررسی معضلات این فضا پرداختم که از جمله آن میتوانم به گرفتن وقت بسیار از نوجوانان اشارهکنم که باعث میشود آنها بیش از آنکه وقت خود را با مطالعه کتاب بگذرانند، آن را صرف استفاده از گوشی میکنند.
از او میپرسم شما خودتان گوشی دارید؟ میگوید یک گوشی ساده دارم.
توجه به پژوهش آنگونه که باید نیست
علی در مدرسه شاهد تحصیل میکند، خودش در توصیف این مدرسه از آن بهعنوان مدرسه «عشق شهادت» یاد میکند؛ از او در خصوص حال و هوای مدرسهشان در حوزه قرآن و پژوهش میپرسم که در جواب میگوید: علاوه بر من چند نفر از همکلاسیهایم نیز در کلاسهای استاد بهاری و استاد فضلعلی شرکت دارند که با یکدیگر همدوره هستیم. در حوزه پژوهش هم چون ما درسهایی از جمله کار و فناوری، تفکر و سبک زندگی داریم همه دانشآموزان با فعالیتهای پژوهشی با آن ساختاری که در کتاب گفتهشده آشنا هستند. در کل میتوانم بگویم پژوهشگر، قرآنآموز و حافظ قرآن در مدرسه زیاد داریم.
البته آنطور که باید به پژوهش که اصل مهمی است توجه شود، نیست. مثلاً وقتی کسی مقامی در ریاضی یا فیزیک میآورد خیلی به آن توجه میکنند ولی کسی که در پژوهش مقامی میآورد آنقدر که باید، مورد توجه قرار نمیگیرد. با این حال خوشبختانه در مدرسه ما توجه به پژوهش و چیزهای دیگر به یک نسبت است یعنی نگاهی که به پژوهش میشود همان نگاه به ریاضی هم میشود. در مدرسه ما کار پژوهشی زیاد انجام میشود، مثلاً نیمی از معلمان ما از جمله آقای مقیمی استاد راهنمای من در حوزه تحصیلی خود پژوهشگرند.
بودجههایی که به نام پژوهش، صرف امور دیگر میشود
از پدر علی در این خصوص میپرسم؛ او که دل پری دارد حرفهایی میزند که شاید حرف دل بسیاری از پژوهشگران باشد. پدر علی که خود کارشناسی رشته صنایع دارد به فعالیتهای پژوهشی در مدارس اشاره و بیان میکند: متأسفانه نگاه عمیقی از پایه به پژوهش و تحقیقات وجود ندارد و همین باعث شده تا بهصورت جستهوگریخته دانشآموزانی چون علی ظاهر شوند. ما چیزی بهعنوان تحقیق و پژوهش بهصورت جدی در مدارس نداریم. البته در حوزه صنعت هم پژوهش کمرنگ است. معتقدم که هر چیزی از آموزشوپرورش شروع میشود. اگر میخواهیم ورزشکار، صنعتگر ماهر، مهندس زبده و امثال آن داشته باشیم باید در مدارس سرمایهگذاری کنیم. اما گویی قیف را برعکس گذاشتهایم و نه تنها در مدارس بلکه در دانشگاهها نیز این موضوع کمرنگ است.
در حقیقت مشکل اساسی ما در بودجهریزی آموزشوپرورش است که اصولاً چیزی تحت عنوان بودجه پژوهشی نداریم تا انگیزشی برای علاقهمندان برای حرکت در این مسیر ایجاد کند. حتی فکر میکنم آنهایی هم که میگویند ما بودجه را گذاشتهایم آن بودجه در نهایت صرف چیزهای دیگر میشود.
هر جایی هم که ما پیشرفت کردیم تحقیقات و پژوهش سرمنشأ آن بوده است. برای مثال ما توانستهایم زیردریایی بسازیم اما هنوز نمیتوانیم موتور اتومبیل بسازیم دلیلش هم این است که ما در آن زمینه تحقیقاتمان بیشتر بوده در این زمینه هیچ تحقیقاتی نداشتیم یا اگر هم داشتیم فیالبداهه بوده است.
