به گزارش کودک پرس ، با این حال زمان چندانی از ورود جدی کتابهای این ژانر به حوزه نشرمان نمی گذرد، آنچنان که تا قبل از یک دهه اخیر اغلب اهالی نشر، کتابهای این بخش از ادبیات را جدی نمی گرفتند و حتی ارزش چندانی هم برای آنها قائل نبودند. با این حال اقبال جهانی به نوشتههای «جی.کی.رولینگ» بازار نشر ما را هم بی نصیب نگذاشت و منجر به جلب توجه و علاقهمندی ناشران و مترجمان به آثار تخیلی-فانتزی شد.پروین علیپور ازجمله نویسندگان و مترجمان حوزه کتابهای کودک و نوجوان است که علاوه بر فعالیت در این بخش، سابقه سالها تدریس در مدارس و فعالیت به عنوان تهیهکننده و تکنولوژیست آموزشی در تلویزیون را دارد. با علیپور که برخی از او به عنوان یکی از پیشگامان ترجمه کودک و نوجوان یاد می کنند به گفت و گویی درباره ادبیات تخیلی-فانتزی پرداختیم؛ این نویسنده و مترجم کشورمان تا به امروز به واسطه تألیف و ترجمه بیش از 120 عنوان کتاب موفق به کسب جوایز مختلفی از سوی شورای کتاب کودک، جشنواره کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، کتاب سال و همچنین کسب دیپلم افتخار IBBY شده است.
علت کم توجهی ناشران به انتشار کتابهایی در ژانر تخیلی-فانتزی را در چه میدانید؟
شاید تا چند سال قبل اینطور بود اما حالا نه! آنچنان که حتی میتوان گفت این روزها ژانر مذکور سهمی جدی از بازار کتابهای کودک و نوجوانمان را به خود اختصاص داده است. برعکس تصوری که درباره این ژانر هست حتی گاهی میزان تبلیغات از آنها به اندازهای ست که گمان میکنم سایهاش بر سر ادبیات واقعی هم سنگینی میکند. با این حال برخلاف برخی همکاران نویسنده و مترجم که مخالفت بسیاری با این ژانر نشان میدهند معتقدم که تمام ژانرهای ادبی باید از فرصت عرضه برخوردار شوند تا مخاطبان از حق انتخاب برخوردار شوند، نباید برای خودمان حق تصمیمگیری به جای مخاطبان را قائل شویم. اینکه به صرف تفکر شخصیمان خواهان حذف این ژانر بشویم اصولی نیست، با افراط و تفریط در هیچ حوزهای موافق نیستم، اگر بازار نشر بیش از حد معقول غرق انتشار چنین کتابهایی شود آن وقت است که بچهها از دنیای واقعی دور میشوند. کودکان با مطالعه بیش از اندازه کتابهای تخیلی-فانتزی گمان میکنند مشکلی که با آن مواجه شدهاند تنها متعلق به خودشان است و همین مسأله منجر به مأیوس شدن آنان از تلاش میشود. خوشبختانه ادبیات گروه سنی کودک و نوجوان حیطه وسیعی را دربرمی گیرد که بخش مهمی از آن همین ژانر فانتزی- تخیلی است.
چرا ادبیات فانتزی-تخیلی را بخش مهمی از آثار منتشر شده برای این گروه سنی میدانید؟
ادبیات فانتزی-تخیلی قادراست خیال کودک و نوجوان را پرواز بدهد، البته هر ژانری برخوردار از یکسری امتیازاتی است، همانقدر که وجود این بخش از ادبیات را ضروری میدانم معتقدم که کودکان و نوجوانان به ادبیات واقعی هم نیاز دارند چراکه مخاطبان کم سن و سال از این طریق حتی یاد می گیرند چگونه با سختیها روبهرو شده و به آنها غلبه کنند. البته اغلب کتابهایی که خود من ترجمه میکنم چندان در ژانر فانتزی جای نمیگیرند چراکه ترجیح میدهم از قدرتی که در ژانر رئال نهفته برای کمک به کودکان و نوجوانان استفاده کنم. اتفاق مهمی ست مخاطبان مورد نظر ما کتابی بخوانند که قهرمان اصلیشان دچار معلولیت جسمی یا بیماری خاصی ست، حداقل از این طریق متوجه میشوند که تنها نیستند و اگر هم با کودکی روبهرو شدند که چنین مشکلی دارد برخورد صحیح با او داشته باشند. با این حال نمیتوان منکر اثرگذاری کتابهای فانتزی هم شد چراکه چندان صحیح نیست که ذهن کودکان تنها مملو از واقعیتها شود. نکتهای که نباید از آن غافل شد تلاش برای برقراری توازن میان دنیای واقعی و خیالی کودکان و نوجوانان است.البته این مسأله تنها خاص کودکان و نوجوانان نیست و برای دنیای بزرگسالان هم باید به آن توجه کرد، هرچند که گستره کارکرد ادبیات فانتزی-تخیلی بیشتر برای این گروه سنی است.
این پرواز خیالی که از آن گفتید چه تأثیری در شکلگیری شخصیت کودکان دارد؟
پرورش تخیل تنها خاص کودکان نیست، ما بزرگسالان هم به نوعی از آن بهرهمند هستیم. در ذهن همه ما کودک درونی ست که رویاپردازی هایمان بر اساس آن شکل میگیرد. پرواز خیال و رویاپردازی همان بخش شیرین زندگیمان را تشکیل میدهد و اگر افراط نکنیم در دستیابی به آرزوهایمان ما را یاری میکند؛ ما به این مُسکنها در هر سنی نیاز داریم. البته این داستانها برای گروه سنی بزرگسال به مراتب کمتر است، مردم هرچقدر بزرگ تر می شوند به سمت واقعیتها میروند و ترجیحشان نیز به مطالعه آثار جدی است؛ چراکه زندگی واقعی آن روی سکهاش را به ما نشان میدهد.این که میبینید ما بزرگسالان از تعریف و تمجید، حتی اگر بر مبنای تعارف و اغراق باشد استقبال میکنیم به این دلیل است که بخشی از تفکرمان بر مبنای رویاپردازی شکل گرفته است.
تمایلی که معتقدید در انتشار کتابهای این ژانر شکل گرفته ناشی از بازار فروش است یا دلیل دیگری دارد؟
شاید به این دلیل باشد که این کتابها نگارش روان و خوشخوانی دارند، ما انسانهای امروزی بواسطه مشغلههای متعددی که به آنها دچار شدهایم علاقه زیادی به فکر کردن نداریم، کتابی که در ژانر رئال نوشته شده طبیعی ست که ساختار و نگارش سنگین تری داشته باشد. این مسأله بویژه در ارتباط با مخاطبان کودک و نوجوان اهمیت بیشتری دارد. شما حتی اگر به نحوه صفحهبندی کتابهای جدی توجه کنید خواهید دید که شیوه صفحه آرایی آنها هم متفاوت از این کتاب هاست و بهدلیل مشکلاتی همچون گران شدن کاغذ و افزایش هزینههای چاپ، برخی ناشران تا جای ممکن سایز فونت نوشتههای کتاب را کوچکتر میکنند که این مسأله هم گاه در خسته کردن مخاطبان اثرگذار است. البته این مسأله در ارتباط با مخاطبان جدی صدق پیدا نمیکند و قدری متفاوت است.
مواردی که برشمردید از جهت مخاطب است، در صورتی که اگر حداقل به یک دهه قبل بازگردیم میبینیم ناشران چندان کتابهای این حوزه را جدی نمیگرفتند!
نمیتوان منکر این شد که ناشر هرچقدر هم دغدغه فرهنگی داشته باشد نوعی سرمایهگذار است و به ناچار باید به فکر بازگشت سرمایهاش باشد. در چنین شرایطی بیشتر به انتشار کتابهایی تمایل خواهد داشت که بازار از آن استقبال میکند، بنابراین وقتی که میبینند فلان کتاب مورد اقبال قرارگرفته به سراغ آثار مشابه آن میروند. البته ناشران خوب به سراغ هر دو نوع کتابهای ارزشمند و کتابهایی که میدانند فروش خوبی دارند میروند. شاید بخشی از بیعلاقگی آنان از فقدان شناخت کافی در خصوص این کتابها و بیارزش بودن آنها برای مخاطب هم نشأت میگرفته است.