عملاً میگوییم که واحدی به نام تحقیق و توسعه داریم ولی هیچچیزی از آن تحقیقات و توسعه بیرون نمیآید و آنجا میشود منبع هدر دادن بودجه! چونکه هیچ امکاناتی برای آن نیست که بخواهد خروجی داشته باشد. برای نیل به نتیجه باید هزینه کرد، تا وقتی این فکر و تفکر بر جامعه و در میان مسئولان امر حاکم باشد ما بهجایی نخواهیم رسید البته این نظر شخصی من است.
در حال تهیه یک پژوهش قرآنی هستم
از علی در خصوص پژوهشهای قرآنی میپرسیم که با پاسخ مثبت او مواجه میشویم. میگوید: مدتی است که یک کار پژوهشی را با راهنمایی استاد فضلعلی آغاز کردهام و چند فصلی از آن باقیمانده است. در این پژوهش به بررسی «دیدگاههای قرآن و احادیث در رابطه با نعمتهای طبیعی و محافظت از آن» پرداختهام. اینکه مثلاً در آیات قرآن آمده که چگونه باید از منابع طبیعی استفاده کنیم و چگونه آن را هدر ندهیم.
در هر کار پژوهشی مهمترین اصل این است که به موضوع یا به کاری که میخواهید انجام دهید، علاقه و توانایی داشته باشیم، بعد ازاین دو مورد، جمعآوری اطلاعات است، البته قبل از جمعآوری اطلاعات باید یک مشکل و نیاز را پیدا کرده و متناسب با آن فعالیت داشته باشیم. برای مثال در بررسی دیدگاههای قرآن و احادیث در حوزه محیط زیست یک مشکل نهفته است و آن آلوده شدن محیطزیست است. برای این مشکل باید چند راهکار ارائه کنیم. فرضیه، سؤالات پژوهشی، اهداف مشخصشده، نوشتن صورتمسئله از دیگر مراحل پژوهش است.
حسابدار خواهم شد
علی به تحصیل در رشته ریاضی فیزیک علاقه دارد چرا که میخواهد در آینده حسابدار شود. او علاوه بر علاقه به بازار کار شغل آیندهاش نگاهی عمیق دارد و میگوید: بالاخره هر جایی به یک حسابدار احتیاج دارد!
با لحنی مزاح گونه میگویم نمیخواهی بهجای حسابداری که یک شغل است و شما مجبورید که در آن با یک سری عدد و رقم سروکله بزنید، به سمت کارهای پژوهشی بروید؟ جوابش نشان از عمق ارادت او به رشته حسابداری میدهد؛ میگوید: الآن اگر یک نفر استاد دانشگاه در رشته حسابداری در کنار فعالیت اصلی خود به پژوهش هم بپردازد، آیا کار خشکی انجام داده است؟!
پدرش هم در خصوص شغل انتخابی پسرش در آینده میگوید: برای رفتن پسرم به سمت حسابداری نقشی ندارم اما شغل بدی هم نیست. البته شاید حسابداری در آیندهای نهچندان دور با نرمافزارهای حسابرسی از این روند کنونی خارج شود اما بیشک نیاز جامعه است. حسابداری شاخههای گستردهای و پروپاقرص و متعدد و طولانی است. علی هم از اول این شغل را دوست داشت و همیشه وقتی میپرسیدم میخواهی چهکاره شوی؟ میگفت میخواهم سمت حسابداری بروم.
برای علی آرزوی موفقیت میکنم و از او میخواهم حرف آخرش را بگوید؛ علی پایانبخش این مصاحبه را با تشکر از کسانی که از او حمایت کردهاند و باعث شدهاند در این راه قرار بگیرد، تمام میکند و میگوید: اول از پدر و مادر عزیزم تشکر میکنم که به من در این رابطه کمک کردند. بعد هم از آقای اسپرورینی ناظمی که سال هفتم من را با حوزه پژوهش آشنا کرد و همچنین استاد راهنمایم آقای مقیمی تشکر میکنم؛ همچنین از استاد فضلعلی هم تشکر میکنم که مرا در حرکت در مسیر قرآن هدایت و راهنمایی کرد.
منبع: ایکنا
ارسال نظر