ارزیابیتان از سطح کیفی آثار منتشر شده در این بخش از ادبیات چیست؟
این روزها دسترسی به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی کار مترجمان را راحتتر کرده است، مترجمان براحتی در جریان تحولات و اتفاقات حوزههای مورد نظر خود قرار میگیرند و میتوانند به سراغ کتابهایی بروند که در کشورهای دیگر با استقبال روبهرو هستند. از همین رو بویژه در عرصه ترجمه با آثار قابل قبولی در این ژانر روبهرو هستیم. هرچند که نمیتوان با قطعیت، نه درباره کتابهای تألیفی و نه ترجمه شده نظر داد. پاسخ به چنین سؤالاتی نیازمند بررسی دقیقی ست که از عهده یک فرد خارج است و همراهی جدی سازمانی طلب میکند. خوشبختانه در این گروه سنی از وجود چند ناشر جدی برخوردار هستیم که حوزه تخصصی کتابهای آنان کودک و نوجوان است. هرچند که دولت باید از آنان حمایت کند تا قادر به ادامه فعالیتهای خود در شرایط فعلی باشند، مسئولان باید چارهای بیندیشند تا کتاب راحتتر و کمی ارزانتر به دست مردم برسد.
شما سالها بهعنوان دبیرآموزش و پرورش تدریس کرده اید، با تکیه بر این تجربه بگویید که نظام آموزشی چه جایگاهی برای ادبیات قائل است؟
بگذارید به این سؤال از دریچه نگاه و بر اساس تجربه خودم پاسخ بگویم، به اینکه ادبیات چه تأثیری در یادگیری دانشآموزان دارد، چراکه متأسفانه نظام آموزشی ما هنوز متوجه ضرورت توجه به مطالعات غیر درسی نشده است.
بهره گرفتن از ادبیات تأثیر شگرفی در افزایش قدرت یادگیری دانشآموزان دارد.برخلاف تصوری که نظام آموزشی ما از درس خواندن در ذهن بچهها ساخته، درست خواندن اصلاً کار سختی نیست! بویژه اگر معلمان در دورههای تربیت معلم و دیگر آموزشهای ضمن خدمت یادگرفته باشند که میتوانند شروع کلاسشان را با خواندن داستانی کوتاه یا حتی بخشی از یک داستان همراه سازند. حتی خواندن یک بیت شعر، یک پاراگراف از یک کتاب تأثیر زیادی در افزایش علاقهمندی دانشآموزان به حضور فعال در کلاس دارد. شاید باورتان نشود اما من از این روش حتی در تدریس درسهایی همچون فیزیک و شیمی هم کمک گرفتهام و با نتایج عجیبی روبهرو شده ام. سرکلاسهایی که گفتم قبل از شروع درس، تجربهام از کتابی را که خوانده بودم با بچهها به اشتراک میگذاشتم، حتی گاهی تنها پاراگرافی را که برای خودم جالب بود برای آنان میخواندم.
این روش نه تنها در افزایش قدرت یادگیری دانشآموزان تأثیر داشت بلکه خیلی از موارد میدیدم که دانشآموزان برای خواندن کتاب مورد نظر کنجکاو میشدند و آن را تهیه میکردند.بی توجهی به ضرورت مطالعه تنها به آموزش و پرورش ما ختم نمیشود، شما به سراغ رسانه ملی بروید!همین حالا چند برنامه جدی در خصوص مطالعه پیدا میکنید؟ متأسفانه خیلی مقطعی و انگشت شمارند برنامههایی که به ضرورت مطالعه و ادبیات میپردازند. برای ادبیات کودک و نوجوان که خود من به برنامهای برنخورده ام!ما برای کتابخوان کردن کودکانمان هیچ کار نکردهایم. درک ضرورت توجه به ادبیات، باوری است که باید در مراکز تربیت معلم و دبیری در دانشجویان ایجاد شود.
یکی از نقدهایی که کارشناسان فرهنگی به کتابهای این گروه سنی دارند غلبه ترجمه به تألیف است، این در صورتی ست که ادبیات کودک و نوجوان به مفاهیمی گره خورده که فراتر از مرزهای جغرافیایی و قومیت است؛ نگاه شما به این مسأله چیست؟
برخلاف نگرانی دوستانی که اشاره کردید من گمان میکنم اوضاع تألیف هم در این گروه سنی خوب است، خود من افزون بر ترجمه، کارهای تألیفی متعددی منتشر کرده ام، در ارتباط با دیگر همکارانم هم چنین است. حتی در شرایط فعلی نشر و مشکلاتی که اهالیاش را گرفتار کرده همچنان از وجود نویسندگان بسیار خوبی بویژه در میان نسل جوان روبهرو هستیم.
منبع: ایران آنلاین
ارسال نظر